
صوت/ «گریه نمی دهد امان» شعری از ابتهاج با صدای حافظ ناظری
آخرين خبر
بروزرسانی


آخرين خبر/ شعري زيبا از هوشنگ ابتهاج با صداي حافظ ناظري مي شنويم
نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمان
سوي تو ميروند هان، اي تو هميشه در ميان
در چمن تو ميچرد آهوي دشت آسمان
گرد سر تو ميپرد، باز سپيد کهکشان **
هرچه به گرد خويشتن مينگرم در اين چمن
آينه ضمير من جز تو نميدهد نشان
اي گل بوستانسرا، از پس پردهها درآ
بوي تو ميکشد مرا وقت سحر به بوستان
اي که نهان نشستهاي، باغ درون هستهاي
هسته فروشکستهاي، کاين همه باغ شد روان **
مست نياز من شدي، پرده ناز پس زدي
از دل خون برآمدي، آمدن تو شد جهان **
آه که ميزند برون از سر و سينه موج خون
من چه کنم که از درون، دست تو ميکشد کمان
پيش وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم
کز نفس تو دم به دم، ميشنويم بوي جان
پيش تو جامه دربرم، نعره زند که بر درم
آمدمت که بنگرم، گريه نميدهد امان
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد