
صوت/ غزل 174 حافظ؛ مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
بروزرسانی

حافظ ديوان/ مژده اي دل که دگر باد صبا بازآمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد
برکش اي مرغ سحر نغمه داوودي باز
که سليمان گل از باد هوا بازآمد
عارفي کو که کند فهم زبان سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
مردمي کرد و کرم لطف خداداد به من
کان بت ماه رخ از راه وفا بازآمد
لاله بوي مي نوشين بشنيد از دم صبح
داغ دل بود به اميد دوا بازآمد
چشم من در ره اين قافله راه بماند
تا به گوش دلم آواز درا بازآمد
گر چه حافظ در رنجش زد و پيمان بشکست
لطف او بين که به لطف از در ما بازآمد
نتيجه تفال :
1- ويژگيهاي جنابعالي عبارتند از درويش مسلک بدون تظاهر واقع بين اهل دسته بندي عاشق مسافرت و گردش بي رياسخاوتمند سرخودنگران رلخور مظلوم واقع شده تند خود بدبين وسواسي مردد باظف ناکام به آنچه دارد راضي نيست پولدوست عاشق مد و عطر
2- حافظ در بيتهاي 1-2-3—4 فرمايد ( اي بلبل سحري آواز خوش داوودي خود را آغاز کن که سلطان چمن و گل سليمان بوستانبا نفس روح بخش بهاري باز گشت ) ( لاله از نفس صبح بوي باده خوشگوار و مستي آور را شنيد براي درمان سوز دل خود با مدادان به چمن آمد و شکفته شد ) ( مردحق کجاست که زبان گل سوسن را بداند و بفهمد و از او سوال کندکه چرا از باغ رفتو پژمرد ولي دوباره باز آمد و شکفت ) خود تفسير کنيد
3- براي جنابعالي مژده و مبارکباشدبه جنابعالي مژده مي دهمکه انجام اين نيت حتمي و صد در صد مي باشد و جاي هيچ گونه نراني نمي باشد و زغ سعادت و کاميابي بربام خانه شما نشسته است مواظب باش پرواز نکند پس به يکي از مشاهد متبرکه برويد و دعا کنيدو نذر خودرااداکنيد
4- بيمار شما حداکثر 20 روز ديگر شفا مييابداوضاع مسافر جنابعالي بسيار خوب شده است موفقيت همراه با تلاش و دقت و سرعت عمل براي پيروزي بر رقيبان ضروري است عزيزم اي نازنين انوه اگر پنجه به قلبت زد تاري زموي سپيدي در عود سوز انديشه و فکر و عشق بيفکن تا عشق را بر آستانه درگاه بنگري پس از مشورت دست برنداريد
5- به زودي خبر خوشي خواهيد شنيدو طراوت و شاري جنابعالي جاي ناراحتي را خواهد گرفت سعي کنيد دست از لجبازي و قهر بازي و ترديد برداريد
6- به زودي ملاقاتي مهم و تغيير شغل و مکان و معامله اي سود آور در پيش داريد که حتماً مفيد خواهدبود ازدواج عملي است همسرتان به موفقيت مهمي مي رسد و زنهدگي شماتحول اساسي پيدا خواهد کرد مبارک باد
معاني لغات(۱۷۴)
دگر: ديگر بار، بار ديگر .
باد صبا: نسيم باد صبا ، وزش بادملايمي که صبح و غروب از جانب شمال شرقي مي وزد.
هدهد: شانه بسر ،مرغ سليمان ، پوپک .
سبا: نام کشور و قومي در جنو ب غربي جزيره العرب در هزاره اول قبل از ميلاد.
طَرْف: به عربي به معناي چشم ، به معناي ساحل و کناره و جمع آن اطراف است .
طَرَف : با فتح اول و دوم به معناي جانب و سو و حافظ کلمه طرف با فتح اول و جزم دوم وسوم را به اضطرار وزن شعر به جاي طَرَف آورده است.
نغمه داوودي : آواز مشابه بهآواز داوود پيغمبر که به خوش آوازي مشهور است .
سليمان گل: ( اضافه تشبيهي ) گل به سليمان تشبيه شده است.
از باد هوا باز آمد : به وسيله باد هوا برگشت . اشاره به باد که مرکب حضرت سليمان بود .
عارف : دانا ، شناسند، آگاه دل .
زبان سوسن: اشاره به گلبرگها و کاسبرگهاي مشابه گل سوسن است که به ده زبان مشهور شده است.
مي نوشين :مي و شراب و گوارار و خوشگوار و شيرين .
داغ دل : داغ بر دل ، دل پرحسرت ، شکسته دل .
آواز دَرا: آواز زنگ بزرگ کاروان ، آواز جَرَس که براي اطلاع مسافرين به صدا در مي آمده است. دَرِ رنجش زد: رنجيدگي نشان داد ، رنجيدگي را دستاويز خود قرار داد.
لطف : مهرباني ، مدارا و صلح و آشتي .
معاني ابيات غزل (۱۷۴)
(۱) اي دل، خبر خوش اينکه بار ديگر نسيم صبا وزيد و هدهد خوش خبر از جانب کشور سبا برگشت.
(۲) اي بلبل، آواز خوش داوودي را از سينه برکَش چرا که گل سرخ همانند سليمان با باد هوا بازگشت .
(۳) دانا و آگاه دلي کجاست که زبان سوسن را فهم کرده و از آن سِرّ، سَرْ در آورده که چرا سال پيش پژمرده و چرا امسال دوباره سر از خاک برآورد.
(۴) بخت واقبال خدا داده با من به لطف و جوانمردي رفتار کرد که آن محبوب سنگدل بار ديگر با من بر سر مهر آمد .
(۵) لاله از وزش نسيم سحري بوي شراب خوشگوار شنيد و چون دلش داغديده بود به اميد اينکه دارويي براي درد دل خود بيايد بار ديگر شکوفا شد و بازگشت.
(۶) آنقدر چشم من در انتظار اين قافله ، در کنار راه حالت انتظار بماند تا اينکه صداي زنگ کاروان به گوش دلم رسيد.
(۷) هر چند حافظ رنجيدگي خاطر را دستاويز قراداده و عهد و پيمان خود را شکست . محبت ومهرباني محبوب را ببين که با صلح و آشتي به سوي ( حافظ ) باز گشت.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد