نماد آخرین خبر

گارفیلد ۴۰ ساله شد!

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
گارفیلد ۴۰ ساله شد!
خبرگزاري کتاب ايران/ چهل سال پيش، يک گربه پلنگي نارنجي از قاب اولين داستان تصويري‌اش با غصه چشم به دنيا دوخت. در ۱۹ ژوئن ۱۹۷۸، گارفيلد اولين کارش را در ۴۱ روزنامه در امريکا منتشر کرد. تنها چند ماه بعد اين تعداد کاهش پيدا کرد: شيکاگو سان-تايمز تصميم گرفت تا اين داستان مصور را حذف کند. جيم ديويس کارتونيست،‌ خالق گارفيلد، ترسيد: «اين هم از اين. ۹۰ روز در حرفه دلخواهم بودم و يک روزنامه را از دست دادم.» پيش از آنکه گارفيلد چاپ شود، ديويس به عنوان دستيار کارتونيست کار مي‌کرد و ايده‌اش براي يک داستان مصور درباره يک حشره را قيمت مي‌کرد که موفقيت‌آميز نبود. ديويس به ياد مي‌آورد: «اتحاديه روزنامه‌ها در طول سال ده‌ها هزار کار از کارتونيست‌هاي اميدوار دريافت مي‌کرد و تنها يک يا دو تا را قبول مي‌کرد.» اما سرانجام يک سردبير اتحاديه به او گفت «شوخي‌هايت فوق‌العاده‌اند، اما حشره... هيچکس نمي‌تواند با حشرات ارتباط برقرار کند.» و ديويس به فکر يک رويکرد زيرکانه مي‌افتد: «نگاهي طولاني و عميق به کميک‌ها کردم. سگ‌ها هم به نظرم خوب بودند، اما گربه نه.» گارفيلد که نامش از نام پدربزرگ ديويس، جيمز گارفيلد ديويس گرفته شده، ترکيبي از يک دوجين گربه ولگردي است که در مزرعه دوران کودکي او زندگي مي‌کردند. ديويس داستان مصورش را در طول يک سال توسعه داد، مجموعه‌اي از کاراکترهاي متمايز را خلق کرد تا با گربه تنبلش ارتباط برقرار کنند: صاحب هالويش، جان، سگ بازيگوش و بي‌عقل، اُدي، دام‌پزشک گارفيلد، ليز و بچه گربه‌اي به نام نرمل. اين داستان مصور توسط شيکاگو سان-تايمز انتخاب شد و کمي بعد حذف شد. اما خوانندگان روزنامه را با بيش از هزار و ۳۰۰ تماس تلفني و نامه بمباران کردند و خواهان بازگشت گارفيلد شدند که روزنامه به سرعت به خواسته آنها تن در داد. درنتيجه ديويس کارش را رها کرد و تماما به گارفيلد پرداخت و علي‌رغم اولين چک پرداختي‌اش که حدود ۳۸ دلار براي يک ماه بود، اعتماد به نفسي پولادين را به نمايش گذاشت. تا سال ۱۹۸۳ هزار روزنامه گارفيلد را منتشر مي‌کردند و تا سال ۲۰۰۲ رکورد جهاني گينس را براي گسترده‌ترين داستان مصور کميک در جهان در دو هزار و ۵۷۰ روزنامه با حدود ۲۰۰ ميليون خواننده در روز ثبت کرد. کتاب‌هاي پرفروش گارفيلد، سريال‌هاي تلويزيوني، فيلم‌ها، عروسک‌ها، لباس‌ها و ماگ‌هاي آن بيشمارند. حتي يک فيلم موزيکال هم براي آن ساخته شده است. ديويس در ۷۲ سالگي هنوز داستان‌هاي مصورش را مي‌نويسد و طرح‌ريزي مي‌کند، اگرچه حالا ديگر يک تيم آنها را کامل مي‌کند. او مي‌نشيند و گارفيلد را تصور مي‌کند «او را به بالاي درخت مي‌فرستم، پشت پنجره مي‌نشانم، به اردو مي‌فرستم و بعد منتظر مي‌مانم تا يک کار جالب بکند و آن را در سه قاب پياده مي‌کنم.» خود گارفيلد هم در طول دهه‌ها تغيير کرده، چيزي که ديويس «تکامل دارويني» مي‌نامد. امروز چشمان و دهان او بزرگ‌تر و بدنش کمي کوچک‌تر شده است. چارلز شولتس، خالق «بادام زميني‌ها» کمک کرد که گارفيلد از چهار پنجه به دو پنجه‌اي تبديل شود، او به ديويس توصيه کرد که گارفيلد بايد مثل اسنوپي وقتي مي‌ايستد پاهايش حذف شود. ديويس مي‌گويد: «ذات طنز هم در کارهاي گارفيلد تغيير کرده. دو-سه سال اول تمام شوخي‌هاي مشهود گربه‌اي را به کار بردم. حالا مي‌توانم از اين واقعيت سواستفاده کنم که مردم او را مي‌شناسند و با او خودماني‌ترند. شما هميشه انتظار داشتيد که اسنوپي روي خانه سگ دراز بکشد، يا چارلي براون دلش براي فوتبال تنگ شود. چيزهاي مشخصي وجود دارند که شما را گرم مي‌کنند که در تمام طول زندگي‌تان به همان شکل اتفاق مي‌افتند، مثل تعريف کردن چندباره يک جوک قديمي. براي برخي از ما، تنها بامزه‌تر مي‌شود.» ديويس مي‌گويد فهميده وقتي مردم به گارفيلد مي‌خندند، دارند خودشان را تصديق مي‌کنند. «در زمانه‌اي زندگي مي‌کنيم که براي پرخوري، پرخوابي و ورزش نکردن احساس گناه مي‌کنيم. گارفيلد نه تنها تمام اين کارها را مي‌کند، بلکه هيچ مشکلي هم با هيچکدام ندارد. فکر مي‌کنم به طريقي احساس گناهمان را از بين مي‌برد. گارفيلد خويشتنِ ديگر همه ماست.» اين کارتونيست هميشه مراقب بوده که از تفاسير اجتماعي و سياسي در داستان‌هاي مصورش اجتناب کند. او مي‌گويد: «من آگاهانه از سياست دوري مي‌کنم، چون در بقيه جاهاي روزنامه پيدا مي‌شود. آنها بهتر از من با سياست برخورد مي‌کنند. من با چيزهاي بسيار پايه‌اي سر و کار دارم؛ خوردن و خوابيدن. و پيش‌بيني مي‌کنم که ۴۰ سال پس از اين هم مردم هنوز بخورند و بخوابند. آيا ۴۰ سال ديگر هنوز بحث بر سر خلع سلاح هسته‌اي کره شمالي است؟ شک دارم. و نکته اينجاست که من احساس وظيفه مي‌کنم که مقياس‌ها را متعادل کنم. با پرداختن به آنچه در اقتصاد و سياست مي‌گذرد، بسيار مزخرف و افسرده‌کننده خواهد شد. هدف کميک باز کردن اخم‌هاست. انگار که بگويي هي، بيا کمتر خودمان را جدي بگيريم.» او دوست دارد ببيند گارفيلد ادامه پيدا مي‌کند، حتي اگر مدادش را زمين بگذارد. «دوست دارم تا وقتي که چيزي براي عرضه دارم آن را ادامه بدهم، تا وقتي که يک نفر به شانه‌ام بزند و بگويد «جيم، ديگر بامزه نيستي، تمامش کن». نمي‌توانم باور کنم ۴۰ سال شده، انگار به اندازه يک بشکن زدن گذشته.» همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره