7
1
726
شاعرانه/ از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرین خبر/ آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند
از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند
دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله
و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند
چون رشتهٔ ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر
یک رشته از زنّار خود، بر خرقهٔ من دوختند
یارب! چه فرّخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
در گوش اهل مدرسه، یارب! بهائی شب چه گفت؟
کامروز، آن بیچارگان اوراق خود را سوختند
شیخ_بهایی
اخبار بیشتر درباره
اخبار مرتبط
10
2
1K
2
0
168
2
0
168
4
0
202
2
0
177
2
0
119
اخبار بیشتر درباره
پس از این بخوانید
«طهورا»؛ نگاهی متفاوت به زنان در دوره امامت امام رضا(ع)
انگار که لال شده باشم ؛ شاید هم کور و کر !
نوجوانانی که عازم حج هستند این سفرنامه را بخوانند !
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
چاپ بیست‌وهشتم کتاب «اتاق شماره ۶» منتشر شد
صحبت های شنیدنی دکتر انوشه
«معمای هوش مصنوعی» منتشر شد
صحبت هایی دلنشین از باران نیکراه
«کلاه کیه؟» کتاب جدید مجید راستی منتشر شد
