آخرين خبر/ مادر به پسر گفت: گريه کن. به خاک بيفت؛ طلب بخشش بکن.
پدر به پسرش گفت:ناراحت نباش، مي برنت تا پاي چوبه ي دار، بعد مي بخشندت.
مادر مقتول به دخترش گفت:مي بخشمش، ولي پاي چوبه ي دار،بگذار مزه ي مرگ را بچشد.
جوان وقتي جرثقيل، طناب دار و انبوه جمعيت را ديد، براي اولين بار ترسيد؛اما خيلي زود يادش آمد بايد نمايش را اجرا کند،خودش را روي خاک انداخت،افتاد به گريه و پشت سرهم دست هايش را از آسمان به طرف خانواده ي مقتول مي چرخاند.
خانواده ي مقتول با بغض و خشم،نگاه شان را از جوان قاتل مي دزديدند.جوان هنوز به جرثقيل مرگ نرديک نشده بود که از گوشه و کنار فرياد قاتل،قاتل و بکشيدش،بکشيدش بلند شد.جناب سروان،مسئول مراسم به نيروهايش دستور داد مراقب همه چيز باشند،اما نيروهاي جناب سروان نتوانستند مانع هجوم بيست جوان سنگ و چوب به دست شوند. آن ها خودشان را به جرثقيل نزديک کردند.جناب سروان به نماينده ي دادگاه گفت: خواهش مي کنم از خير قرائت حکم و تشريفات بگذريد تا جان کس ديگري به خطر نيفتاده.جوان را کشان کشان به طناب دار نزديک کردند.جوان هاي معترض با چوب و چماق به جان جرثقيل افتاده بودند.طناب به گردن جوان قاتل افتاد.يکي از جوان هاي معترض بالا پريد و به طرف قاتل هجوم برد.جناب سروان فرياد زد تمامش کنيد.جوان قاتل از زمين کنده شد و در ميانه ي اسمان و زمين معلق شد. کسي در پشت نمايش دوستان مقتول،نمايش مادر مقتول را نمي ديد که روي زمين پهن شده بود و مي گفت: بخشيدمش، بخشيدمش.
بازي عروس و داماد/بلقيس سليماني
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار