آخرين خبر/ بعدِ جستوجويي در قفسههاي کتابش و يافتن مجلّدي که ميخواست، جيک شروع کرد اتاق را رفتن و آمدن و با صداي بلندي بيشباهت به صداي خودش، خواندن: صدايي گرفته و برافروخته. «در ميان تمامِ موجوداتِ آفريده، انسان نفرتانگيزترين است. در ميان تمامِ ابناي وجود، تنها و يگانه موجودي است که بدخواهي دارد، که پستترينِ تمامِ غرايز و اميال و رذايل است ــ نفرتآورترينشان. تنها موجودي است که براي تفريح، عذاب ميدهد، با اينکه ميداند عذاب است. همچنان که در سياههي تمامِ جانداران، تنها موجودي است که ذهني کثيف و تنها موجودي است که ذهني کثيف و خطرناک دارد.» (جيک محکم کتاب را بست و انداختش روي تخت) نفرتانگيز، بدخواه، ذهن کثيف. بعله آقا!
تابوت هاي دست ساز
ترومن کاپوتي
بازار