کتابستان/ شعرهاي قزوه در " صبح بنارس " از خود عنوان کتاب گرفته تا کلام و اعلام و اشارات شاعر، به دليل سکونت شاعر در هند تحت تأثير اين فضاست و اين بيانگر صداقت شاعر در گزارش احساسات و ادراکات خود در مختصات زمان و مکان است که از نکته هاي مثبت شاعري است.
علي رضا قزوه از برجستهترين شاعران نسل انقلاب است که شکل گيري و تثبيت اوليه شعر او به دهه شصت بازميگردد.حضور پر رنگ و مؤثر قزوه در عرصه شعر مقاومت، از نقاط برجسته کارنامه ادبي او است.
شعر قزوه از لحاظ زباني، سالم، غني و مستحکم است و به جهت مأنوس بودن او با سبک هندي و خصوصاً دنياي شعر بيدل دهلوي، هم از نظر زبان و هم از لحاظ انديشه متأثر از اين شاعر بزرگ است.
از خصوصيات مهم شعر قزوه؛ زبان صميمي و سهل و ممتنع ولي لايه دار اوست که شعرش را مصداقِ معيار " خاص پسند و عام فهم " ميکند و خصوصيت ديگر سالم بودن زبان و نحو در شعر اوست، قزوه سلامت دستور و زبان را فداي مضمون پروري نميکند، قلم قزوه از حشوهاي آزار دهنده تهي است.
شعر قزوه يکي از جديترين و مهمترين برشها از شعر معاصر است.
قزوه نه تنها در اين کتاب بلکه در کل دوران شاعري خود، تفکري مشخص و خاص داشته است؛ او شاعري مقيد به مباني شريعت است و شناخت عميقي نسبت به مفاهيم ديني دارد و در شعرهايش با ريا و تظاهر مشکل جدي دارد.
وي از سران شعر اجتماعي بعد از انقلاب است که نمونه بسيار خوب او در اين عرصه، مجموعه شعر " از نخلستان تا خيابان " اوست که توسط نشر سوره مهر منتشر شده و با استقبال خوبي هم از جانب مخاطبان مواجه شده.
قزوه در شعرهاي اجتماعي خود يک شاعر بي باک است که اعتراض خود را با صداي بلند به مخاطب ميرساند ولي اعتراضات قزوه همه در چارچوب مباني و اصول انقلاب اسلامي است و شاعر هويت انقلابي خود را فراموش نميکند.
شعرهاي قزوه در " صبح بنارس " از خود عنوان کتاب گرفته تا کلام و اعلام و اشارات شاعر، به دليل سکونت شاعر در هند تحت تأثير اين فضاست و اين بيانگر صداقت شاعر در گزارش احساسات و ادراکات خود در مختصات زمان و مکان است که از نکته هاي مثبت شاعري است.
سلامت و گوش نواز بودن موسيقي، چه موسيقي کناري چه مياني و چه دروني از مسائلي است که شاعر سعي در رعايت آن در همه شعرها داشته و موفق هم بوده است.
شاعر در غزلهاي مردف خود، سليقه خوبي در انتخاب رديفها داشته و نيز به خوبي از پس آنها و جا انداختن رديف در کنار قافيه و حُسن هم نشيني آنها برآمده.براي مثال در غزل شماره 24 کتاب؛
در همان صبحي که انسان ها به دنيا آمدند
شانه اي لرزيد باران ها به دنيا آمدند
ديده وا کرديم ديديم آسمان در چشم ماست
چشم را بستيم مژگان ها به دنيا آمدند
ببينيد شاعر با وجود وحدت فعل به اقتضاي رديف که "به دنيا آمدند" "ها" که الحاق قبل از فعل رديف است ولي کاربري معنوي رديف را مديريت کرده و در فضاهاي مختلفي آزموده است؛ به دنيا آمدن "انسان ها" ، "باران ها" ، "مژگان ها" و "خيابان ها" از يک نوع نيست؛ در مصرع اول بيت اول شاعر به سادگي از خلق نخستين انسان سخن ميگويد ولي در مصرع بعدي همان بيت، لرزيدن شانه که ميتواند دال بر گريستن و فراواني آن باشد که باعث به دنيا آمدن باران شده يک تعبير شاعرانه است يا در بيت بعد از آن خلق يک تصوير ظريف که ديده شدن مژگانها در صورت روي هم گذاشتن چشم هاست و تعبير آن به دنيا آمدن و خلق شدن مژگانها يک تصوير سازي پرقدرت است.
آخرين غزل کتاب " صبح بنارس " از غزلهايي است که شاعر در آن سعي در تبيين انديشهها و احساسات خود دارد؛
هر چه مي خنديم برخي چهره درهم مي کشند
خنده را هم با مداد دودي غم مي کشند
سرخوشان از بيم غم دنبال شادي مي دوند
لوليان از فرط شادي نشئه ي غم مي کشند
تاجران در بيت شان آروغ شرعي مي زنند
شاعران در شعرشان آه دمادم مي کشند
پشت اين بازار ناموزون ترازو دارها
عقل را کم مي خرند و عشق را کم مي کشند
آخرت جويان خدايا ! بيشتر دنيايي اند
آخر از چاه زنخدان آب زمزم مي کشند
نقش اگر باشد عزاگويان " حيدر،حيدر"اند
نقشه اي باشد اگر با ابن ملجم مي کشند
گول اين نقش آفرينان ثناگو را مخور
بيشتر گرسيوزان را شکل رستم مي کشند
اي خوشا آنان که نقاشان درد مردم اند
عيد را عيد و محرم را محرم مي کشند..
احساس و انديشه در اين غزل هم همانند اغلب غزلهاي قزوه، اعتراض محور است و واژهها با سرکشي پيش ميروند.
تغيير کاربري معنوي رديف در بيتها از اتفاقات ظريف اين غزل است که اين گونه ظرافتها در غزلهاي قزوه سابقه زيادي دارد. بهرهگيري توأمان و همزمان شاعر از اِلِمان هاي ملي و مذهبي در اين غزل اگر چه ظاهراً در سطح شعر رخ داده ولي در نگاهي ريزبينانهتر ريشه در انديشه شاعر دارد. در کل علي رضا قزوه از نقاط مهم شعر معاصر است چه از لحاظ ويژگيهاي ادبي و چه از نظر انديشه.