
چرا آیت الله هاشمی رفسنجانی با هلی کوپتر به جاسک رفت؟
انتخاب
بروزرسانی

انتخاب/ سال60
🔹دونفر از رهبران انجمن حجتيه، آقايان سجادي و رفيعي آمدند و اسنادي ازهمکاريشان باانقلاب و آماري از خدماتشان در مبارزه با بهائيها دادند. گفتندسه هزار نفر از بهائيها را هدايتکردهاند و جلوي انحراف پنجاه هزار نفر راگرفتهاند و توطئه اين باند را در ايران خنثي کرده وطرفدار ولايت فقيه هستند و ازفشاري که روي آنها ميآيد و در بعضي از جاها، آنها راپاکسازي ميکنند، گلهداشتند و از اظهارات من راضي بودند. من تأييد کردم که به آنها بايداجازه خدمت داد.
سال61
🔹امروز هم در خانه ماندم. برف سنگيني باريده و باز هم ميبارد. آموزش و پرورش مدرسههايشميران را به خاطر بارش برف تعطيل کرده است. چند ساعتي برق جماران قطع شد. با توجه بهاينکه بسياري از وسائل، برقي است، مشکلات ببار ميآورد. موتور مولد برق اضطراري براي بيتامام وجود دارد ولي اخيرا از منزل ما قطع شده؛ تذکر دادم که وصل کنند.
سال62
🔹شب با سران قوا مهمان آقاي خامنهاي بوديم. جلسه هفتگي داشتيم. درباره شوراهايکشت، قرار دادهاي گذشته بانکها قبل از قانون حذف ربا، محاکمه تودهايها، جنگ، وزراي جديدبراي اطلاعات، جهاد [سازندگي] و مسکن [و شهرسازي] و.... مذاکره و تصميمگيري شد. دير وقتبه منزل آمدم.
سال63
🔹در منزل بودم. با آقايان خامنهاي و [ميرحسين]موسوي درباره سرنوشت هواپيماي ربوده شدهکويتي، صحبت کردم. پيشرفتي [در حل مسأله هواپيماربايي] نيست، ولي اميد به پذيرش بعضي خواستههاي آنها، از طرف [دولت] کويت، بيشتر شده است. در اخبار گفته شد، نامهاي هم از [طرف رونالد] ريگان [رئيس جمهور آمريکا] به خاطر اهميت آمريکائيان موجود در هواپيما، بهامير کويت آمده است. قرار شده بيانيه هواپيماربايان در مقابل آزادي گروهي از گروگانها، ازرسانهها پخش شود
سال64
🔹بيشتر وقتم به مطالعه گذشت. اول شب آقاي [سيدحميد روحاني] زيارتي براي مصاحبه درباره زندگي خودم و تاريخ انقلاب آمد. يک ساعت و نيم مصاحبه شد. ناتمام ماند. کارها را انجام دادم. عفت رفت دکتر و بعد از ظهر برگشت. ناراحت است. دکتر جزايري گفته هموگلوبين خون کم است و مخاطهاي بيني ضعيف است و علاج روشني ارائه نداده؛ ولي به نظر ميرسد در قضاوت عجله کرده؛ بايد منتظر نظر شوراي پزشکي باشيم.
سال65
🔹شب سران قوا مهمان آقاي مهمان آقاي خامنه اي بودند. وزير نفت درباره سياست ما در اجلاس آينده اوپک مشورت کرد. درباره مسائل جاري با آمريکا و مقابله به مثل مذاکره کرديم. ديروقت به خانه رفتم و وسايل براي رفتن به سفر برداشتم
سال 66
🔹بعد از صبحانه با هليکوپتر به سوي بندر جاسک پرواز کرديم. در مسير، در جزيره هرمز پياده شديم. مردم اجتماع کرده بودند. در ميان جزاير آن منطقه، هرمز ساکنانش شيعه و حزباللهي هستند. به گلزار شهدا رفتيم. حدود سي شهيد دارند. مردم احساسات گرمي ارائه دادند. براي آنها صحبت کردم. لباس نظامي پوشيده بودم. معمولا با اين لباس در جمع مردم نميروم. آنجا غافلگير شدم.
از آنجا به منطقه سيريک رفتيم. پايگاه موشکي سيلک ورم [کرم ابريشم] سپاه را ديديم.
سال67
🔹اعضاي دفتر سياسي خانه کارگر آمدند. درباره جنگ و صلح و سياست خارجي و سياست اقتصادي سئوالاتي داشتند که توضيح دادم. درباره کيفيت واگذاري کارخانه هاي دولتي به بخش خصوصي و مخصوصاً کارگران نگراني دارند. مي ترسند پولدارها برنده شوند. به خانه آمدم. بستگان مهمانمان بودند. دير وقت خوابيدم.
سال68
🔹در ساختمان نهاد [رياست جمهوري] يک حمام کوچک سونا و بهداشتي براي معالجه دردکمر و رفع خستگي درست کردهاند. بخشي از آن براي استفاده آماده شده است. بي اثر نيست. شب به خانه رفتم.
دکتر نوربخش تلفني اطلاع داد که استقبال مردم از خريد سهام بورس تهران خيلي زياد و سهام قابل عرضه کم است. خواست که از رهبري بخواهم سهام کارخانجات بنياد مستضعفان را که در بورس پذيرفته شده است، به بورس عرضه کنند. از ايشان خواستم ؛ با اصل مطلب موافقت دارند، در عين حال ملاحظاتي هم دارند.
سال69
🔹ساعت هفت و نيم به دفترم رسيدم. تا ساعت نُه صبح، کارهاى مانده انجام شد.آقاى [علي]رازينى، رييس دادگاه ويژه روحانيت آمد. گفت، ديروز به آقاى [سيد علياکبر] محتشمى، [مديرمسئول ماهنامه بيان] در ارتباط با نوشتههاى اخير مجله بيان تذکر داده است. درباره محاکمة تعدادي از نمايندگان مجلس که از يکديگر شکايت کردهاند، مشورت کرد و براى تجهيزات دادگاه کمک گرفت.
سال70
🔹عصر براى خداحافظى سفر به سنگال و مشورت دربارة مطالب کنفرانس به منزل رهبرى رفتم. از مواضع آيتالله [سيد عبدالکريم] موسوى اردبيلى، [در خطبه هاي نمازجمعه تهران] گله داشتند؛ فکر ميکنند که براى ارضاى تندروها است. به دفترم برگشتم. کارها را انجام دادم و سرشب به خانه آمدم.
محسن آمد. براى هزينههاى دفتر نشر[معارف انقلاب] کمک گرفت و از کامپيوترى کردن آثار من شرحى داد؛ گفتم براي تأمين هزينهها مِلکي را بفروشد.
سال 71
🔹شب ميهمان رهبرى بودم. دربارة خبرهاى مربوط به تخريب مسجد بابرى هند توسط هندوها و جنگ بين شيعه و سنى در افغانستان که تازگى شروع شده است، مذاکره کرديم و از وزارت امور خارجه خواستيم که در هر دو مورد، براى حل مشکل تلاش کنند. توافق کرديم که در جزاير خليج فارس، براى تشويق به حضور بيشتر در جزاير، زمين به مردم بفروشيم. دربارة قطعنامه [کميسيون حقوق بشر] سازمان ملل، بانک سپه، بودجه، عضويت احمدآقا در شوراى عالى انقلاب فرهنگى و سفر يزد و کيش من مذاکره کرديم. ايشان از استقبال با شکوه مردم و وفادارى مردم يزد، خيلى خوشحال بود.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد