کتاب فیلم/ «گتسبی بزرگ»، فیلمی براساس یکی از بزرگترین رمان های آمریکایی
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرين خبر/ گتسبي بزرگ- کتاب
گتسبي بزرگ رماني است بقلم نويسنده آمريکايي اف. اسکات فيتزجرالد (به انگليسي: F. Scott Fitzgerald) که براي اولين بار در ۱۰ آوريل ۱۹۲۵ منتشر گرديد. ماجراهاي اين کتاب در نيويورک و لانگ آيلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق ميافتند. داستان دوراني را توصيف ميکند که فيتز جرالد خود آن را دوران موسيقي جاز ميناميد.
ايالات متحده آمريکا در سالهاي ۱۹۲۰ بهدنبال شوک و هرج و مرجي که جنگ جهاني اول بوجود آورده بود از رشد اقتصادي بي سابقهاي بهرهمند گرديد. شکوفايي اقتصادي و ثروتي که اين شکوفايي بهدنبال داشت باعث آن شد که بر تعداد ميليونرهاي جامعه آمريکايي دم به دم افزوده گردد. علاوه بر اين از آنجا که در همان سالها قانون منع توليد و فروش مشروبات الکلي در ايالات متحده آمريکا حکم فرما بود، عدهاي از راه توليد و توزيع قاچاق اينگونه مشروبات ثروتهاي باد آوردهاي را به چنگ آوردند.
فيتز جرالد هرچند همچون يکي از شخصيتهاي داستانش، نيک کراوي مردمان ثروتمند و زرق و برق آن دوران را ميستود ولي با زر پرستي و سقوط اخلاقي منتج از آن ميانه خوبي نداشت.
چاپ اول گتسبي بزرگ (در سال ۱۹۲۵) موفقيت چنداني کسب نکرد و در طول مدت ۱۵ سال باقيمانده از عمر فيتز جرالد فقط حدود ۲۵٬۰۰۰ جلد از آن به فروش رسيد. کتاب در سالهاي پاياني ۱۹۳۰ (دوران رکود اقتصادي بزرگ) و همچنين در خلال جنگ جهاني دوم بطور کلي بدست فراموشي سپرده شد، اما بعد از جنگ، در سالهاي ۱۹۴۵ و ۱۹۵۳ تجديد چاپ شد و بلافاصله خوانندگان و طرفداران بيشماري يافت.
گتسبي بزرگ هم اکنون يکي از بزرگترين رمانهاي آمريکايي به شمار ميآيد و آنرا در مدارس و دانشگاههاي سراسر جهان (در رشته ادبيات آمريکا) بهعنوان يکي از کتب استاندارد تدريس مينمايند.
خلاصه داستان
نيک کراوي از اهالي غرب ميانه آمريکاست و براي ادامه زندگي به ساحل شرقي آمريکا آمده است. نيک در همسايگي فردي به نام جي گتسبي Jay Gatsby زندگي جديد خود را در غرب آغاز ميکند. گتسبي بسيار ثروتمند است و بخاطر مهمانيهاي باشکوهي که در خانه اربابياش واقع در لانگ آيلند، «وست اگ»، که در آن روزها کمي از مد افتاده تر نسبت به «ايست اگ» است. برگزار ميکند شهره خاص وعام است. در مورد ثروت هنگفت او و اينکه اين ثروت چگونه بدست آمده است شايعات زيادي بر سر زبانها است. هيچکس چيزي از گذشته وي نميداند.
نيک کراوي در لانگ آيلند، علاوه بر گتسبي، با ديزي Daisy، که دختري از خويشاوندانش هست و همسر ديزي، تام باچانن Tom Buchanan رفتوآمد دارد. تاممرد ثروتمنديست که در دوران دانشجويي ورزشکار برجستهاي بوده است. تام و ديزي صاحب دختري هستند اما رابطه سردي با هم دارند و تام نيز معشوقهاي در شهر، به نام مايرتل Myrtel دارد که همسر مکانيک فقيري به نام ويلسون Wilson هست.
نيک کراوي در ابتدا ريخت و پاشهاي بيمعني جشنهاي گتسبي را، که هر شنبه صدها ميهمان در آنها شرکت ميکنند، به ديده تحقير مينگرد. اما کمکم خود نيز بطور مرتب در اين مهمانيها حضور مييابد. گتسبي به او اعتراف ميکند که دليل اصلي برگزاري اين جشنهاي هفتگي آنست که شايد ديزي (که گتسبي از ديرباز عاشق و دلباخته او بوده است) بالاخره يک روز بطور اتفاقي در يکي از آنها شرکت نمايد. نيک ترتيب ملاقات گستبي و ديزي را ميدهد و آن دو، در نهايت با هم رابطه برقرار ميکنند.
تام به عشق و علاقه فراوان گتسبي نسبت به ديزي پي ميبرد. او همچنين چند کارآگاه را مامور تحقيق در مورد گستبي ميکند و متوجه ميشود که ثروت گتسبي از طريق قاچاق و فروش غير قانوني مشروبات الکلي به دست آمده است. او از گتسبي متنفر است. عصر يک روز تابستان، تام، نيک، گتسبي، ديزي و جوردن (دختري ورزشکار که رابطهاي مختصر با نيک داشت) براي تفريح و شادخواري با دو دستگاه اتومبيل به هتلي در نيويورک ميروند. وقتي همگي در هتل دور هم جمع شدهاند بين گتسبي و تام و در حضور ديزي برخورد لفظي پيش ميآيد. گتسبي در همان جلسه ديزي را وا ميدارد که بگويد هرگز تام را دوست نداشته است. هدف گتسبي از اينکار اينست که ديزي از تام جدا شده و بار ديگر به سوي او باز گردد. تام وقتي از پيوندهاي عاطفي ديرينهاي که بين همسرش ديزي و گتسبي برقرار بوده است آگاه ميگردد خشمگين ميشود و از ديزي ميخواهد که بلافاصله به خانه باز گردد. گتسبي، ديزي را همراهي ميکند تا او را با اتومبيل به خانه برساند. خود تام هم بعد از مدتي به همراه نيک و يک آشناي ديگر (جوردن بيکر، به نوعي رفيقه نيک) از نيويورک راهي لانگ آيلند ميشود.
تام و همراهانش در راه بازگشت به خانه در کنار جاده با جسد مايرتل (که بطور پنهاني معشوقه تام بوده است) مواجه ميگردند. مايرتل را اتومبيلي بشدت زير گرفته و از محل حادثه گريخته است. ويلسون شوهر مايرتل، که شاهد تصادف بوده، دچار شوک شده و کنترل اعصاب خود را از دست داده است. او ميگويد اتومبيلي که همسرش را زير گرفته زرد رنگ بوده است. در آن شب ديزي به واسطه اعصاب ناراحت خود از پيشامدهاي هتل، به پيشنهاد گتسبي هدايت اتومبيل زرد رنگ را به عهده داشت. ويلسون فرداي آن شب از با پرسش از اهالي نشاني صاحب اتومبيل را مييابد. ويلسون که عقل از سرش پريده و حتي فکر ميکند گتسبي معشوق زنش بوده است، گتسبي را در کنار استخر خانهاش مييابد و با شليک گلولهاي به قتل ميرساند و سپس در همان نزديکي به زندگي خود نيز پايان ميدهد. همان روز نيز ديزي و تام بدون خبر قبلي عازم سفر به نقطهاي نامعلوم ميشوند. بعدها نيک در مييابد که تام، ويلسون را به خانه گستبي هدايت کرده است.
از ميان آنهمه دوست و آشنا که هر شنبه در مهمانيهاي با شکوه گستبي حضور مييافتند، تنها عده معدودي، از جمله پدر گستبي در مراسم تشييع و به خاک سپردن گتسبي شرکت مينمايند. نيک بعد از مرگ گتسبي رابطهاش را با تام و ديزي و ديگر دوستاني که بواسطه گتسبي پيدا کرده بود قطع ميکند و به شهر و ديار خود در غرب ميانه آمريکا باز ميگردد.
گتسبي بزرگ- فيلم
گتسبي بزرگ فيلمي است به کارگرداني باز لورمن، محصول سال ۲۰۱۳ سينماي آمريکا و استراليا. لئوناردو ديکاپريو، توبي مگواير، کري موليگان، جوئل ادگورتون و اليزابت دبيکي در اين فيلم به ايفاي نقش پرداختهاند. اين فيلم زندگي جي گتسبي يک ميليونر و همسايهاش نيک را روايت ميکند.
با وجود اين که منتقدان نظرات متفاوتي راجع به اين فيلم داشتند، اما مخاطبان از آن راضي بودند. و حتي نوهي فيتزجرالد گفت که «[اگر اسکات زنده بود] به اين فيلم افتخار ميکرد». در هشتاد و ششمين دوره جوايز اسکار اين فيلم نامزد دريافت جوايز بهترين طراحي صحنه و بهترين طراحي لباس شد که هر دوي آنها را برد.