
آرامگاه «شمس تبریزی»، معشوق شعر عارفانه ایران، کجاست؟
ايرنا
بروزرسانی

ايرنا/ بازديد از آرامگاه شمس تبريزي همراه با زمزمه اشعاري از مولانا همچون ' بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را / از آن پيغامبر خوبان پيام آورد مستان را ' لذت دوچندان براي گردشگران نوروزي دارد و بار ديگر ضرورت تحول دروني با تاسي از بهار طبيعت را يادآوري مي کند.
شمس تبريزي با ايجاد تحول در روحيه و نگرش انديشمند نابغه اي چون مولوي از وي يک عارف عاشق ساخت و بازديد از آرامگاه وي به ويژه در بهار طبيعت نيز تحول دروني انسان را يادآوري مي کند.
مجموعه گردشگري شمس در خوي از توابع آذربايجان غربي به عنوان اثري باستاني به ثبت ملي رسيده و معماري کم نظير آن به ويژه در 'مناره شمس تبريزي' توجه عموم را به خود جلب کرده است؛ آرامگاهي که در اين ايام چشم به راه گردشگران نوروزي است.
عرفان اسلامي اين آرامگاه به شمس تبريزي گره خورده و شکوه آن برگرفته از قدرت شکار شاه اسماعيل صفوي است که در يک روز، شاخ هاي قوچ هايي را که شکار کرده بود را بر روي بدنه مناره اش نصب کرد.
مجموعه گردشگري شمس در دهه هاي گذشته محل رفت و آمد بسياري از هنردوستان بوده و امروزه به مکاني براي گردش شهروندان، مسافران و دوستداران فرهنگ تبديل شده است.
اين محله که در بين مردم خوي نيز به محله شمس معروف است، يکي از برجسته ترين عارفان بنام و وارسته سده هفتم هجري قمري را در خود جاي داده است که به راحتي نمي توان از کنار مقبره و مناره عارفانه آن عبور کرد.
اگر در مسير پر رفت و آمد بلوار شمس به سمت چپ نگاهي بيافکني، مناره اي بالابلند را مشاهده مي کني که به سبک دوران کهن تزئين شده است و هر بيننده کنجکاوي را به سوي خود فرا مي خواند.
در ابتداي ورود به محوطه مقبره و مناره شمس، سرديس اين عارف وارسته و نمادي به شکل مهر مزين به نام او نصب شده است و فضاي داخلي نيز با اشعار مولانا(که مريد شمس تبريزي بوده است) جلوه نمايي مي کند.
در اين محوطه جملاتي برگرفته از کتاب 'مقالات شمس' به خطوط زيباي ثلث، نستعليق و شکسته نستعليق چشم نواز کرده و اشعاري چون ' اي رستخيز ناگهان وي رحمت بي منتها / اي آتشي افروخته در بيشه انديشه ها' جلب توجه مي کند.
مناره آجري شمس تبريزي به شکل هرم مخروط ناقص با ارتفاع 15 متر مزين به شاخ هاي قوچ بوده و تداعي گر شکوه و قدرت نمايي شاهان صفوي و ارادت آنان به عرفان اسلامي است.
اين مناره تا سال 1386 شمسي درون يک باغ قرار داشت و در آن سال توسط ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خوي آزادسازي و ساماندهي شد.
رئيس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خوي با اشاره به اينکه پادشاهان در دوره صفوي صاحب باغ بودند و کاخ زمستاني آنان درون باغ قرار داشت، گفت: شاه اسماعيل صفوي به عرفان علاقه داشت و اين مناره در اوايل دوره صفويه در زمان فرمانروايي وي ساخته شد.
عزيز ميرزايي با بيان اينکه ابتدا در اين مکان سه مناره با مختصات يکسان به شکل هرم مخروط ناقص احداث شده و هر سه با شاخ قوچ تزئين شده بود، افزود: محوطه اين مناره ها در دوره هاي ايلخاني، صفوي و قاجار به عنوان گورستان استفاده مي شد و به مرور زمان تنها يک مناره از آن دوره باقي مانده است.
وي ادامه داد: ورودي برج روزنه اي مستطيل شکل بوده که پله هايي مارپيچ در داخل آن قرار دارد و از طريق پله، صعود به قسمت بالاي برج را امکان پذير مي کند.
ميرزايي با اشاره به اينکه ضخامت بدنه مناره شمس تبريزي 50 سانتيمتر است، بيان کرد: 2 پله در قسمت بيروني مناره، 41 پله در قسمت دروني آن و همچنين يک روزنه در بالاي مناره وجود دارد که در گذشته براي ديده باني استفاده مي شد.
ميرزايي بيان کرد: در ابتدا بيش از 900 کله همراه با شاخ قوچ بر روي بدنه برج وجود داشت که به مرور زمان و بر اثر بارش برف و باران و شرايط جوي بيشتر آنها از بين رفته است.
وي با اشاره به اينکه مناره ها در گذشته بر اساس سه هدف ساخته مي شد، گفت: مناره هاي اذان گو که کنار مساجد احداث مي شد، برج هاي که به عنوان راهنماي کاروان ها و براي مسيريابي استفاده مي شد و مناره هاي که سمبل پيروزي و نماد قدرت و امپراطوري بود.
ميرزايي افزود: از آنجايي که قوچ در باستان شناسي نماد امپراطوري، قدرت و شجاعت و کله هاي قوچ سمبل پيروزي است، مناره شمس در خوي را بايد از نوع سوم در نظر گرفت.
وي ادامه داد: اين مناره بنايي يادماني محسوب مي شود و هدف از ساخت آن نمايش توان و قدرت باني آن است؛ شاه اسماعيل صفوي همچنين با اين اقدام ارادت خود به عارفان زمان خود و به ويژه شمس تبريزي را به زيبايي نشان داد.
پژوهشگر تاريخ آذربايجان غربي نيز گفت: برج شمس تبريزي نشان از قدرت شکار شاه اسماعيل صفوي دارد؛ سپاه وي در سفر به چله خانه، کوهي در نزديکي خوي در يک روز تمام شاخ هاي که بر روي بدنه مناره ديده مي شود را شکار کرد.
طاهر شفيع پور افزود: شاه اسماعيل در آن دوره بدين صورت قدرت خود را به رخ قزلباش ها کشيد و براي اينکه اين قدرت ماندگار باشد، تمام شاخ هاي قوچ هاي شکار شده را بر بدنه برجي در کنار مقبره شمس تبريزي نصب کرد.
وي ادامه داد: شاه اسماعيل با اين اقدام از طرفي مقبره شمس تبريزي را ماندگار کرد و به جهت شاعر بودن، ارادت خود را به شمس تبريزي نشان داد و از طرفي ديگر توان سپاه خود را به رخ کشيد.
شاعر و اديب اهل خوي نيز با اشاره به تاثير شخصيت هاي عرفاني و به ويژه شمس بر روي رفتار مردم در اين شهرستان گفت: انسان هاي خالص و عارف با باور بر اينکه 'هرکه را اسرار حق آموختند / مهر کردند و دهانش دوختند ' هميشه پشت پرده بوده اند اما اين فروتني توسط مردم به فراموشي سپرده نشده است.
بهرام صاحبدل با اشاره به اينکه عارفان زيادي در مناطق چله خانه، پيرموسي و خانقاه خوي سکونت کرده اند، اضافه کرد: مظهر خويي، فاني، برقي خويي، فنا، آقا تقي خويي، ملا مهر علي خويي و پيرکندي از جمله مردان الهي در طول قرن هاي گذشته بودند که مردم خوي از حضور آنان کسب فيض مي کردند.
وي با اشاره به اينکه عرفان در متن جامعه و به ويژه در بازار نمود واقعي پيدا مي کند، بيان کرد: بازار خوي از قديم تحت تاثير بينش و عرفان اسلامي موجود در اين شهر مکاني ديني بوده است؛ به طوري که بازاريان معتمد مردم بودند و اسناد ملکي و وسايل شخصي مردم را نزد خودشان به امانت نگه مي داشتند.
وي با بيان اينکه در نتيجه عرفان اسلامي خريد و فروش اجناس خلاف شرع در اين شهر جايز نبوده است، گفت: انصاف در قيمت گذاري بر اجناس از آثار ديگر عرفان اسلامي در معامله هاي بازاريان شهر خوي بوده است.
شهردار خوي نيز با اشاره به بازديد چشمگير گردشگران از جاذبه هاي گردشگري خوي و به ويژه اين آرامگاه، گفت: بازديد گردشگران داخلي از اين جاذبه تاريخي به افزايش همگرايي و غرور ملي منجر مي شود.
محرم اکبرزاده ادامه داد: اگر ملت هاي ديگر با ظرفيت هاي گردشگري ما آشنا شوند، به عنوان نماينده فرهنگي ملت ما جاذبه هاي گردشگري کشور را به مردم ساير کشورها نيز معرفي مي کنند.
جليل جباري، مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان غربي نيز گفت: آرامگاه شمس در خوي از مراکز پربازديد گردشگران اين استان به شمار مي رود و زيرساخت هاي گردشگري آن نيز به زودي از محل اعتبارات ارتقاي شاخص هاي اقتصادي آذربايجان غربي توسعه مي يابد.
شمس الدين محمد بن علي بن ملک داد تبريزي بنا بر اشاره هاي تاريخي به احتمال زياد در سال 582 هجري قمري به دنيا آمد و ملقب به ' شيخ پرّان' و ' زر دوز' بود.
کتاب 'مقالات شمس' شامل مطالب ارزنده اي با موضوع عرفان است؛ اين کتاب سوال و جواب هاي شمس و مولانا و مريدان و منکران آنان را در بر مي گيرد و توسط شاگردان وي گردآوري شده است.
کتاب 'تماشاي خورشيد' نيز که منتخب پند و اندرزهاي شمس تبريزي از 'مقالات شمس' بوده، توسط 'بهنام رجب پور' و 'حسين صبوري' با هدف ترويج افکار متعالي شمس تبريزي در سطح جهاني و معرفي هرچه بيشتر آرامگاه شمس تبريزي از فارسي به انگليسي ترجمه شده است.
تاريخ وفات شمس تبريزي به علت کمبود اسناد تاريخي مربوط به آن دوره زندگي شمس به روشني معلوم نيست اما شمس پژوهان آن را بين سال هاي 645 و 672 هجري قمري ذکر کرده اند.
مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به مولوي نيز به عنوان شاعر بزرگ قرن هفتم هجري قمري در سال 604 هجري قمري در بلخ زاده شد؛ وي به سبب رنجشي که بين پدر مولانا با سلطان محمد خوارزمشاه پديد آمده بود از بلخ بيرون آمد و بعد از مدتي سير و سياحت به قونيه رفت.
مولوي در سال 672 هجري قمري در قونيه وفات يافت و از آثار او ميتوان به مثنوي، ديوان غزليات يا کليات شمس، رباعيات، مکتوبات، فيه مافيه و مجالس سبعه اشاره کرد.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar