16
18
10.4K
16
18
10.4K
شاعرانه/بهار بود و دلم فصل بی ترانگی‌اش
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرین خبر/بهار بود و دلم فصل بی ترانگی‌اش
و درد در تن من گرم موریانگی‌اش
کسی نبود، کسی لایق غم دل من
کسی که دل بسپارم به بی کرانگی‌اش
به انتظار قدومش، انار دیدهٔ من
رسیده‌است به جشن هزاردانگی‌اش
مرا به خلوت صندوقخانه‌اش ببرید
رسیده‌است گمانم شراب خانگی‌اش
شبیه ردّ قدم‌های موج بر ساحل
به جای‌مانده بر این شانه‌ها، زنانگی‌اش
نه من، نه او، نه شما، شاعر این زمانه کسی است
که تکه‌پاره شود بغض‌های خانگی‌اش...
سعید_بیابانکی
اخبار بیشتر درباره
اخبار مرتبط
10
1
571
10
1
571
7
0
707
7
0
707
12
4
533
12
4
533
11
2
1.2K
11
2
1.2K
15
4
627
اخبار بیشتر درباره
پس از این بخوانید
اولین بخشش خدا
جنجال تازه خالق «هری پاتر»
انتشار رمان‌هایی از رومن گاری و مارگریت دوراس
بخشی از کتاب/ جدا شدن از تلخی زندگی
۲ مجموعه شعر منتشر شد
درون سینه نگنجد ، غمی که من دارم
آدم‌های کوچکی که هرروز کوچک‌تر می‌شوند!
بخشی از کتاب/ چیزهایی که برای هیچ‌کس تعریف نکردم
«از رمانس‌گونگی تا رمان‌گونگی» منتشر شد
