10
0
747
10
0
747
بخشی از کتاب/ دیگر نمی‌خواهم به گذشته نگاه کنم
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرین خبر/دیگر نمی‌خواهم به گذشته نگاه کنم. آماده‌ام بپذیرم که زندگی‌ام گاهی با درد و رنج همراه خواهد بود.
دیگر نمی‌کوشم از چیزی بگریزم، خواه با توسل به نوستالژی باشد یا با صندلی خاطره. هردوی این‌ها یک چیزند.
زندگی‌ای که در آن بشود با تقلب سختی‌ها را دور زد، زندگی نیست.
وجود ما چیزی نیست که برای احتراز از درد و رنج بشود آن را مهندسی یا بهینه کرد.
انسان بودن یعنی همین. یعنی زیبایی‌ها و رنج‌ها باهمند و هیچ‌کدام بدون دیگری معنایی ندارد.
اخبار بیشتر درباره
اخبار مرتبط
5
2
666
5
2
666
1
0
261
1
0
261
12
5
1.3K
12
5
1.3K
1
0
368
1
0
368
7
3
491
7
3
491
اخبار بیشتر درباره
پس از این بخوانید
شاعرانه/ سرِ جانان ندارد هرکه او را خوفِ جان باشد
سراغ تو را از خدا می گرفتم!
سخنان جالب در مورد سعدی
سخنان جالب امیرحسین ماحوزی
سخنان جالب احسان عبدی
شاعرانه/درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
دوست تر از جان ماست!
داستانک/ وکیل و پسر
شاعرانه/ گمان مبر که به‌غیر از تو آشنا دارم
