نقد کتاب/ به اشتراک گذاشتن لذت های سفر در کتاب «سفر برگذشتنی»
فارس
بروزرسانی
فارس/ سلسله نشستهاي عصر کتاب روز گذشته با محوريت نقد و بررسي کتاب «سفر برگذشتني»، با حضور نويسنده کتاب و جمعي از اهالي قلم در بنياد شعر و ادبيات داستاني ايرانيان برگزار شد.
در اين نشست که دکترمحمدرضا توکلي صابري، نويسنده کتاب، رضا اميرخاني، ابراهيم زاهدي مطلق، مهدي قزلي، جواد محقق و ميثم اميري حضور داشتند، کتاب سفر برگذشتني نقد شد. سفر برگذشتني در هفتمين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد توانست در بخش مستندنگاري جايزه اين بخش را به خود اختصاص دهد.
* قزلي: معلوم نيست کسي دوباره بتواند مسير حرکت ناصرخسرو را بازآفريني کند
در آغاز اين نشست مهدي قزلي در سخناني تاکيد کرد: کتاب دکتر توکلي صابري کتاب خاصي است؛ نويسنده هزار سال بعد از تولد ناصر خسرو، سفرنامه او را با طي همين مسير بازآفريني کرده است. در کشورهايي مثل افغانستان، عراق، سوريه و لبنان شرايط اين بازآفريني سخت بوده است، اما اگر فرض را بر اين بگذاريم که کسي همه شرايط بازآفريني اين سفرنامه را داشته باشد، معلوم نيست بتواند دوباره اين مسير را طي کند.
محقق: هر نويسنده که سفرنامه مينويسد، خود قهرمان بلامنازع سفرنامهاش است.
در ادامه نشست، جواد محقق، داور بخش مستندنگاري در هفتمين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد با اشاره به وجوه برجسته اين کتاب در ميان کتابهاي بخش مستندنگاري جايزه ادبي جلال آل احمد اظهار داشت: يکي از ويژگيهاي مهم مورد نظر داوران بخش مستندنگاري در اين دوره از جايزه جلال، ابداع و ابتکار بود. در کتاب سفر برگذشتني با يک نوع ابتکار مواجهيم به نام سفرنامه تطبيقي که تا کنون وجود نداشته است.
وي افزود: سفرنامه تطبيقي وجود ندارد و در مجموع تا کنون دو سفرنامه تطبيقي در ايران منتشر شده: يکي سفرنامه مهدي قزلي در مسير جلال که با نام «جاي پاي جلال» منتشر شده است و ديگري همين کتاب «سفر برگذشتني» که نويسنده، مسير طي شده توسط ناصرخسرو را از نو طي کرده و به شکلي تطبيقي سفرنامه خود را از اين مسير مينويسد.
محقق اضافه کرد: زماني که ناصر خسرو اين مسير را طي ميکرده، در طول سفر از يک مملکت عبور ميکند، اما امروز همان مسير در مرزهاي چندين کشور است و به اين ترتيب سفر کردن به اين مجموعه کشورها که امروزه هر کدامشان درگير مناسبات و روابط مختلفي هستند نيازمند همت والائي است و نويسنده کتاب اين همت را داشته است.
داور هفتمين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد در بخش مستندنگاري خاطرنشان کرد: از نکات جالب و مهم اين کتاب اين است که نويسنده در ايران زندگي نميکند و به دليل زندگي در آمريکا، فاصله بسياري با منطقه داشته است. آنطور که نويسنده نوشته است، براي سفر به اين کشورها، به چند کشور ديگر سفر ميکرده. چنين سفر عظيمي با چنين حجم جغرافيايي براي ما راحت نيست. نويسنده مدتي پيش از سفر در باشگاهي تمرين ميکرده تا بتواند در سختيهاي سفر را تحمل کند.
اين پژوهشگر ادبيات در پايان تصريح کرد: هر نويسندهاي که سفرنامهاي مينويسد، خود قهرمان بلامنازع سفرنامهاش است. در حاليکه دکتر توکلي صابري در اين کتاب با مخاطب صادق است. هرجا که نتوانسته مسير را ادامه دهد، صادقانه به مخاطب خود اعلام کرده است. در عين حال او نگاه خود باختهاي هم به کشورهاي ديگر ندارد.
*توکلي صابري: دستم که شکست تازه نوشتن سفرنامه را شروع کردم
در بخش ديگر اين مراسم، فيلمي کوتاه از سفرهاي نويسنده سفر برگذشتني پخش شد. در ادامه، دکتر محمدرضا توکلي صابري در سخناني در خصوص نحوه شکل گيري کتاب اظهار داشت: ناصر خسرو متولد سال ۳۸۲ شمسي است. سال ۱۳۷۹ که ديوان ناصر خسرو را ميخواندم، با خودم فکر کردم چه ميشود کسي در سالگرد تولد ناصر خسرو از همان مسيري که او به حج رفته است، اين مسير را طي کند. در ابتدا ميخواستم چيزي بنويسم، مثل يادداشتهاي شريعتي يا آل احمد. بعد از بررسي متوجه شدم امکان آنکه همه مسير را بيوقفه بروم وجود ندارد و به نتيجه رسيدم که اين مسير را قطعه قطعه طي کنم. در نهايت مجموعه اين سفر هفت سال به طول انجاميد.
وي افزود: سفرنامههاي امروزي از آن جهت مخاطب دارد که برخورد فرهنگها را نشان ميدهد، از اين رو بايد آن را به عنوان داستان خواند. در بسياري از سفرها شاهد مسائلي بودم اما نميخواستم به عنوان تحليلگر يا متفکر اين روايات را کنار همديگر بچينم. زماني که سفرهايم به پايان رسيد، نميدانستم چطور بايد آن را بنويسم تا اينکه دستم شکست و مجبور شدم مدت زيادري را در خانه بمانم. در اين مدت يادداشتهايم را پياده و تنظيم کردم. در سفرها هرچه ديده بودم، نوشتم. من در اين کتاب نه ميخواستم تحليل کنم، نه مبارزه. فقط ميخواستم مثل يک روزنامه نگار، گزارش کنم. قرار نبود مانند نويسندهها سالها وقت بگذارم براي نوشتن. همانطور که در آغاز هم نوشتهام، اين کتاب صرفا يک گزارش است.
*اميرخاني: خوشحاليم توکلي صابري لذت سفرهايشان را با ما به اشتراک گذاشت
رضا اميرخاني در بخش ديگري از اين مراسم گفت: بعضي از انسانها هستند که سفر بازند. دکتر توکلي صابري از آن دست نويسندهها هستند که خود سفر برايشان مساله است. بسياري از سفربازان قائل به اشتراک لذت سفر با ديگران نيستند، بسياري از سفربازان راجع به خاطراتشان از سفر چيزي نمينويسند، بايد خوشحال باشيم که دکتر توکلي صابري لذت سفرهايشان را با ما به اشتراک گذاشتهاند.
نويسنده «منِ او» ادامه داد: سفرنامهاي گونهاي ادبيِ منسوخ شده است. اين گونهٔ ادبي کاربردهاي سابق را ندارد. اگر کسي سفرنامه بنويسد نبايد راجع به جغرافياي محيط، اندازه و طول و عرض و ارتفاع يک اثر تاريخي صحبت کند، چرا که همه اينها با يک جستجوي ساده اينترنتي قابل دستيابي است. نويسنده در سفرنامه بيش از آنکه به محيط بپردازد، به رابطه خود با محيط ميپردازد.
وي با بيان اينکه در اين کتاب در پي شناخت نويسنده است ادامه داد: ما دنبال شناخت نويسندهايم و نويسنده هم در اين کتاب در پي خودشناسي است. اولشخصِ اين کتاب، نويسنده است. مکانها وقتي جذاب ميشوند که شخصيت داشته باشند. ما در کتاب دنبال آن هستيم که مصر را با يک شخصيت بشناسيم.
اميرخاني گفت: ما در اين اثر با يک نويسنده حرفهاي مواجه نيستيم و من اگر اديتور کارهاي ايشان بودم، بخشهايي از اين کتاب را عوض ميکردم. بخش ايران کتاب به اندازه بخش ترکمنستان و عربستان جذاب نيست و در اين بخشها، نگاه خودِ نويسنده کتاب وارد ميشود.
*زاهديمطلق: الگوي سفرنامه نويسي توکلي غربي است
ابراهيم زاهدي مطلق، نويسنده و معاون داستان در بنياد شعر و ادبيات داستاني ايرانيان در اين جلسه در سخناني اظهار داشت: تحليل و نوع نگاه نويسنده در کتاب بسيار مهم است. مهمترين بخش سفر انسانها هستند. نويسنده سفر برگذشتني بايد يازده کشور را رد ميکرد تا مسير ناصرخسرو را در سفرنامهاش طي کند. اگر در اين مسير بخشي از جزئيات را ذکر ميکرد بخشهايي از مسائل کشورها حل ميشد. به طور مثال بعضي از رانندههاي تاکسي در همه جاي دنيا براي گرفتن کرايه بيشتر از مسافرها راههايي بلدند. تحليل آدمها موجب تفسير سفرنامه ميشود.
وي ادامه داد: نوع نگاه نويسنده صادقانه است، اما الگوي او سفرنامه نويسي غربي است. گرچه نويسنده مسير ناصر خسرو را براي نگارش کتاب طي کرده، اما به سياق او سفرنامه خود را ننوشته است. کتاب سناريو ندارد، اگر نويسنده براي کتابش سناريو طراحي ميکرد، ميتوانست جريان سفرنامهاش را به شکلي هدايت شده به مخاطب بدهد. به عنوان مثال ناصر خسرو در تبريز به شاعري تبريزي ميرسد به نام قطران؛ نويسنده کتاب هم ميتوانست در سفر تبريز به يکي از شاعران تبريزي برسد و گزارشي از ديدار با او بدهد.
معاونِ داستان بنياد شعر و ادبيات داستاني ايرانيان افزود: مصر جاي مهمي است، هم در دوراني که ناصر خسرو سفرنامهاش را تنظيم کرده است و هم در دوران حاضر. ناصرخسرو زماني که به مصر ميرسد به اسماعيليون ميپيوندد و امروز هم مصر يک منطقه مهم محسوب ميشود. اما اين اهميت در کتاب نمود ندارد.
گفتني است در ادامه اين برنامه، حاضران به پرسش و پاسخ با نويسنده و منتقدان حاضر در برنامه پرداختند. لازم به ذکر است کتاب «سفر برگذشتني» در هفتمين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد به عنوان کتاب برگزيده بخش مستندنگاري انتخاب شده بود.