نماد آخرین خبر

شعری از ویلیام شکسپیر که تا به حال نشنیده اید

منبع
سيمرغ
بروزرسانی
شعری از ویلیام شکسپیر که تا به حال نشنیده اید
سيمرغ/ در اين مقاله ابتدا مختصري از زندگي نامه ويليام شکسپير و سپس شعري از وي که براي اولين به دو زبان فارسي و کردي ترجمه شده است را ميخوانيد. تا آخرين حرف ثبت شده در دفتر عمر... ترجمه شعر شکسپير به فارسي فردا، و فردا و فردا، با گام‌هاي کوتاه، از روزي به روز ديگر، تا آخرين حرف ثبت شده در دفتر عمر مي خزد؛ و تمام ديروزهايمان راه مرگ خاک آلود را براي ابلهان روشن کرده است. خاموش، خاموش، اي شمع حقير! زندگي چيزي جز سايه‌اي لرزان نيست، بازيگري است بينوا که ساعت خويش را بر صحنه جولان مي دهد و مي خروشد و آنگاه چيزي شنيده نمي شود. حکايتي است که احمقي آن را گفته است، پر از هياهو و خشم، که معنا ندارد. شعر شکسپير به انگليسي Tomorrow, and tomorrow, and tomorrow, Creeps in this petty pace from day to day, To the last syllable of recorded time; And all our yesterdays have lighted fools The way to dusty death. Out, out, brief candle! Life's but a walking shadow, a poor player That struts and frets his hour upon the stage And then is heard no more. It is a tale Told by an idiot, full of sound and fury Signifying nothing. بيوگرافي ويليام شکسپير ويليام شکسپير William Shakespeare (1564-1616)، نمايش‌نامه‌نويس، شاعر و نويسنده انگلستان يکي از مشهورترين چهره هاي فرهنگ و ادبيات جهان است. وي در خانواده اي فقير به دنيا آمد، در همان دوران کودکي بسيار به ادبيات علاقه نشان داد. سخن سراي آون (Bard of Avon ) لقبي است که به خاطر محل تولدش در آون واقع در استراتفورد انگليس به وي داده‌اند. اما بسياري از حقايق زندگي او مبهم است. او تحت تاثير هنر پيشگان قرار گرفت و به سراغ تماشاخانه هاي مختلف رفت. در دوران نخستين خود را محدود تئاتر نکرد و در سال ۱۵۹۳ شعر عشقي اساطيري "ونوس و آدونيس" و در سال پس از آن نيز " ربودن لاکريس" را منتشر ساخت. در سال 1594 شکسپير در نمايشنامه اي کمدي در حضور ملکه اليزابت اول در قصر گرينيچ بازي کرد و در سال 1597 اولين کمدي خود را به نام "تلاش بيهوده عشق"در حضور ملکه نمايش داد. اليزابت در سال 1603 زندگي را بدرود گفت، و بعد ها جيمز اول به او و بازيگرانش اجازه رسمي براي نمايش اعطا کرد. نمايش‌هاي ابتدايي شکسپير شامل: هنري چهارم تيتوس آندرونيکس روياي شب نيمه ي تابستان بازرگان ونيزي ريچارد دوم و بعضي از تراژدي‌هاي مشهور او که در اوايل دهه ۱۶۰۰ نگاشته شده‌اند شامل: اتلو شاه لير مکبث شکسپير در حقيقت شاعر انسانيت و نقاش خصايل نيک و بد انسان است. عفت قلم شکسپير و اصولا اخلاقي بودن، نمايشنامه هاي اوست. در عين حالي که قالبي نمي انديشد، سخت در قيد آن است که نمايشنامه هايش به نتايج اخلاقي جهان شمول برسد و مخصوصا دغدغه ي تحکيم روابط خانواده از صدر تا ذيل نوشته هايش را در بر گرفته است. تاکيد بر عفت و تقواي انسان، به ويژه زن، امري است که گاه گويي تنها هدف نويسنده است و به اين نتيجه مي رسد که هدف از خلقت انسان اصولا به نمايش گذاشتن زيبايي و پاکدامني و تعادل است. قطعه ي زيبايي که در بالا خوانديد در قالب شعر سپيد، از تراژدي مکبث، پرده ي پنجم، صحنه ي پنجم مي باشد که (مکبث را از خودکشي همسرش، ليدي مکبث با خبر کرده اند. خود او نيز تا ساعتي ديگر به قتل مي رسد و کارنامه ي اعمال و جنايات خونبارش به دليل شهوت قدرت بسته مي شود، کارنامه ي کسي که مثل هر انساني، ترکيبي از خصائل نيک و بد بود؛ مغلوب بدي شد و مثل برق و باد، ديگران و در آخر خود را نيز به باد فنا داد) در آنچه مي خوانيد، کلام مکبث در اين لحظه ي پر از نيستي است؛ نويسنده و مترجم: زانکو ياري با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد