کتابستان/ بسيار پيش آمده که در نشستهاي نقد و بررسي کتاب، منتقدان عنوان کنند که نويسنده اين حق را دارد تا به دور از داشتن دغدغه مخاطب و تنها بر پايه خواست و خيال و انديشه خود داستاني را خلق کند و البته تاکيد ميکنند که اگر او توانست اين خواست و خيال را با روياهاي مخاطبانش نيز همسو کند و آنها را وادارد تا در لحظات خواندن متن کتاب مانند او بينديشند و به جهان نگاه کنند، بدون شک موفقتر از نويسندهاي عمل کرده که تنها بر اساس اصول فکري خود نوشته است.
در مواجهه با پديده رمان با مخاطب کودک و نوجوان اين گزاره خود را به شکلي تازه به نمايش ميکشد. از سويي نويسنده با خلق اثري دست و پنجه نرم ميکند که بيش از آنکه نياز به تکنيک و فرم بديع روايي باشد، به تفکر و انديشه و خلاقيت او وابسته است. نويسنده رمان براي نوجوان بايد به شکلي حقيقي و در پناه تخيل و فضاسازي متني خود و صدالبته در پناه يک سوژه بکر به همراه بهرهگيري از ابزار سادهنويسي به نوشتن نائل شود و نه به زور فرم و تکنيک روايي.
در روي ديگر سکه، نويسنده رمان نوجوان با مخاطبي مواجه است که به شدت حساس است و گيرندههاي محيطي قوياي دارد. اهل تخيلورزي و جنب و جوش است و در يک کلام، فرزند زمانهاي است که او را در بر گرفته است. به بيان سادهتر تاليف رمان نوجوان از نظر فضاسازي با توجه به مخاطب هوشمند و زيرکش، چند پله طاقتفرساتر از تاليف يک رمان براي مخاطب عادي است.
نوجوانانهنويس نميتواند به اميد درک بخشي از مخاطبان فرضي خود در جامعه بنويسد و نميتواند مدعي اين شود که براي خودش مينويسد و مخاطبش را به پذيرش باورهاي فکري خود وادار ميکند. او بايد براي مخاطباني حقيقي بنويسد که کلمه به کلمه رمان او را پيرامون خود جستجو ميکنند و اهل انزوا و خواندن به ما هو خواندن و ادبيات براي ادبيات مانند برخي مخاطبان بزرگسال امروز رمان در ايران نيست. دنياي نوجوانان، دنيايي کلاسهبندي شده و به شدت دقيق و تاثيرپذير است. بر همين مبنا بايد هر متني را تنها به واسطه بيان داستانياش در قالب رمان به مخاطبان هوشمند اين دست آثار ارائه داد.
با اين مقدمه، رمان «بانوي نازنين» نوشته مهري ماهوتي را که به تازگي در قالب طرح رمان نوجوان کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان منتشر شده است، نميتوان يک رمان، آن هم با يک زنجيره داستاني ممتد دانست. بلکه اين اثر يک بازنويسي داستاني لطيف و در عين حال تاثيرگذار از برخي روايتهاي تاريخي در مورد زندگي همسر پيامبر اکرم (ص) است که با وجود تلاش نويسنده براي محوريت دادن به حضرت خديجه (س) در آن به عنوان نقش محوري در سادهترين شکل ممکن از نداشتن وحدت رويه براي روايت داستاني رنج ميبرد.
با اينکه نويسنده در اين رمان سعي کرده شخصيت حضرت خديجه (س) را محور اين داستان قرار دهد، اما رويدادهاي پيش هم نشسته در اين کتاب از هيچ نخ تسبيح داستاني براي دارا شدن انسجام داستاني بهره نميبرند. به عبارت سادهتر، ماهوتي در اين رمان نتوانسته اين خرده روايتها را در خدمت يکديگر قرار داده و به آنها هويت يک رمان بدهد. همين موضوع باعث شده تا خردهروايتهاي اين کتاب هر يک به صورتي مستقل و انفرادي قابل خوانده شدن بوده و حتي قابليت تبديل شدن به يک داستان بلند داشته باشند، اما هرگز نتوانستهاند مکمل هم شده و به يک رمان مبدل شوند.
«بانوي نازنين» به جز از اين از مشکل ضعف فضاسازي محيطي براي روايت داستاني نيز رنج ميبرد. با وجود تلاش ستودني نويسنده براي بيان ساده و در عين حال شاعرانه شخصيتهاي داستاني موجود در زندگي همسر پيامبر اکرم (ص)، او هرگز وارد به تصوير کشيدن محيط و جغرافياي محيطي زندگي راوي هر يک از خرده روايتهاي خود نشده است و تنها به واسطه کشش رمانتيک موجود در شخصيتهاي حاضر در داستان سعي کرده اثر خود را پيش ببرد که اين مسئله با جغرافياي ذهني مخاطب هدف اين کتاب در تضاد است.
به عبارت ديگر، نوجوان فرضي مخاطب اين کتاب به واسطه شرايط و ساختار ذهنياش بيش از آنکه شيفته فضاها و ديالوگهاي احساسي باشد در اثر مرتبط با گروه سني خود به دنبال تعليق و بدعت در رويدادها و فضاسازيهاي توام با حرکات فيزيکي است که جاي آن در اين اثر بسيار خالي است.
همچنين استفاده فراوان نويسنده از ابزارها و نمادهاي ايراني و امروزي به ويژه در موضوع توصيف خوراک ساکنان مکه در زمان حيات پيامبر اکرم (ص) نيز از ديگر نقاط ضعفي است که نميتوان به سادگي از کنار آن گذشت.
با اين وجود «بانوي نازنين» از حيث به کارگيري عبارات و اصطلاحات روايت و نيز جملهبندي به کارگرفته شده از سوي نويسنده و نيز بيان احساس فرازهايي از زندگي پيامبر اثري به شدت موفق و تاثيرگذار است؛ هرچند که نگارنده تاکيد دارد اين موفقيت موضوعي نيست که در قامت سني و ذهني نوجوان امروز مخاطب رمان در ايران جاي چنداني داشته باشد.
با اين حال تجربه نگارش اين رمان در آينده ميتواند به نويسندگاني که قصد تاليف داستان بلند و يا شخصيتپردازي بر مبناي شخصيتهاي تاثيرگذار در تاريخ اسلام را دارند، نقشه راهي تقديم کند که بر اساس آن بتوان شيوه صحيح نثر نوجوانانه را براي مخاطب نوجوان پيدا کرد تا با بهرهمندي از آن و ترکيبش با فضاسازي محيطي بتوانند به خلق داستاني با خط سيري مشخص دست پيدا کنند.