7
1
468
7
1
468
آخرین خبر/رسیده آخر اسفند و رو به پایانم
قسم نده! که به جان تو هم نمیمانم
تو و جهان و همه مردمش عوض شدهاید
و من هنوز همان شاعر پریشانم
چگونه با تو بمانم؟ بهار نزدیک است
تو بوتهٔ گل سرخی و من زمستانم
تو پیش من سخن از روز جشن میگویی
من از تقارن عید و عزا گریزانم
شبی که ماه به بالای شهرمان برسد
من آسمانیام و تو... تو را نمیدانم!
محمدرضا_طاهری