نماد آخرین خبر

چرا ضیاء موحد سراغ «سعدی» رفت؟

منبع
ايسنا
بروزرسانی
چرا ضیاء موحد سراغ «سعدی» رفت؟

ایسنا/ضیاء موحد با بیان اینکه چیز ماندگاری در آثار سعدی هست که خود او هم متوجه بوده است، می‌گوید: طرز به‌کار بردن زبان و زیبایی‌های زبان باعث شده که امروزه سراغ سعدی می‌رویم وگرنه سراغ شاعران دیگر می‌رفتیم.

کتاب «سعدی» ضیاء موحد، یکی از تک‌نگاری‌هایی است که درباره‌ زندگی و آثار این شاعر مطرح ایرانی نوشته شده و در معرفی آن آمده است: این اثر آغاز خوبی برای مطالعه در باب سعدی و آثارش است که مولف با زبانی روشن، روان و با تکیه بر آثار سعدی از جنبه‌های گوناگون هنر و زندگی سعدی سخن می‌گوید.

 ضیاء موحد، شاعر و منطق‌دان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره اینکه چرا سراغ سعدی رفته تا کتابی درباره این شاعر بنویسد، بیان کرد: داستانش به سال‌ها قبل و زمانی که در سال‌های اول دبیرستان بودم، برمی‌گردد؛ به کتابخانه شهرداری اصفهان رفته بودم. نمی‌دانم چه‌ اتفاقی افتاد که خواستم دیوان سعدی را به من بدهند؛ شاید جایی دیده بودم یا بر حسب کنجکاوی سراغش رفته بودم. کتاب را گرفتم و زمانی که در مقدمه به «سنگ سراچهٔ دل به الماس آب دیده می‌سفتم» رسیدم از این تصویرها و مضاف و مضاف‌الیه‌ها خیلی خوشم آمد و داشتم لذت زیادی می‌بردم. کسی که پشت من نشسته بود از در مخالفت درآمد که چرا این همه تعریف می‌کنی؟ چرا از فلان شاعر و فلان نویسنده چیزی نمی‌گویی؟ من هم جواب او را می‌دادم. رئیس کتابخانه از افراد معروف اصفهان، حبیب‌الله مکرم حبیب‌آبادی اصفهانی که همیشه ریش حنابسته‌ای هم داشت و بعدا فهمیدم از فضلای اصفهان است، آمد و از اینکه ما دو دانش‌آموز بر سر شاعران ایران بخصوص برگزیدن سعدی صحبت می‌کنیم، لذت برد، هرچند گفت خب شما الآن سر وصدا نکنید، بقیه دارند کتاب می‌خوانند. این اولین برخورد من با دیوان سعدی و حرف زدن با دانش‌آموز دیگر درباره این شاعر بود.

 او با بیان اینکه بحث درباره سعدی بعدها نیز تکرار شد، گفت: البته این‌بار بحث در میان دو دانش‌آموز نبود، بلکه میان آدم‌هایی بود که سن و سالی داشتند و من هم دبیرستان را تمام کرده بودم و به دانشگاه می‌رفتم؛ در جایی دوستان جمع بودند و دیدم دو نفر دارند با هم صحبت می‌کنند. یکی از سعدی دفاع می‌کرد و آن دیگری از حافظ. بحث آن‌ها را گوش می‌دادم و دیدم قضیه خیلی بیخ دارد و حتی آن مقداری را که من از سعدی خوانده‌ام، آن‌ها نخوانده‌اند که بتوانند تجویدی کنند. خلاصه با خودم گفت خوب است کتابی بنویسم و نظر خودم را در این موارد بگویم.  با گذشت سال‌ها تجربه‌ای کسب کرده بودم و آشنایی بیشتری با سعدی پیدا کرده بودم و این شد که کتاب را نوشتم؛ ولی کسانی که آنجا بودند و مخالفت می‌کردند، دیگر سنشان گذشته بود که بخواهند به این چیزها توجه کنند. در  کتاب دعوای بین سعدی و حافظ نبود، اصولاً آن‌ها با ادبیات پندآموز مشکل داشتند و خودشان هم نمی‌دانستند چه دارند می‌گویند.

 این شاعر خاطرنشان کرد: ادبیات پندآموز سعدی مبنای بسیاری از اندرزنامه‌هاست که امروزه اسمشان هم فراموش شده ولی «گلستان» سعدی همچنان هست، «بوستان» سعدی همچنان هست و  همچنان هم خواهد بود. اما چرا «گلستان» و «بوستان» ماندگار هستند؟ در کتاب «سعدی» توضیح داده‌ام و امیدوارم همان مقدار بتواند کمک کند.

 او درباره اینکه آیا سعدی با گذشت چند سده تازگی خود را حفظ کرده است، توضیح داد: بله. اگر حفظ نکرده بود، کسی سراغش نمی‌رفت. چرا آن اندرزنامه‌ها و پندنامه‌ها که تعدادشان هم خیلی زیاد است و مفصل‌تر هم هستند مثلا «قابوس‌نامه» مطرح نیستند؟ پس چیز ماندگاری در آثار سعدی هست که خود او هم متوجه بوده که در دیپاچه «گلستان» آورده است: «کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عَیش ربیعش را به طَیش خریف مبدل نکند.» 

موحد درباره اینکه کدام بیت از سعدی را همیشه زمزمه می‌کند، گفت: سعدی بیت‌های بسیاری دارد، در مدتی که همه‌جا تعطیل بود و به اینترنت پناه می‌بردیم، می‌دیدم چقدر شعر سعدی را به مناسبت‌های مختلف می‌خوانند، در صورتی که این موضوع درباره حافظ معروف است. درباره سعدی، معروفیت چه در غزلیات و چه آثار دیگر کم است در حالی‌که آثار سعدی خیلی زیاد است. این موضوع ناشی از عدم آشنایی‌شان با سعدی است. «گلستان»  ۱۰۰ صفحه است که ۴۰ صفحه‌اش ضرب‌المثل شده است؛ به قول سعدی «ذکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده است».

 او تأکید کرد: لباس هنری و ظرافت‌های زبان فارسی و تسلطی که در به کار بردن ظرافت‌های زبان فارسی داشته، «گلستان» را «گلستان» کرده و «بوستان» را «بوستان».

 ضیاء موحد درباره اینکه آیا زبانی که سعدی به کار برده باعث شده فراتر از مرزهای ایران برود و شاعر شناخته‌شده‌ای در جهان باشد، گفت:  بله. جواد حدیدی در کتاب «از سعدی تا آراگون» که تز دکتری‌اش بوده، درباره تأثیرات سعدی بر ادبیات غرب ذکر می‌کند؛ از شعر «گلی‌ خوش‌بوی‌ در حمام‌ روزی/ رسید از دست‌ محبوبی‌ به‌ دستم» تا «اگر باران به کوهستان نبارد/به سالی دجله گردد خشک‌رودی» و... . 

 این شاعر  با بیان اینکه طرز به‌کار بردن زبان و زیبایی‌های زبان باعث شده که امروزه سراغ سعدی می‌رویم وگرنه سراغ شاعران دیگر می‌رفتیم، گفت: پند و اندرزها زیر سلطه زیبایی نثر و قدرت بیان سعدی محو می‌شود.  حتماً بعضی اندرزهای سعدی زمانش گذشته اما از اهمیت شعر او کم نکرده است.  

 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar