صبح نو/
واژههاي احسن براي محسن
آقاي محمدعلي جعفري 30 ساله است و از شهر کويري يزد. وي مدرک کارشناسي شيمي دارد و چند سالي است در حوزه دفاع مقدس کتاب مينويسد. «شغل شريف» از جمله آثار وي است. کتاب «عمار حلب» نخستين کتابي بود که او درباره شهداي مدافع حرم نوشت. وي دليل نگارش کتاب «عمار حلب» سرگذشت شهيد «محمدحسين محمدخاني» معروف به حاج عمار عبدي را دوستي نويسنده با خود شهيد عنوان کرده است. قرار است وي خاطرات شهيد محسن حججي را زير نظر موسسه فرهنگي شهيد کاظمي تأليف کند. به همين بهانه با وي گفتوگو کردهايم.
حججي همکار
جعفري درباره علل نوشتن از شهيد حججي ميگويد: از وقتي که خبر شهادت شهيد حججي را شنيدم خيلي دوست داشتم کتاب شهيد را کار کنم. تجربه نوشتن براي شهدا را داشتم مخصوصاً که کتاب «عمار حلب» درباره شهيد مدافع حرم را هم تازه نوشته بودم و چاپ شده بود. در اين ميان يک مساله وجود داشت و آن هم اين بود که اين شهيد بزرگوار يکي از نيروهاي موسسه شهيد کاظمي نجفآباد اصفهان بوده و خود اين موسسه يک انتشارات دارد و مسوولش هم آقاي خليلي است. قاعدتاً خيلي از رفقاي شهيد شايد 50 تا 60 درصد از آدمهايي که خاطره داشتند بچههاي همين موسسه بودند و خود اين موسسه ميخواست يک کار ويژهاي را براي شهيد حججي انجام بدهد.
انتخاب نويسنده
وي درباره اقداماتش براي تأمين منابع کتاب چنين ميگويد: بهخاطر آشناييهايي که وجود داشت خيلي اقدام آنچناني انجام ندادم. مدتي گذشت تا حدوداً چند هفته پيش از طرف خود انتشارات شهيد کاظمي با من تماس گرفتند و گفتند که ما يک جستوجويي کرديم ميان نويسندهها و کتابهايي که مرتبط بوده با شهدا و حتي مخصوصاً شهداي مدافع حرم و به گزينه شما رسيديم. عمار حلب را پسنديديم و فضاي زبان و روايت و نوع نگارش اين کتاب مورد قبول ما بوده و ميخواهيم با شما صحبت کنيم بابت کار شهيد حججي. صحبتهاي اوليه را انجام داديم و قرار بر اين شد که ما استارت کار را بزنيم. خود شهيد دستنوشتههاي خيلي زيادي دارد که خيلي از خاطراتش را خودش در چند سررسيد نوشته و خيلي از رفقا و همرزمان و خانواده شهيد را هم که خود آقاي خليلي مسوول موسسه شهيد کاظمي که ارتباط داشت گفتند همه اينها را ما فراهم ميکنيم و صحبتهاي اوليه را ميکنيم و شما کار را شروع کن.
اطلاعاتي که ميآيند
جعفري درباره جمع آوري اطلاعات پيرامون شهيد حججي و استفاده از عکس در اين کتاب تصريح کرد: آن مواد اوليه و مواد خام و دست نوشتهها خاطراتي است که بعضاً بعضي از دوستان شهيد يادداشت کرده بودند و نوشته بودند. قرار شد که اين منابع به دست ما برسد، ما مطالعات اوليه را انجام دهيم و تازه مصاحبه را شروع کنيم که بخشي از اين کارها تا الان انجام شده که ما الان در حال تکميل مصاحبهها هستيم با دوستان و رفقا و خانواده و همرزمهاي شهيد بزرگوار.
بابت عکسها هم که قاعدتاً عکسها در کتاب استفاده خواهد شد حالا عکسها چه شکلي و چه صورتي هستش و مثلاً لابه لاي کار بياد يا آخر کتاب و ... هنوز به جمعبندي و تصميم نهايي نرسيديم احتمالاً آخرسر بنا به آن تدوين و بازنويسي اصلي تصميم خواهيم گرفت که به چه شکلي از اين عکسها استفاده کنيم .
نويسنده «شغل شريف» درباره ويژگي اين کتاب گفت:به نظر من ويژگي خاص کتاب خاطرات شهيد حججي اين خواهد بود که خيلي براي نسل امروز قابل لمس و باورپذير خواهد بود از اين حيث که شهيد آدمي بوده که در همين دهه 90 زندگياش را ميکرده و خيلي از موارد و خيلي از چيزهايي که ما با آن مبتلا هستيم و با آن سروکله ميزنيم در زندگي روزمره با آن سروکار داريم اين شهيد هم با همه اينها روبهرو بوده است.
وي ادامه ميدهد: ما تصويري ميبينيم از اين شهيد بزرگوار در کار که خيلي نزديک است به مخاطب و اين دوروبر ميشنيدم که بعضيها اين شبهه را مطرح ميکردند که شايد اين شهيد هم ويژه نبوده؛ شايد اين شهيد هم مثل باقي شهدا و شايد بنا به دلايلي خيلي شهيد را بزرگ کردند. به نظر من در چيزهايي که ديدم و شنيدم واقعاً اين شهيد شهيد خاصي است و سيره زندگي اين آدم را که ما مرور ميکنيم ميبينيم که اين آدم زندگي ميکرده براي اينکه به هدفش که آن هم شهادت بوده برسد و پاي اين هدفش هم ايستاده و يک سري و مقدمات و يک سري از کارها را براي خود تعريف ميکند و دونه به دونه براي خود ميآورد جلو و آخرش هم ميرسد به آنچه ميخواسته است.
ويژگي عمار حلب
جعفري درباره ويژگي کتاب «عمار حلب» که باعث استقبال مخاطبان شده گفت: روايت صادقانه از زندگي شهيد محمدخاني است که براي مخاطب مخصوصاً مخاطب جوان ما که بسيار کتاب قابل قبول و خواندني بود خيلي از چيزهايي که مرسوم نبود و خيلي از روايتهايي که در کتابهاي شهدا مرسوم نبود بنده سعي کردم بگنجانم در کتاب حتماً تصاويري واقعي از شهيد شهيد هم به هر حال در اين دوره زمانه زندگي ميکرده و خيلي از دلمشغوليهايي که ما داشتيم آن هم داشته به نظرم براي اينکه مخاطب بتواند يک همزاد پنداري داشته باشد با اين مخاطب تمام وجوه زندگي اين شهيد را آوردهاند از شوخيهايش تا علايق؛ چه از خوردنيهايي که دوست داشته چه از شيطنتهايي که در زمان جواني و نوجواني داشته و همه موارد را ديدم در کتاب که کتاب يک بعدي نشود و به قول معروف فقط فضاهاي معروف و عرفاني شهيد ديده نشود که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند .
رفاقت با شهيد
وي دليل انتخاب کتاب «عمارحلب» را اينچنين عنوان کرد: بنده با شهيد محمدخاني يک رفاقتي در زمان دانشجويي داشتم من در دانشگاه يزد دانشجو بودم و ايشون در دانشگاه آزاد يزد بهخاطر بعضي از برنامههاي فرهنگي که در دانشگاه آزاد بود من ميرفتم و در آن شرکت ميکردم و يکي از اعضاي برگزار کننده اين برنامهها شهيد محمدخاني بود به فراخور اين رفت و آمد من با شهيد محمدخاني باب رفاقتم باز شد و در يکي دوتا اردو جهادي و مشهد و اين طرف و آن طرف با هم بوديم و ايشان در خانه دانشجويي يک جلسه روزه هفتگي داشت يک هيات دانشجويي ما در آن هيات شرکت ميکرديم و کمکم اين رفاقت بيشتر شد تا سال 90 ايشان تقريباً يزد بود از سال 90 آمد تهران و وارد مجموعه سپاه شد، از آن سال ارتباط ما کمرنگ بود تا سال 94 که اين بنده خدا به شهادت رسيد. بر اساس آن رفاقتي که بين ما وجود داشت يک اداي ديني بود براي اين شهيد بزرگوار که من روي زندگياش کار کنم.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار