نماد آخرین خبر

نگاهی به رمان های عاشقانه عامه پسند که خاطرات زیادی با آن ها داریم

منبع
خراسان
بروزرسانی
نگاهی به رمان های عاشقانه عامه پسند که خاطرات زیادی با آن ها داریم
خراسان/ فرقي نمي کند يک خانم خانه دار باشيد يا دانشجويي که از اين و آن تعريف رُماني را شنيده، يا حتي نوجواني که در جاميز کلاس هاي بعضا کسل کننده اش کتاب غير درسي دارد؛ حتما اسم چند رمان عامه پسند، اما معروف ايراني که دهه هفتاد اوجِ محبوبيتشان بود، به گوش‌تان خورده است. رمان هايي که معمولا عنوانشان يا نام يک دختر بود يا يک ترکيب عاطفي مثل جاده عشق، دالان پاييز، گلي در شوره‌زار، روياي بهاري و... . کتاب ها دست به دست مي چرخيد و براي کوچک ترها رويا مي ساخت که «کي مي شود من هم چنين احساساتي را تجربه کنم؟» و براي بزرگ ترها حکم ورق زدن خاطرات و فراز و نشيب‌هاي زندگي را داشت. خوب يا بد، اصولي يا غير اصولي، فاخر يا عامه پسند، اين ها داستان هايي بود که به طرز قابل توجهي مشتري داشت و مي فروخت و هميشه جزو پر تيراژ ترين ها و تجديد چاپ شده ها بود. نويسندگانشان هم آدم هايي بودند از دل جامعه؛ نه الزاما ادبيات خوانده بودند، نه دنيا را ديده بودند. يک مادر، يک معلم يا حتي کسي که تحصيلات رايج و اوليه را هم ندارد، اما داستاني را که مي گويد مردم دوست دارند. از آنجا که اين رمان ها و قصه ها، نقش مهمي در کتاب‌خوان کردنِ بسياري از ما داشتند و بخش پررنگي از مطالعات ما در نوجواني و جواني مان را شکل دادند، در پرونده امروز «زندگي‌سلام» مي خواهيم نگاهي بيندازيم به برخي از معروف ترين رمان هاي دهه هفتاد، مروري داشته باشيـم بر فعاليت و کارنامه نويسندگانشان و در نهايت، يک بسته پيشنهاديِ کتاب خواهيم داشت براي تجربه طعم‌هاي جديد و متفاوت کتاب در تابستانِ امسال. با ما همـراه باشيد. اتوبوس؛ دو روايت از يک زنـدگي نويسنده: فهيمه رحيمي از محبوب ترين و پرطرفدارترين رمان‌هاي دهه 70. کتابي با دو بخش: دفتر سفيد و دفتر سياه که هر دو را يک نفر روايت مي کند. اولي، يک زندگي رويايي است که دخترکِ قصه دوست دارد داشته باشد و دومي، داستان واقعي زندگي سخت دخترک که البته يک پايان زيبا در پي دارد. ماجرا اين است که مسئوليت دختري که در پرورشگاه بزرگ شده، بعد از چندين سال به عمويش در يکي از روستاها واگذار مي شود. بعد از مدتي، جوان خيـري با خواندن دفتر او که از پرورشگاه گرفته، پيگير حال و احوالش مي شود و جنازه نيمه جانش را در بيمارستاني مي يابد و بنا به دلايلي تصميم مي گيرد حضانتش را به عهده بگيرد. اتوبوس از آن رمان هايي بود که علاوه بر نوجوانان و جوانان، حتي خانم هاي ميان سال هم دوستش داشتند. پريچهر؛ قصـه زندگي پر فراز و نشيب چنـد جوان نويسنده: م. مودب پور «فرهاد»، «هومن»، «فرگل» و «ليلا»، جوانان عاشقي هستند که در گير و دار زندگي، با مشکلاتي مواجـه مي شوند که خيلي از جوانان دهه شصتي با آن دست به گريبان اند. تفاوت فرهنگي و اقتصادي چشمگير خانواده ها و مشکلات ديگري که سر راه ازدواج دختر و پسر قهرمان داستان قرار مي گيرد، نوعي تعليق و انتظار براي مخاطب به وجود مي آورد تا بخواهد بداند بالاخره ته اين ماجراي عاشقانه به کجا مي رسد؟ فرگل دختري آرام و با حياست که به گفته نويسنده هرکسي آرزويش را دارد و دل قهرمان داستان را که فرهاد باشد هم برده و ليلا دوست فرگل، دختري است از طبقه اجتماعي پايين که مادرش در خانه فرهاد خدمتکار است و در ادامه داستان، هومن عاشقش مي شود. در اين ميان، پيرزني به نام پريچهر، راوي زندگي پر سوز و گداز خودش است؛ روايتي که بي ربط با قصه جوانانِ کتاب نيست. پريچهر از آن رمان هايي بود که خيلي ها صبح و شب بي وقفه مي خواندندش تا زودتر، از همه چيز سر در بياورند. مرگ يکي از شخصيت هاي اصلي در صفحه هاي آخر کتاب، ضربه ناگهاني و غير منتظره اي بود که دل خيلي ها را به درد آورد. دالان بهشت؛ يک دخترِ بلاتکليف و سردرگم نويسنده: نازي صفوي اين رمان قصه مسيري است که دختري نوجوان در آن افتاده و هر قدر در آن جلو مي رود، وضع بدتر مي شود. «مهناز» خودش را نمي شناسد، تکليفش با خودش روشن نيست اما ازدواج کرده و آنچه همسرش از او مي خواهد، برايش عجيب و غير قابل درک است. هر صفحه، انگار ما را پرتاب مي کند به دنياي سخت و دردناکي که مهناز دارد تجربه اش مي کند. به قول «نازي صفوي» نويسنده رمان، انگار ما هم با خواندن سرگذشت اين دختر جوان، همراه مهناز بزرگ مي شويم و به يک خود شناسي تازه مي رسيم. آن هايي که دالان بهشت را خوانده اند، حتما خيلي از محمد، نامزد مهناز کينه به دل دارند. سر تمام بحث و جدل هايش با دختر نوجوان، اعصابشان به هم ريخته و دلشان براي دخترک کباب شده است. بامداد خمار؛ خماريِ بعد از شکست عشق نويسنده: فتانه حاج سيد جوادي اگر نهايتي براي داستان هاي سوزناک عشقي دهه هفتاد قائل باشيم، قطعا بامداد خمار از آن هم پرشورتر است. چه اشک هايي که مخاطبانِ رمان براي «محبوبه» نريختند و چه آه ها که پشت سر «رحيم» نکشيدند. محبوبه، دختري از يک خانواده اشرافي، عاشق مردي مي شود که نجار است و هيچ چيز ندارد. پدر محبوبه که به شکل جدي با اين ازدواج مخالف است، برايش خانه‌اي کوچک مي‌خرد و دکاني هم براي نجاري رحيم و آن ها را به حال خود رها مي‌کند تا دخترک پانزده ساله زندگيِ مشترکش را در خانه و ميان خانواده‌اي که نمي‌شناسد شروع کند و با گذشت زمان و در مواجهه با مشکلات، از خودسري اش عبرت بگيرد و ادب شود. اين وسط، رحيم هر صفت بدي را که يک مرد مي تواند داشته باشد دارد و مادرش هم زني به غايت بي رحم و سنگدل است که زندگي را بيش از پيش به کام محبوبه زهر کرده و حتي نوه اش را هم با بي مبالاتي به کشتن مي دهد. داستان، بي پرده و مستقيم به ما پند مي دهد که نتيجه گوش نکردن به حرف خانواده، چيزي جز بدبختي و تلخ کامي نيست. آن زمان که دور، دور بامداد خمار و ماجراهاي محبوبه بود، کتاب ديگري هم به نام «شب سراب» چاپ شد که نويسنده اي ديگر همين قصه را از نگاه رحيم نوشته بود و باعث شد «فتانه حاج سيد جوادي» نويسنده بامداد خمار از نويسنده آن به جرم سرقت ادبي شکايت کند و همين شد که نام اين دو کتاب، بيش از پيش بر سر زبان ها افتاد. در بين نويسندگان کتاب هاي عامه پسند ايراني، چند نفر هستند که بيش از بقيه توجه مخاطب را به داستان هاي خود جلب کردند. بعضي هاي‌شان ادعايي ندارند و صرفا مي نويسند چون داستان هايي براي تعريف کردن دارند و بعضي ها خود را برتر و بهتر از بقيه مي دانند. کساني که نويسنده نيستند اما دوست دارند بنويسند! فهيمه رحيمي، مادري که از قضا نوشتن را هم دوست داشت فهيمه رحيمي با حدود 30 رمان عامه پسند، به عنوان پرکارترين نويسنده اين گونه رمان ها در ايران شناخته مي شود. رحيمي خودش مثل قهرمان هاي داستان هايش، زود ازدواج کرده بود و تنها تجربه نويسندگي اش تا قبل از نوشتن رمان هاي معروفش، برمي گشت به مدتي که خبرنگار ورزشي و کودک بوده. موضوع رمان هايش براي خيلي ها خوشايند و سرگرم کننده بود، اما به نظر خيلي از متخصصان حوزه ادبيات، هيچ يک از تکنيک هاي داستان نويسي به درستي در آن ها رعايت نشده است. رحيمي هم البته ادعاي نويسندگي نداشت، او فقط داستان هايي تعريف مي کرد که به زندگي مردم نزديک بود و در مصاحبه هاي مختلف گفته بود خوشحال است به واسطه کتاب هايش، خيلي ها کتاب خوان شده اند. م.مودب پور، نويسنده‌اي که دوست دارد اسرارآميز بمانـد نويسنده اي که بيشتر کتاب هايش با نام دختران ايراني منتشر شده و از بين آن ها «پريچهر»، «گندم»، «يلدا»، «کـژال» و «ياسمين»، معروف تر شدند. به نظر مي رسد مودب پور در رمان هايش کمي به روزتر از همکارانش عمل مي کند و سراغ برخي مسائل اجتماعيِ امروزي ترِ قشر جوان مثل ايدز، اختلاف فرهنگي در ازدواج و موانع شروع زندگي مشترک مي رود، اما باز هم در لايه هاي اوليه اين مسائل باقي مي ماند و داستان هايش به عمق نمي رسند و بسياري از شخصيت ها در داستان هايش شبيه هم و به لحاظ شخصيت پردازي، تکراري اند. او به سبک سنتي عامه پسندنويس ها، پاي درددل دختران و پسران شکست خورده مي نشيند و داستان زندگي آن ها را به رمان تبديل مي کند؛ بماند که برخلاف دنياي ادبيات، در سينما آثار او موفقيت زيادي ندارند. در سال 1383 فيلم سينمايي «انتخاب» برگرفته از يکي از رمان هاي او و به کارگرداني تورج منصوري روي پرده رفت، اما مورد اقبال عمومي قرار نگرفت. مودب پور اصلا اهل مصاحبه نيست، جايي هم درباره شغل اصلي اش صحبتي نکرده، بعضي از داستان نويس هاي معروف ايراني را به کل قبول ندارد و معتقد است کتاب هايش يک سر و گردن از کتاب هاي همکارانش بالاتر است! نازي صفوي؛ شروع نويسندگي از يادداشت پشت جعبه‌دستمال نازي صفوي کمتر از بقيه دست به قلم برده اما معروف ترين اثرش يعني «دالان بهشت» جزو پرفروش ترين کتاب هاي دهه هفتاد و هشتاد است. «نوشتن دالان بهشت از يک يادداشت کوچک پشت جعبه دستمال کاغذي ماشين شروع شد؛ وقتي که پشت چراغ قرمز گير کرده بودم. من ادعاي نويسندگي ندارم براي همين هم خيالم راحت است. نوشتن براي من شغل نيست. نتوانست من را مجاب کند. براي من کسب نشد. براي من عشق بود.» اين ها را در مصاحبه اش با همشهري جوان گفته است. اغلب رمان هايش پر از احساسات زنانه است و آرزوها و روياهاي تباه شده يا ممنوع دختران جوان را روايت مي کند. نگاهي به بازار داغ عامه‌پسندهاي ايران و جهان در سال‌هاي اخير قصه هاي پرفراز و نشيبِ وصال و هجــران عاشقان شکست خورده و مورد ظلم و خيانت قرار گرفته، در همه دنيا و همه دوران‌ها طرفداران ويژه خودش را دارد. يکي از معروف ترين رمان هاي عامه پسند جهان، «پيمان» اثر «دانيل استيل» نويسنده آمريکايي پر کاري است که 80 کتاب عامه پسند نوشته است. نمونه جديد داستان هاي عامه پسند خارجي که اين روزها، هم فيلمش و هم کتابش بازار را قبضه کرده «من، پيش از تو» و «من، پس از تو» اثر «جوجومويز» است. داستان يک رابطه عاطفي که بين يک بيمار و پرستارش شکل مي گيرد. عده اي معتقدند مويز، فهيمه رحيمي خارجي هاست؛ يعني آثارش تقريبا شبيه رمان هاي رحيمي است و همين هم باعث محبوبيتش در ايران شده است. اما تفاوت عامه پسندهاي خارجي با ايراني، اين است که محدود به عشق هاي تند و آتشين نمي شود و تنوع زيادي دارد؛ از روان شناسيِ مثلا مثبت و عرفان هاي ساده انديشانه تا قصه هاي خون‌آشامي؛ و ماجراي ومپايـرهايي که ناخواسته خون‌آشام شدند و حالا در زندگي عجيب و غريبشان، درگير مثلث و مربع هاي عشقي مي شوند. اما در بين نمونه هاي ايراني جديد، رمان «پستچي» هنوز يکه‌تاز است. چه زماني که در صفحه اينستاگرام «چيستا يثربي» منتشر مي شد و چه وقتي که به طور رسمي چاپ شد، سر و صداي زيادي به راه انداخت و موجي داشت که خيلي از نوجوان ها و جوان ها را با خودش همراه کرد. اما يکي از خاصيت هاي داستان هاي عامه پسند، همين محبوبيت گوشِ فلک کر کنِ ناگهاني است که وقتي سر و صداها مي خوابد و به خودت مي آيي و مدتي مي گذرد، مي بيني آن قدر ها هم آش دهن سوزي نبوده. پستچي روايت عشق پر سوز و گداز دختري 14 ساله به پستچي جوان محله شان است. دختر براي اين که بيشتر پستچي را ببيند، هر روز براي خودش نامه مي نويسد و کم کم هم دخترک و هم پستچي، متوجه مي شوند يک علاقه دوطرفه ميانشان به وجود آمده و از اينجا تا آخر قصه، روايتِ تلاش اين دو براي به هم رسيدن و باهم بودنشان است؛ اتفاقي که هرگز نمي افتد! و ماجرا وقتي جالب شد که يثربي در صفحه اينستاگرامش اعلام کرد پستچي، روايت واقعي زندگي خودش است! يک بسته پيشنهادي براي گذار از عامه پسندها به سوي ادبيات فاخر اگر تا امروز با عامه پسندها ارتباط خوبي گرفتيد و دوست داريد در تابستان امسال چندين کتاب جذاب و فراتر از عامه پسندهاي بازاري بخوانيد، ما چند پيشنهاد برايتان داريم. اين پيشنهادها حکم يک ميان وعده را دارند براي اين که کمي ذائقه تان تغيير کند و کم کم به سمت کتاب هاي خواندني تر و آثار ارزشمند ادبيات ايران و جهان قدم برداريد. چه کتابي؟ عذاب وجدان نويسنده؟ آلبا دسس‌پدس «عذاب وجدان»، مجموعه نامه هاي پيوسته اي است که مخاطب را با خود همراه مي کنند و کم کم از ماجراهاي غير منتظره اي خبر مي دهند. روند جذابي که مخاطب را با خود تا انتهاي داستان مي کشاند. داستان به دليل همين فرم نامه نگاري، بسيار خلاقانه است و محتواي آن ساده و قابل فهم. «دسس پدس» زني است ايتاليايي که سابقه روزنامه نگاري دارد و کتاب خوان بوده است و شايد به همين خاطر نثرش آنقدرها دم دستي و زرد نيست. چه کتابي؟ مادام بوواري نويسنده؟ گوستاو فلــوبر مادام بوواري مهم ترين و معروف ترين اثر گوستاو فلوبر، رماني سراسر عشق و اضطراب است. داستان بلندپروازي هاي يک دختر روستايي که با يک پزشک ساده در همان روستا ازدواج مي کند، اما اين ها قانعش نمي کند. او هنوز روياهاي بزرگي در سر دارد که برايش دردسرها و تاواني به همراه دارد. چه کتابي؟ بلندي هاي بادگير نويسنده؟ اميـلي برونته «عشق هرگز نمي ميرد» يا «بلندي هاي بادگير» رماني پر از هيجان و حادثه است. کتابي که عشق آتشيني متفاوت با تمام کتاب هاي پيشنهادي ديگر در خود دارد. «اميلي برونته» در اين کتاب ماجراي پسر يتيمي را روايت مي کند که به فرزند خواندگي خانواده اي متمول و اشرافي در مي آيد و از دختر کوچک خانواده متنفر مي شود اما مرز عشق و نفرت بسيار باريک است! چه کتابي؟ خاله‌بازي نويسنده؟ بلقيس سليماني کارهاي بلقيس سليماني را خيلي ها مرز بين عامه پسند و فاخر مي دانند؛ «خاله بازي» رمان جذابي است که طرفداران زيادي دارد. «خاله بازي» داستان يک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخور موقعيت خود وارد زندگي اين مرد مي‌شوند و نقشي را بازي مي‌کنند که براي آن‌ها مقدر شده است. يکي مي‌آيد تا بميرد، يکي مي‌آيد تا بماند، يکي مي‌آيد تا نپذيرد و آن که نمي‌پذيرد به کاستي‌هاي طبيعي خود گردن مي نهد! عامه پسندها براي شروع کتاب‌خواني خوب اند اما کافي نيستند اگر بخواهيم منصف باشيم بايد اين را بپذيريم که رمان هاي عامه پسند براي نوجوانان و جوانان، رويا توليد و آن ها را با سرگذشت هايي همراه مي کنند که برايشان جذاب است و همين باعث مي شود کتاب را زمين نگذارند. گرچه مهم است «چه» بخوانيم و «براي چه» بخوانيم اما در وضعيتي که سرانه مطالعه کشور به شکل خجالت آوري پايين است، اين که هنوز کتاب هايي هستند که در دست عموم مردم ديده و خوانده مي شوند اميدوار کننده است. کسي که طعم شيرين همراهي با شخصيت هاي داستاني را چشيده و لذت زندگي با آدم هاي داستان ها را تجربه کرده، خيلي راحت تر کتاب خوان مي شود تا کسي که اصلا به اين وادي قدم نگذاشته است. درست است که عامه پسندها خواننده را با موضوعات کم اهميت و سطحي درگير مي کنند ولي همين که راهي باز کرده اند به سوي مطالعه و پنجره اي جديد پيش روي فراغت افراد گشوده اند، چيز کمي نيست. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد