یک کتاب خوب/ چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد؟

آخرين خبر/ کمدي سياه چه کسي از ويرجينيا وولف مي ترسد؟ زندگي زن و شوهري به نام هاي جورج و مارتا را در شبي مملو از شوخي و بازي‌هاي خطرناک را به تصوير مي کشد. در يک مهماني، افشا شدن رازهايي حيرت آور و باورنکردني، مقدمه ي نقطه اوجي مي‌شوند که بينندگان اين نمايش را براي ساليان سال شگفت زده مي کند. نارضايتي مستقيم مارتا لحن مشهورترين نمايشنامه ي ادوارد آلبي را شکل مي دهد، اين نمايشنامه ي سه پرده‌اي در يک غروب با بحث و جدل و کل کل بين مارتا و همسرش جورج آغاز مي شود. جورج استاد تاريخ و مارتا دختر رئيس دانشگاه است. در آغاز پرده ي اول با عنوان «شوخي و بازي»، مارتا و جورج تازه از شب نشيني خانه ي پدر مارتا برگشته اند. بي‌خبر از جورج، مارتا زوج جواني را به صرف نوشيدن به خانه دعوت کرده است. مهمان ها نيک استاد زيست شناسي (مارتا فکر مي کند که استاد رياضيات باشد) و همسرش هاني هستند. پس از رسيدن نيک و هاني،‌ جورج و مارتا شروع ميکنند به تعريف از ناکامي و نارضايتي هايشان در طول بيش از بيست سال زندگي مشترک که گاهي شدت مي‌گيرد و به خشونت مي کشد.. . دوگانگي شخصيت جورج وسعت و فضاي بيشتري براي معرفي و اجراي بازيگران فراهم مي آورد. آلبي مينويسد: «اگر يک بار نقش جورج در نمايشنامه ي من را بازي کرده باشيد ديگر اجراي هيچ نقشي مگر نقشي چون هملت، برايتان مشکل نخواهد بود و چالشي نخواهد داشت. دليل آن وسيع بودن متن، پيچيدگي زباني و پيچيدگي کار روي چندنين طرح مختلف به صورت همزمان است.» با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد