اوانگارد/ شعر زيبايي تحت عنوان «وصيت نامه»، از نويسنده و شاعر خوش طبع کشورمان بيژن نجدي، با ياد و به بهانه درگذشت او در شهريور ۱۳۷۶
نيمي از سنگها،صخره ها، کوهستان را گذاشته ام
با دره هايش، پياله هاي شير
به خاطر پسرم.
نيم دگر کوهستان، وقف باران است.
دريايي آبي و آرام را
با فانوس روشن دريايي
مي بخشم به همسرم.
شب هاي دريا را
بي آرام، بي آبي
با دلشوره فانوس دريايي
به دوستان دور دوران سربازي
که حالا پير شده اند.
رودخانه که ميگذرد زير پل
مال تو
دختر پوست کشيده من بر استخوان بلور
که آب
پيراهنت شود تمام تابستان.
هر مزرعه و درخت
کشتزار و علف را
به کوير بدهيد،ششدانگ.
به دانه هاي شن، زير آفتاب
از صداي سه تار من
سبز سبز پاره هاي موسيقي
که ريخته ام در شيشه هاي گلاب و گذاشته ام
روي رف
يک سهم به مثنوي مولانا
دو سهم به “ني” بدهيد.
و مي بخشم به پرندگان
رنگها،کاشي ها،گنبدها
به يوزپلنگاني که با من دويده اند
غار و قنديل هاي آهک و تنهايي
و بوي باغچه را
به فصلهايي که مي آيند
بعد از من…
بازار