انتخاب/ سال60
🔹همراه آقاي رجائي به نماز جمعه رفتيم. جمعيت فوقالعادهاي بود،گفتند، بناست بخشنامه کنيم که تمام عکس ها در ادارات، به جز عکس امام، جمع شود و نماز جماعت بخوانند و خانم ها حجاب را مراعات کنند.
سال61
🔹آقاي خامنهاي از طرف حزب صحبت کردند و امام هم مفصلا سخنراني کردندو حزب را در کنار نهادهاي رسمي کشور مورد خطاب و بحث قرار دادند که اثرزيادي روي موفقيت حزب دارد. سپس باآقاي [سيدعلي اکبر]پرورش [وزير آموزش و پرورش] و گروهي از معاونان و مسئولان وزارتآموزش و پرورش، با حضور آقاي نخست وزير جلسهاي داشتيم. اختلافات آنها شديد است و به مدت سه ساعت، دو طرف صحبت کردند. بالاخره نظر آقاي پرورش را تأييد کرديم و خواستيم که همکاري کنند.
سال62
🔹اقاي [سيدسجاد]حججي نماينده ميانهآمد و از اينکه ماشين بنزي که مجلس به او فروخته، پس گرفتهاند، گله داشت. ساعت يک بعد از نصف شب آقاي نخست وزير تلفن کرد و گفت امشب راجع به اعترافات حزب توده، اطلاعات جديدي دادهاند. ساعت چهار صبح دو نفر از سپاه آمدند و گفتند يکي از آنهااعتراف کرده که امشب برنامه دارند و سرنخ هايي داده است. بنابراين ديشب آماده باش دادهاند و سپاه هم براي گرفتن افراد مورد نظر، وارد عمل شده است. احمدآقا هم آمد، قرار شد از امام مواظبت بيشتري بکنند. احتمال جوسازي براي اهداف مورد نظرشان هم ميدهيم؛ خصوصا باملاقات هاي نابهنگام.
سال63
🔹آقاي [علي] شمخاني آمد. از وضع اطلاعات سپاه و عدم همکاري آقاي [سيداسدالله]لاجوردي [دادستان انقلاب تهران] با سپاه ناراحت بود؛ قرار شد کمک کنم. گفت که استقبالداوطلبان براي رفتن به جبهه، يک سوم مرحله اول طرح ”لبيک يا خميني“ است؛ به خاطر عدماستفاده از نيروهاي موجود در جبههها و شايعات مربوط به تلفات و انتخابات و کارهاي[کشاورزي در] فصل بهار، استقبال مردم کم شده، ولي کافي است.
سال 64
🔹به ستاد تبليغات جنگ گفتم که خبر تبريک سران شوروي به رئيس جمهور و نخستوزير را منتشر کنند. آقاي محسن رضايي آمد و گزارش ناقصي از عمليات بدر داد. ولي مطلب قابل قبولي ارائه نکرد و به نظر ميرسد که براي آينده هم طرح قابل توجهي ندارد. علاوه بر اين، او با طرح آقاي صياد هم موافق نيست و کارهاي آينده را به در دست داشتن امکانات ارتش مشروط ميکند.
شب مهمان آقاي موسوي اردبيلي بوديم. درباره جنگ بحث شد. قرار شد که سياست ما در جنگ اين باشد که نقطه مهمي را از عراق را تصرف کنيم و سپس خواستار صلح شويم تا وسيلهاي براي بازپس گرفتن حقوق و احتمالاً سقوط صدام باشد. همين نظر را خدمت امام مطرح خواهيم کرد. دو نظر ديگر مبني بر صلح از موضع قدرت يا جنگ تا سقوط صدام فعلاً مقبول نشد.
سال 65
🔹با آيتالله خامنهاي به زيارت امام رفتيم. باهم به منزل ما آمديم. درباره مسائل جنگ و مشکلات نيروي زميني و سپاه مشاوره کرديم. نظر ايشان هم اين بود که مسئوليت جبههها را به آقاي محسن رضايي بدهيم و نيروي زميني را به طور موقت در کنترل عملياتي او قرار بدهيم.
سال66
🔹در منزل تا ساعت ده و چهل وپنج دقيقه، براي خطبههاي جمعه مطالعه کردم. براي اقامه نماز جمعه به دانشگاه ]تهران[ رفتم. بحث جديدي در] موضوع[ استکبار و استضعاف شروع کردم1 عصر و شب بيشتر به تماشاي تلويزيون و مطالعه گذشت. آقاي ] محسن[ رضايي اطلاع داد که عمليات عقب افتاده است. قرار شد براي مذاکره و توضيح به تهران بيايد.
سال 67
🔹آقايان[محمدرضا] توسلي، [سيد مهدي] امام جماراني، [علي اکبر] آشتياني، [عبدالواحد] موسوي لاري، شريفي و سراج [الدين موسوي ] آمدند و از تکذيب آقاي ناطق نوري در روزنامه رسالت در مورد اظهارات آقاي موسوي خوئيني ها در مورد نظر من در خصوص انشعاب روحانيون مبارز گله داشتند1.
آيت الله خامنه اي ناهار مهمان ما بودند. از سفر به جبهه ها گفتند و درباره رسيدن به ارتش براي اصلاح آن و نيز درباره مشکل ارتش و سپاه مذاکره شد و ايده مشترکي براي حل نهايي بدست آمد که قرار شد بررسي شود.
سال68
🔹براي پرواز به تهران به فرودگاه اهواز رفتيم.عفت و همراهان نرسيده بودند، مقداري معطل شديم. غروب رسيدند. عفت و مهدي در ارتباط با مسأله آيتالله منتظري اوقات تلخي کردند. با عصبانيت خوابيدم.
سال 70
🔹 آقاى [سيد محمد موسوي] خوئينىها، با اعضاي مرکز مطالعات استراتژيک [رياست جمهوري] آمدند. گزارش کار دادند و نيازها را گفتند. خواستار توجه بيشتر من براى فعالتر شدن مرکز شدند. از اينکه اکثر معاونان از يک خط [سياسي] هستند، انتقاد کردم.
سال 71
🔹 مراجعه نمايندگان رد صلاحيت شده زياد بود. با آقاى [احمد]جنتى، تلفنى صحبت کردم و تذکراتى در مورد خطبه نماز جمعه ايشان دادم؛ اولين خطبهاى است که به عنوان امام جمعه موقت تهران ايراد مىکنند. خواستم نمک بر جراحات آزردهخاطرها نپاشد.
آقاى [علياکبر] ناطقنورى از مزاحمت شهردارى تهران در مورد نصب پوسترهاى انتخاباتى نامزدها شکايت کرد. شهردارى مىگويد پوسترها را فقط در نقاط مشخص شده نصب کنند. به [آقاي غلامحسين کرباسچي]، شهردار تذکر دادم. او مىگويد ديوارهاى شهر را که اخيراً تميز کردهايم، کثيف مىکنند. مقررات هم اجازه نمىدهد؛ قرار شد مدارا کنند.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار