
هر دورهای از زندگی «سایمون» آینهای بود برای نوشتن نمایشنامه
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی

خبرگزاري کتاب ايران/ شهرام زرگر مترجم، در پي در گذشت نيل سايمون گفت: سايمون کسي که خنده را بر لبهاي آمريکاييها و غير آمريکاييها آورد، متولد 1326 بود و در نودويکسالگي، دست تقدير بيش از اين مجال خنديدن و خنداندن را به او نداد و شب گذشته به واسطه عارضه ذاتالريه فوت کرد. او از دهه50 کار خود را با نگارش شوخي شروع کرد. شوخي تکنيکي است که در آمريکا چه از طريق راديو چه در کابارهها براي سرگرم کردن مخاطب استفاده ميشد. شوخيهايي که توسط افراد بذلهگو اجرا ميشد؛ خيليها اين شوخيها را اجرا ميکردندن ولي نويسند آن شخص ديگري بود. افرادي اين شوخيها را مينوشتند و به کساني که بيانشان شيرين بود ميدادند تا آنها را اجرا کنند، چيزي شبيه به کمدي يا استندآپ کمديهاي فعلي.
مترجم «کله پوکها» بيان کرد: سايمون کارش را با نوشتن اين شوخيها شروع کرد، او همراه برادرش دني در راديو کار ميکرد. برنامهاي که آنها اجرا ميکردند، جزو برنامههاي موفق در راديو بود؛ به عبارتي آنها نوشتند براي اين که آن را اجرا کنند. کمکم سايمون به سمت نگارش نمايشنامه رفت و اولين نمايشنامهاش «کمي از خودت تعريف کن» بود که ترجمه تحتاللفظي آن «بيا و در شيپورت بدم» ميشود ولي اين يک اصطلاح است. اين نمايشنامه با استقبال خيلي خوبي مواجه شد و بعد از آن سايمون به نگارش نمايشنامههاي ديگر دلگرم شد که به ترتيب نمايشنامههاي «عاقبت عشاق سينه چاک» و «پابرهنه در پارک» را نوشت.
او همچنين اظهار کرد: ميتوان گفت در هر دورهاي، زندگي سايمون آينهاي بود براي اينکه نمايشنامهاي را به تصوير بکشد. کارهاي سايمون درحقيقت نگاه و رويکردي به زندگي خودش است. يعني هر آنچه که متناظر و متناسب با دوره سني خودش بود، سوژه نمايشنامههايش شده است. اولين نمايشنامه خود «کمي از خودت تعريف کن» را بين 19 تا 20 سالگي نوشت. اين اثر چالشهاي يک جوان با برادر بزرگترش است که ميتواند رابطه نيل و دني يا به عبارتي نيل سايمون با برادربزرگترش باشد. در حقيقت جوان عاطفي که در بزنگاه ارتباطهاي عاطفي خود را ناموفقتر از برادر خود ميبيند. چالشهاي بين دو برادر، که هر برادر توفيق يا عدم توفيق خودش در روابط عاطفي را با برادر ديگر جبران ميکند.
زرگر گفت: زماني که سايمون وارد زندگي زناشويي ميشود، اولين ارتباطها يا چالشهاي بين زن و شوهر را در نمايشنامه «پابرهنه در پارک» به تصوير ميکشد. او هفته اول ازدواج زوج جواني را روايت ميکند که مشکلاتي را با يکديگر دارند؛ اين اثر نمايشنامه موفقي است. در دورههاي ديگر از زندگي که نيل وارد ميانسالي خود ميشود، اولين وسوسههاي خيانت براي سايمون جرقه نمايشنامه «عاقبت عشاق سينه چاک» را ميزند. جدايي از همسرش زمينهاي ميشود براي نوشتن نمايشنامه «فصل دوم».
وي در ادامه افزود: اغلب نمايشنامههايش در تئاتر برادوي اجراهاي بسيار طولاني داشته است. کارگردان تعداد زيادي از کارهايش مايک نيکولز بود، که کارگردان معروف تئاتر و بعدها فيلمهاي آمريکايي است. يکي از چهار همسرش به اسم مارشال ماسون از بازيگران معروف سينما بود. ميتوان گفت در دورهاي که جهان، جهاني عبوس بود، در فاصله جنگ بين ويتنام تا جنگ خليج فارس و تمام جنگ افروزيهاي ديگر آمريکا، همچنان سايمون خنده را به لبهاي جامعه کم پول و مالياتشان بابت افزايش بودجه تسليحاتي زده ميشد، مينشاند.
مترجم نمايشنامه «مرگ» گفت: سايمون نمايشنامهنويس طبقه متوسط جامعه بود. محل نمايش بيشتر آثارش نيويورک بود، نيويورک به عنوان قطب جامعه تحصيل کرده روشنفکري در تقابل با آن سوي آمريکا و هاليوود بود. از کارهاي سايمون اقتباسهاي سينمايي بسياري زيادي شد؛ خود او بسياري از اين نمايشنامهها را براي تلويزيون و سريالهاي طولاني براي سينما بازنويسي کرد. معروفترين آنها نمايشنامه «پسرطلاها» است که در ايران با نام «پسران آفتاب» ترجمه شده است و «زوج ناجور» که هسته اصلي آن را نيل سايمون نوشته است و ديگران آن را تا هشتاد قسمت ادامه دادند.
او در ادامه بيان کرد: فيلمنامهاي به نام «خداحافظ دختر» از فيلمهاي خيلي معروفي است که بر اساس فيلمنامه اورجينال سايمون نوشته شده است و نمايشنامهاي به نام «با مرگ کشتن» که فيلمنامه آن را نيز سايمون نوشته است. ميتوان گفت او و وودي آلن در دهه شصت، هفتاد و هشتاد يکه تاز نگارش طنز در آمريکا بودند آن جايگاهي که وودي آلن در سينما داشت سايمون در تئاتر و صحنههاي برادوي داشت. آن دو رفقاي نزديک و صميمي نيز بودند. در پانزده سال اخير کار جديدي از سايمون منتشر نشد و آخرين کار او در سال 2005 عرضه شد. ولي به عنوان نويسندهاي که چراغهاي هاليوود، نام او را روشن نگاه داشته است و در آن واحد حداقل يکي از کارهاي او در تماشاخانه برادوي روي صحنه بود. مضاف بر آن تنها نمايشنامهنويس زندهاي بود که يکي از تماشاخانههاي برادوي بهنامش بود.
زرگر همچنين گفت: سايمون جزو معدود کساني بود که طنزش محلي نيست، يعني طنزي نيست که فقط مردم منطقه و فرهنگ خودش به آن بخندند، ميتوان گفت دست روي بزنگاههاي مشترک بين همه اقوام و ملتها ميگذاشت. همان اتفاقي که شايد درباره تراژديهاي يونان باستان افتاد. تراژديهاي فراگيري مانند اودي و نِوِآ که هرجاي دنيا آن را ميتوانند با آن همذاتپنداري کنند. آن روي سکهاش سايمون بود علاوه بر اينکه در طبقه متوسط و شهرنشين آمريکا خريدار داشت از اروپا گرفته تا ژاپن و استراليا و... از اقبال عمومي مردم برخوردار بود.
اين مترجم اظهار کرد: من چهارده نمايشنامه از سايمون را ترجمه کردهام. 6 عنوان چاپ شده و هشت نمايشنامه ديگر يا در اداره بررسي کتاب منتظر صدور مجوز است يا زير دست ناشر منتظر مراحل آمادهسازي براي چاپ است. من «عاقبت عشاق سينه چاک»، «پا برهنه در پارک»، «پزشک نازنين»، «اتاقي در هتل پلازا»، «اتاقي در هتل کاليفرنيا»، «دختر يانکي»، «پيشنهادها»، «زوج ناجور»، «فصل دوم»، «روياي هاليوود» را ترجمه کردهام. چند اثر ديگر از سايمون را ديگر همکاران مانند بهروز محموديبختياري، آهو خردمند، مجيد مصطفوي و الهام مشتاق ترجمه کردند و فکر ميکنم چيزي حدود 23 عنوان از آثارش به فارسي ترجمه شده است.
شهرام زرگر در پايان گفت: معروفترين اثر از سايمون که امکان شرکت در بزرگترين رقابت ادبي جهان، جايزه پوليتزر را داشت، نمايشنامه «گمشده در يانکرز» است که بهروز محموديبختاري آن را ترجمه کرده است؛ اين اثر، نمايشنامه بسيار خوبي است. همچنين سايمون سه تريلوژي دارد که مربوط به سه دوران زندگي خودش است، جواني و نوجواني وسربازي، که هيچکدام ترجمه نشدند و کمتر رنگ و بوي طنز دارند. من در بين کارهاي سايمون «هتل کاليفرنيا» و «پزشک نازنين» را ترجيح ميدهم. با درگذشت يک نويسنده يا شاعر آثارشان باقي ميماند ولي تصور کردن اينکه آسمان بر او نخواهد تابيد هوا را کمي غبار آلود ميکند.










