دوشاهکار از احمد محمود و صادق کرمیار برای افتتاحیه و اختتامیه جنگ
مهر
بروزرسانی
مهر/ نشست نقد و بررسي کتاب «درد» نوشته صادق کرميار به همت بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس، عصر روز سهشنبه (۱۹ خرداد ماه) با حضور فيروز زنوزي جلالي و احمد شاکري و همچنين نويسنده اين اثر در محل سراي اهل قلم در تهران برگزار شد.
فيروز زنوزي جلالي در اين نشست با اشاره به ژانر کتاب «درد» که در حوزه دفاع مقدس است، گفت: صادق کرميار بعد از رمانهاي «ناميرا» و «دشتهاي سوزان» و همچنين دغدغههايي که در خصوص فيلمسازي داشته است، سراغ يک رمان دفاع مقدسي آمده است که به نظر من کار بسيار متفاوت و نوآئيني از آب درآمده است.
وي با اشاره به بنمايههاي تحقيقي و استنادي اين اثر، گفت: کرميار با اين کار بر مساله مهم تحقيق در ادبيات دفاع مقدس به خوبي انگشت گذاشته است. ما در کتاب «درد» بسياري از شخصيتهاي امروز کشور مانند آقاي قاليباف، هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي را ميبينيم که از قضا نقشهاي مهمي در جنگ بازي کردهاند.
زنوزي جلالي همچنين با اشاره به عنوان اين کتاب گفت: هر چه که ماجراي داستان کتاب «درد» اوج ميگيرد و به قسمت انتهايي اثر نزديک ميشويم، اين «درد» را به معناي گستردهتر کلمه احساس ميکنيم.
نويسنده «دا» جنگ را مصادره به مطلوب کرده است
وي همچنين با اشاره به برخي کتابهاي ديگر در حوزه دفاع مقدس به ويژه در زمينه خاطرهنگاري، گفت: کتابي مانند «دا» نشاندهنده اين واقعيت است که نويسنده آن بسياري از اتفاقات جنگ را براي خود مصادره به مطلوب کرده است. به عنوان مثال نگاهي که به تکاوران نيروي دريايي در اين اثر وجود دارد، اصلاً نگاه منصفانهاي نيست.
برنده جايزه جلال آلاحمد گفت: کتاب «درد» را چه خاطره بدانيم، چه اثري که ما به ازاي بيروني دارد، در هر حال نميتوان گفت که فرضاً سردار محسن رضايي را آنچنان ميبينيم که شهيد حسيني و ديگران را. به عنوان يک مخاطب تمام انتظاراتم از «درد»، انتظاري است که از يک رمان تخيلي سراغ دارم.
به گفته زنوزي جلالي، تمام آنچه بعد از وروديه و افتتاحيه رمان «درد» ميگذرد، از ذهن شهيد حسيني است و لذا اين سئوال پيش ميآيد که چنين مسالهاي چقدر باورپذير و منطقي است و تکليف آن قسمتهايي که شهيد حسيني در يادآوري اين خاطرات غايب است، چه ميشود. از اين نظر مهمترين اتفاق اين رمان، زاويه ديدي است که نويسنده انتخاب کرده است. به اين تعبير که شايد اگر زاويه ديد تغيير ميکرد، داستان بهتر و يا شايد بدتري شکل ميگرفت.
اين داستاننويس اضافه کرد: موقعيت شهيد حسيني در اين اثر يک موقعيت آرامشپذير نيست. نويسندهاي مانند احمد محمود در کتاب «درخت انجير معابد» به صورتي بسيار حرفهاي يک وروديه شاهکار ميآفريند اما به تدريج که جلو ميرويم و حرکت از گذشته به حال و از حال به گذشته در رمان جاري ميشود، ميبينيم که تسلط نويسنده بر داستان از بين ميرود و احمد محمود وا ميدهد.
تعدد شخصيتها در يک داستان کار هر نويسندهاي نيست
وي اضافه کرد: «درد» رماني با شخصيت و شلوغ است و آدمهاي زيادي در آن حضور دارند. گردآوري اين همه شخصيت در يک رمان واقعا کار هر کسي نيست؛ به ويژه که ادبيات ما هم حداقل در دهههاي ۴۰ و ۵۰ ادبياتي انزواگرايانه است و شخصيتها عموما بوفهکوري هستند و داستان در حد يک تکگويي دروني ميگذارد. اما در رماني مانند «درد» عليرغم تعدد شخصيتها، هيچ نکته شعاري در آنها شکل نميگيرد؛ چيزي که يکي از آفتهاي دفاع مقدس ما شده است و اين نوع ادبيات بر لبه تيغ شعارگويي قرار دارد. از اين نظر بايد «درد» را يک کار بسيار موفق ارزيابي کرد.
وي همچنين گفت: اين کتاب هم مانند بسياري ديگر از آثار هم شخصيتهاي اصلي دارد و هم شخصيتهاي فرعي، ولي شخصيتهاي فرعي هر جا که لازم بوده، وارد رمان شدهاند، نقش خود را ايفا کردهاند و به موقع هم از کار خارج شدهاند. مساله بسيار مهم ديگر اينکه نويسنده بسيار منصفانه در دو جبهه ايران و عراق به صورت موازي حرکت کرده است؛ يعني ما هم نيروهاي ايراني را ميبينيم و هم نيروهاي عراقي را.
زنوزي جلالي در عين حال نقدهايي به شيوه فصلبندي رمان «درد» وارد کرد و گفت: با اينکه زمان در اين رمان تغيير ميکند، اما فصلها عوض نميشود. همچنين اين رمان را در برخي جاها بايد يک فيلمنامه – داستان دانست و شايد اين مساله هم به اين خاطر است که صادق کرميار خودش اهل فيلمسازي است. من هم بارها بهنويسندگان جوان و شاگردانم درکارگاههاي داستاننويسي گفتهام که لازم است هر نويسندهاي اگر شده حتي يک فيلم ۱۶ ميليمتري هم بسازد.
اين نويسنده با بيان اينکه صادق کرميار دستکم در رماني مانند «درد» نميگويد بلکه نشان ميدهد، در پايان گفت: داستان «درخت انجير معابد» از احمد محمود را بايد يک وروديه شاهکار براي لحظات ابتدايي جنگ ايران و عراق تلقي کرد و در مقابل «درد» کرميار را داستاني درباره پايانبندي و جمعبندي اين اتفاق که البته بيشتر از يک رمان، بايد آن را يک سند دانست.
جنبههاي داستاني شخصيتهايي مانند هاشمي، رضايي و قاليباف مبهم است
در اين نشست همچنين احمد شاکري داستاننويس و منتقد ادبي در سخناني گفت: در کتاب «درد» ما با يک راوي به نام علي حسيني و يا همان شهيد حسيني مواجه هستيم که در يک موقعيت خاص، خاطراتي را روايت ميکند که گرچه اين خاطرات زماني در جبهه و در واقعيت اتفاق افتاده است، ولي در حال حاضر و در اين اثر در ذهن اوست که مرور ميشوند. به نظر ميرسد دردهاي راوي از همان آغاز با يادآوري اين خاطرات مجددا شدت ميگيرد.
وي با اشاره به شباهتهاي اين اثر با برخي آثار مدرن که در ژانر جريان سيال ذهن ميگذارند، گفت: در کارهايي نويسندگاني مانند پروست و وولف تنها موضوع اين نيست که ذهن از يک سياليتي برخوردار است، بلکه زمان هم در آن شکسته ميشود و درواقع زمان هم به امري جاري و سيال تبديل ميشود. البته خلق چنين آثاري الزامات و لوازمي دارد. نکته ديگر اينکه رمان مدرن در پي واکاوي شخصيت است يعني خود راوي در حال تلاش براي چينش زمان است و به همين خاطر است که مخاطب آن را طور ديگري درک ميکند.
وي سپس گفت: رمان «درد» گرچه ادعاي مدرن بودن دارد، اما در اصل يک اثر کلاسيک است؛ حسيني در اين کتاب بيشتر نقش يک گزارشگر را دارد و از اين روي ميتوان گفت که او در اين مقام ديگر دردي ندارد و درواقع دردمند نيست. حسيني در اين جايگاه يک روايت ذهني ندارد و روايتش کاملاً مبتني بر اثري گزارشي است. البته من هم آقاي زنوزي معتقدم که وروديه اين رمان بسيار شاهکار است اما در ادامه ما دوباره شاهد تبديل شدن اثر به يک داستان عادي هستيم؛ داستاني که در آن حسيني تبديل به تدوينگر خاطرات خود ميشود.
شاکري با بيان اينکه ما در کتابهاي ديگر صادق کرميار هم او را نويسندهاي داستانگو شناختهايم، در خصوص تعدد شخصيتها در رمان «درد»، گفت: تعداد زياد شخصيتها، ملاک ارزشيابي کيفي يک اثر نيست، بلکه کاري که نويسنده يک داستان بايد انجام دهد اين است که بتواند روي يک يا چند شخصيت تمرکز ويژه داشته باشد. حال اين سئوال پيش ميآيد که جنبههاي داستاني شخصيتهايي مانند محسن رضايي، هاشمي رفسنجاني و محمدباقر قاليباف چيست؟