نماد آخرین خبر

یک کتاب خوب/ «تاریخ بیهقی» کتابی از تاریخ پادشاهان ایرانی

منبع
ويکي پديا
بروزرسانی
یک کتاب خوب/ «تاریخ بیهقی» کتابی از تاریخ پادشاهان ایرانی
ويکي پديا/ تاريخ بيهقي يا تاريخ مسعودي نام کتابي نوشتهٔ ابوالفضل بيهقي است که موضوع اصلي آن تاريخ پادشاهي مسعود غزنوي پسر سلطان محمود غزنوي است. اين کتاب علاوه بر تاريخ غزنويان، قسمت‌هايي درباره تاريخ صفاريان، سامانيان و دوره پيش از پادشاهي محمود غزنوي دارد. نسخه اصلي کتاب حدود ۳۰ جلد بوده [۱] که به دستور سلطان مسعود بخش زيادي از آن از بين رفته‌است. و از اين کتاب امروزه مقدار کمي (حدود پنج مجلد) بر جاي مانده‌است.   نام کتاب  برخي اين کتاب را «تاريخ ناصري» ناميده‌اند، از جمله ابن فندق بيهقي که در سال ۴۹۰ ه‍. ق. در منطقهٔ بيهق به دنيا آمده و بسياري ديگر پس از او. براي اين نام‌گذاري دو احتمال موجود است: نخست به اعتبار لقب سبکتگين (پدر محمود غزنوي) که ناصرالدين است و اين کتاب تاريخ خاندان و فرزندان و فرزندزادگان وي بوده و ديگر لقب سلطان مسعود که «الناصرلدين الله» بوده‌است. . به هر حال کتاب به نامهاي ديگري نيز خوانده مي‌شده، از جمله: تاريخ آل ناصر، تاريخ آل سبکتگين، جامع التواريخ، جامع في تاريخ سبکتگين و سرانجام تاريخ بيهقي که گويا بر اثر بي‌توجهي به نام اصلي آن (تاريخ ناصري) به اين نامها شهرت پيدا کرده بوده‌است[نيازمند منبع]   ويژگي‌هاي کتاب ارزش تاريخي و مستند بودن  از ويژگي‌هاي تاريخ‌نويسي تاريخ بيهقي که تا قبل از آن سابقه نداشته‌است، مستندبودن وقايع ذکرشده‌است. اين کتاب در شرح جزييات وقايع، اثري بي نظير است.[نيازمند منبع] چنانچه خود بيهقي مي‌نويسد: سخني نرانم تا خوانندگان اين تصنيف گويند شرم باد اين پير را. غرض من آن است که تاريخ پايه‌اي بنويسم و بنايي بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقي‌ماند. تا پيش از آن، کتاب‌هاي تاريخ، محدود بودند به يادداشت‌هاي روزانهٔ پراکندهٔ مورخاني که معمولاً دبيران پادشاه بودند و مسلماً در نوشتن آن‌ها، جانبداري زيادي صورت مي‌دادند. در اين بين، بيهقي با پيش‌گرفتن شيوه‌اي علمي در تاريخ‌نويسي، تحول مهمي را در اين زمينه به وجود آورد. سبک ادبي و نگارش  سبک بيهقي در نثر را تقليدي از سبک استادش بونصر مُشکان مي‌دانند که بنا بر جبر زمانه چيزي بين زبان ساده و مرسل که تا قرن چهارم در خراسان رايج بود و شيوهٔ داراي حشو اطناب و صنعت‌پردازانه‌اي و سرشار از استشهاد و تمثيل است که در عراق رايج بود و با نفوذ ادبيات عربي ناچار بر سبک اول غلبه کرد. اين سبک نگارش را بينابين مي‌نامند. اين را هم بايد در نظر داشت که بيهقي از آنجا که در خدمت پادشاهان غزنوي بود نمي‌توانست به صراحت بد کار آنان را بگويد و ناگزير به ايهام و ابهام در سخن بود. محمد تقي بهار در کتاب سبک شناسي مشخصات نثر مشکان و بيهقي را اين طور برمي‌شمارد: اطناب: در مقابل ايجاز که از مشخصه‌هاي دورهٔ اول نثر فارسي است، و نه به معني استفاده از متردفات که در اين نثر ديده نمي‌شود. توصيف: وقايع با استفاده از الفاظ و اصطلاحات تازه و جمله‌هاي پي‌درپي به شيوهاي صحنه پردازانه و شاعرانه وصف مي‌شوند و چون بگفتي سنگ منجنيق بود که در آبگينه خانه انداختي در زير قسمتي از کتاب را مي‌بينيم که نويسنده وضع ظاهري حسنک را توصيف مي‌کند. توصيف به قدري دقيق است که خواننده حسنک را روبروي خود مي‌بيند. روزي که حسنک وزير را به ديوان بردند، حسنک پيدا آمد، بي بند، جبه‌اي داشت حبري رنگ با سياه مي‌زد، خلق گونه و دراعه و ردايي سخت پاکيزه و دستاري نشابوري ماليده و موزهٔ ميکاييلي نو در پاي و موي سر ماليده، زير دستار پوشيده کرده اندک مايه پيدا مي‌بود. استشهاد و تمثيل: استفاده از اشعار و نوشته‌هاي ديگران در متن که تقليدي از نثر فني عرب است و در متون قبلي ديده نمي‌شود. تقليد از نثر عربي: استفاده از لغات عربي، کلمات منون (تنوين‌دار)، تغيير ساختار جمله و استفاده از قيدها به سبک عربي محال باشد چيزي نبشتن که به ناراست ماند حذف افعال و يا قسمتي از جمله به قرينه: افعال تکراري، بار آخر آورده مي‌شوند و در دفعات قبل به قرينه حذف مي‌شوند. شيوهٔ جديد در استعمال افعال: استفاده از وجه اخباري استمراري به جاي وجه التزامي؛ آوردن فعل ماضي به جاي مضارع براي تأکيد؛ استفاده از مصدر مرخم. جمع بستن ضمايرو صفات استفاده از لغات و امثال و عبارات فارسي استعمال لغات عربي  نمونه‌اي از نثر اين قسمت در شرح آغاز وزارت خواجه احمد حسن براي سلطان مسعود غزنوي و خلعت دادن اوست: ديگر روز بدرگاه آمدي و با خلعت نبود، که برعادتِ روزگار گذشته قبايي ساخته کرد و دستاري نشابوري يا قايني، که اين مهتر را رضي‌الله عنه با اين جامه‌ها ديدندي به‌روزگار. و از ثقاتِ او شنيدم، چو بوابراهيم قايني کدخدايش و ديگران، که بيست و سي قبا بود او را يک‌رنگ که يک سال مي‌پوشيدي و مردمان جنان دانستندي که يک قباست و گفتندي: سبحان الله! اين قبا از حال بنگردد؟ اينت منکَر و بجِد مردي! و مردي‌ها و جِدهاي او را اندازه نبود، و بيارم پس از اين به‌جاي خويش و چون سال سپري شد بيست و سي قباي ديگر راست کرده به جامه‌خانه دادندي. اين روز چون به‌خدمت آمد و بار بگسست سلطان مسعود رضي‌الله عنه خلوت کرد با وزير و آن خلوت تا نماز پيشين بکشيد، وگروهي از بيم خشک مي‌شدند، و طبلي بود که زير گليم مي‌زدند و آواز پس از آن برآمد و منکر برآمد، نه آن که من و يا جز من بران واقف گشتندي بدانچه رفت در آن مجلس، اما چون آثار ظاهر مي‌شد از آنچه گروهي ز شغل‌ها فرمودند و خلعت‌ها دادند و گروهي را برکندند و قفا بدريدند و کارها پديد آمد خردمندان دانستند که آن همه نتيجهٔ آن يک خلوت است.[۱۰] نسخه‌هاي خطي تاريخ بيهقي نوشتار اصلي: نسخه‌هاي خطي تاريخ بيهقي در ميان نسخه‌هاي تاريخ بيهقي، نسخه‌هاي معدودي -از روي شواهد و قرائن- متعلق به سده‌هاي نهم يا دهم هجري است ولي بيشتر نسخه‌ها متعلق به سال‌هاي بعد از هزار يا هزار و صد هجري (به ويژه سده سيزدهم) است. مشخص است که اين فاصلهٔ زماني و عدم تخصص و گاهي تعهد کاتبان و ناسخان باعث تغيير بسياري از مطالب کتاب تاريخ بيهقي در اين نسخه‌ها گشته‌است. از دستکاري‌هاي نسخه‌هاي جديد بايد به نوسازي زبان تاريخ بيهقي اشاره کرد چنانکه زبان قديمي آن را به زبان روزگار خود بازگردانده‌اند. براي مثال به تغييرات زير مي‌توان اشاره کرد: دديگر: وديگر همگنان: همگان نبشتن: نوشتن افتيدن: افتادن دشمنايگي: دشمنانگي تصحيح کتاب تاريخ بيهقي را علي‌اکبر فياض -بنيانگذار دانشکدهٔ ادبيات و علوم انساني دانشگاه مشهد- پس از ۲۵ سال پژوهش و مطالعه، تصحيح کرده‌است. البته پيش از چاپ کتاب ايشان درگذشت و رموز حروف لاتيني که وي براي نشان دادن علامت اختصاري نسخه‌ها در پايين صفحات آورده بود مشخص نشد. همچنين به جاي مقدمهٔ کتاب، مقالهٔ وي با عنوان «نسخه‌هاي خطي تاريخ بيهقي» چاپ شد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد