نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
کتاب

مسعود رایگان در رونمایی از کتاب جدیدش: خردمندی عین دردمندی است

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
مسعود رایگان در رونمایی از کتاب جدیدش: خردمندی عین دردمندی است
خبرگزاري کتاب ايران/ به نقل از روابط عمومي بهاران، در ابتدا بهزاد مرتضوي، مجري مراسم ضمن خوش‌آمد گويي به مهمانان به‌اختصار به شرح فعاليت‌هاي موسسه بهاران پرداخت و گفت: موسسه‌ي بهاران که پيش از اين نيز بيست و شش عصر کتاب را با همکاري انتشاراتي مانند نشر چشمه، مرواريد، باژ و کتاب‌هايي مثلِ «سگ سالي» بلقيس سليماني، «توهم سرخ» سلما رفيعي، «زيباتر» سينا دادخواه و ... برگزار کرده بود، اين بار نيز ميزبان «نشر افراز» با انتشار و رونمايي کتابِ «رؤياي يک عکس» آخرين کتابِ «مسعود رايگان» با نگاهي به يکي از آثار «آثول فوگارد» است. در ادامه «اعظم کيان افراز» مدير نشر «افراز» با تشکر از موسسه‌ي بهاران که اين بستر را براي همکاري فراهم آورد گفت: آقاي مسعود رايگان پيش از اين نمايشنامه لازاريلو، نوشته ملچيور شدلر و قاتل بي‌رحم نوشته هنينگ مانکل را نيز با «افراز» منتشر کرده است. کيان افراز سپس از بزرگان و هنرمنداني چون عزت‌الله انتظامي، محمدعلي کشاورز، مسعود رايگان و ...که در اين مدت با در اختيار گذاشتنِ کتاب‌هايشان براي چاپ، انتشارات افراز را حمايت کردند تشکر کرد. سخنران بعدي برنامه، «پرويز جاهد» منتقد سينما بود. او فارغ‌التحصيل رشته مطالعات فيلم در دانشگاه وست مينستر لندن و فارغ‌التحصيل کارشناسي ارشد سينما از دانشکده سينما و تئاتر است و بيشتر براي نقدهاي سينمايي‌اش و کتاب نوشتن با دوربين که حاصل گفتگوي طولاني او با ابراهيم گلستان است، شناخته مي‌شود. جاهد ابتدا با ابراز خوشحالي از اينکه در موردِ کتابِ بازيگرِ خوبِ تئاتر و سينماي ايران مي‌خواهد سخن بگويد، به بيان مختصري در مورد آثار «آثول فوگارد» که بيشتر دغدغه‌ي آن تبعيض نژادي بود پرداخت و گفت: درون مايه‌ي بيشتر آثار او در مورد ظلم و ستم به سياه پوستان است و او با پدر و مادر هلندي تبار که به آفريکانس معروف بودند از نزديک شاهد ظلم و ستمي بود که به سياه پوستان مي‌شد. اولين کار مهم او «پيوند خوني» است که در سال 1361 نوشت و در آفريقاي جنوبي نيز اجرا شد. جاهد، فوگارد را يکي از بهترين نويسندگاني دانست که در مورد مبارزه با آپارتايد مي نويسند و افزود: داستانِ کتابِ «مسعود رايگان» هم بيشتر در مورد مهاجران ايراني است که با اقتباس از کتاب «سيزوئه بانسي يک مرده است» نوشته شده است، در حقيقت شخصيت محوريِ نمايشنامه يعني سيزوئه بانسي که يک مرد بود در «رؤياي يک عکس» تبديل به شخصيت يک مهاجر ايراني که زن است شده است.در کتاب «رؤياي يک عکس» هويت «گل بانو» سوزانده نمي‌شود و در جيب آن «مرده» قرار داده مي‌شود، برخلاف اثر فوگارد که هويت از دست مي‌رود و تبديل به ديگري شدن در يک جامعه مي‌شود که اين درد بزرگي است که درباره‌ي اکثر سياه‌پوست‌ها مي‌افتد. «رؤياي يک عکس» در مورد ايرانيان مقيم سوئد است و رايگان بر اساس تجربيات واقعي خود در آنجا و با نگاه به اثر فوگارد اين نمايشنامه را نوشته است. به نظر من آن چيزي که بيشتر به اين اثر هويت مي‌دهد «تجربه‌ي زيستن در غربت» است. وي افزود: «عزيزخاطره» يکي از کاراکترهاي اين کتاب، وارد جامعه‌اي شده است که از هيچ نظر از لحاظ زبان، آب و هوا و ... متعلق به آن فضا نيست و اين از دردهاي مهاجرت است. شما اين درد و تلخي را در تک‌تک ديالوگ‌هاي اين نمايشنامه که در يک عکاسي مي‌گذرد مي‌بينيد. نمايشنامه حولِ محور سرگذشت يک مهاجر زن مي‌چرخد. نکته مشترک «سيزوئه بانسي مرده است» و «رؤياي يک عکس» اين است که آدم‌ها در يک سيستم بوروکراتيکي هويت انساني خود را از دست داده و تبديل به شماره مي‌شوند. جاهد در پايان بيان کرد: ما در مورد مهاجرتِ ايرانيان آثارِ خوبِ کمي داريم و بيشتر آثار در مورد روانکاويِ مهاجران است، اما نمايشنامه‌اي مثلِ «رؤياي يک عکس» و همچنين دو اثر ديگر آقاي رايگان بسيار خوب به بيان اين مسئله پرداخته است. در ميانه‌ي برنامه «ابوالفضل باني» مدير و مؤسس؛ موسسه‌ي بهاران پشت تريبون قرار گرفت. باني که سابقه‌ي روزنامه‌نگاري و تأليف کتابِ شعر «عصر انجيرهاي بادي» را در کارنامه‌ي فعاليت‌هاي ادبيِ خود دارد با اشاره به بازيِ «مسعود رايگان» در فيلمِ «بوسيدن روي ماه» که او را به يادِ مادرِ خود و برادرِ شهيدش که هرگز پيدا نشد مي‌اندازد، از حضور ايشان در موسسه بهاران تشکر کرد. سپس «مسعود رايگان»، نويسنده کتاب به‌عنوان آخرين سخنران به روي سن آمد. رايگان ضمن تشکر از حضور بزرگان و دوستان حاضر و همچنين تشکر از آقاي باني و موسسه‌ي بهاران که باوجود سختي‌هاي کار فرهنگي کماکان پابرجاست، خردمندي را عينِ دردمندي دانست و آرزو کرد شأن هنرمنداني مانند عباس کيارستمي و رکن‌الدين خسروي بيشتر رعايت مي‌شد. او سپس خطاب به مسئولين گفت: مهرباني کليد درهايِ بسته است و کاش اين احترام براي استاداني چون بهرام بيضايي بيشتر مد نظر قرار گيرد. وي درباره نمايشنامه رؤياي يک عکس گفت: بيشتر اسم‌هاي اين کتاب واقعي هستند و همه ماجراها يک واقعيت عيني هستند که بيشتر بر اساس تجربياتِ شخصيِ خودم است؛ من هيچ ابايي از بيان انجام کارهايي که در غربت دادم ندارم. وي سپس افزود: در اين کتاب من خودم را در شرايط «گل بانو» قرار دادم که اگر همچين اتفاقي بيفتد براي من چه خواهد شد. ما در سال 90 ميلادي در چاپخانه عليرضا مجلل با بچه‌هاي مهاجري که از کشورهايي مانند اوکراين، عراق و خلاصه خيلي از جاها آمده بودند تمرين مي‌‌کرديم و تئاتر زبان مشترک بچه‌هاي مهاجر بود. در پايان رايگان از وضعيتِ نابسامان ِ تئاتر کشور گفت و افزود: آيا ما در کشور تئاتر ملي داريم؟ تئاتر رسمي ما کجاست؟! يکسري تئاترهاي آزاد در خارج کشور وجود دارد که به طرز اشتباه از آن‌ها در ايران الگوبرداري شده است. ما از يک طرف تئاتر ميلياردي با يکسري بازيگر ميليوني داريم و از يک طرف هم بازيگرانِ شريفي داريم که کارشان فقط اجراي تئاتر است و سهمي از اين جريان ندارند. به نظر من بايد آن‌قدر در اين باره صحبت کرد تا بالاخره تئاتر کشور يک ساماني بگيرد. اين برنامه با ثبت عکس يادگاري دسته جمعي با حضار و مراسم امضاي کتاب توسط نويسنده پايان يافت. اين رونمايي با همکاري موسسه بهاران و نشر افراز در قالب رويداد عصر کتاب بهاران برگزار شد و قرار است ادامه يابد. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره