کتابستان/ نويسنده در رمان «به سپيدي يک رويا» دست خيال خواننده را ميگيرد و با بنت موسيبنجعفر(ع) همراه ميشود و وقتي به پايان کتاب ميرسد از رويايي صادق بيدار ميشود.
«... دوست داشت که اختالرضا خطابش کنند. آن قدر که به نسبتش با عليبنموسيالرضا مباهات ميکرد، خودش اين لقب را به خودش داده بود.
سه يا چهار سال بيشتر نداشت. چند نصراني به ديدار پدر بزرگوارش آمده بودند و مثل هميشه براي محکوم کردن امام و شک و شبهه وارد کردن به دين اسلام ... جواب همه سوالهايشان را از امام گرفتند، معجزه و کرامت هم از امام ديدند، اما باز هم به حقانيت امام شهادت ندادند... فاطمه هم آنجا حاضر و ناظر بود. يکي از نصرانيان از حضرت پرسيد اين کودک کيست؟
فاطمه جوابش داد: من معصومه خواهر رضا هستم...»
«به سپيدي يک رويا» رماني است مرتبط با حضرت معصومه(س) خواهر بزرگوار عليبنموسيالرضا(ع) به قلم فاطمه سليماني ازندرياني که از سوي انتشارات کتاب نيستان روانه بازار کتاب شده و نويسنده به خوبي توانسته از پس ژانري که در آن قلم زدن کار آساني نيست بر بيايد.
نوشتن از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) در ظاهر و بدو امر، اتفاق خاصي به نظر نميآيد اما وقتي نويسندهاي دست به قلم ميبرد تا در اين وادي مشغول نوشتن شود با دشواريهاي اين کار روبرو ميشود، زيرا ساحت اهل بيت پيامبر(ص) بري از هرگونه آلودگي است و نويسنده بايد تمام تلاش خود را صرف اين کند که مبادا با قلم خود خدشهاي به اين ساخت قدسي وارد کند و از آنجا که داستان وادي تخيل است و تخيل به اين خاندان راهي ندارد سليماني نيز با دقتي قابل توجه تلاش کرده تا مبادا جسارتي به اين خاندان روا دارد.
اين رمان از زبان «سلطان» نديمه حضرت معصومه(س) اتفاقات و رويدادهايش بيان ميشود و اين همان مسئلهاي است که نويسنده به خوبي به آن توجه کرده و از زبان يکي از نزديکان حضرت معصومه(س) ماجرا را پيش ميبرد. حتي زماني که نويسنده ميخواهد روايتي تاريخي را بيان کند بدون دخل و تصرف تاريخي و با ارجاع به يکي از نزديکان کريمه اهل بيت(ع) روايت را بازگو ميکند.
اين رمان روايتي از سفر حضرت معصومه(س) به سمت خراسان است و خواننده در «به سپيدي يک رويا» با کاروان اُختالرضا همراه ميشود و حتي در بيماري اين بانوي بزرگ بر بستر ايشان مينشيند. اين رمان از اين حيث براي خوانندهاي که به اين دسته متون علاقهمندي داشته باشد بهسان يک رويا خواهد بود و او با آن مانند يک خواب مواجه ميشود و نويسنده دست خيال خواننده را ميگيرد و در اين سفر همراه بنت موسيبنجعفر(ع) همراه ميشود و وقتي به پايان کتاب ميرسد از رويايي صادق بيدار ميشود.
شايد نکتهاي که بتوان در مورد رمان «به سپيدي يک رويا» بيان کرد اين است که نويسنده در بخش ورود به ايران به سرعت از کنار اتفاقات عبور ميکند که شايد اين مسئله به کمبود منابع در اين باز زماني باز گردد که در غير اينصورت بايد گفت در اين بخش رمان جاي بيشتري براي پرداخت داشت.
در مجموع رمان «به سپيدي يک رويا» اثري ارزشمند است که خواننده نه تنها از خواندن آن حس پشيماني نميکند بلکه حتما آن را به ديگران نيز توصيه ميکند زيرا ميخواهد افراد ديگري نيز در اين حس شيرين که پس از مطالعه اثر دست ميدهد شريک شوند.
رمان «به سپيدي يک رويا» اثر فاطمه سليماني ازندرياني در 171 صفحه از سوي انتشارات کتاب نيستان منتشر شده است.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد