خبرگزاري کتاب ايران/ يادداشت محمدرضا اربابي به مناسب زادروز عبدالله کوثري::
با اعلام «حکومت نظامي»، محاکمه ژاندارک در «روان» کليد خورد و حالا او که «خودم با ديگران» را زمزمه ميکرد، دست به «نبرد» بزرگي زده و «پوست انداختن» ادبيات را رقم زد.
و اينک او فاتح سرزمينيست که کريستف کلمب آن را کشف کرد و کوثري، خود کاشف ادبيات آمريکاي لاتين است براي مردمان سرزمينش، پارس.
وي گنجينهاي است از ديار گنجنامه، مردي از ديار بوعلي، زاده همدان و ساکن سرزمين خورشيد، مشهد که قلمش و زبان و ادبياتش مرهميست بر زخمهاي کهنه زبان فارسي.
آري، از عبدالله کوثري سخن ميگويم، مترجمي متواضع و فروتن که با قدرت قلم توانايش بر غناي زبان فارسي افزوده است و ميافزايد. کوثري بر اين باور است که زبان فارسي هيچ کمبودي در ساختار و واژه ندارد و آنکه گاه مترجمان امروز در ساخت نوواژهها و بهرهگيري از ظرفيتهاي نثر فارسي کمکاري ميکنند ناشي از دانش کم آنها است و نه پتانسيلهاي زبان فارسي.
عبدالله کوثري از نسل مترجمان تکرارنشدني ايرانزمين است؛ مترجماني اهل خواندن و غرقشدن در ادبيات، اهل انتخاب آگاهانه و هدفمند آثار يا به تعبيري گزيدهکاري. خصيصهاي که حاصل بررسي و واکاوي عملکرد مترجمان بزرگ و کارنامه متنوع آنهاست و ترجيح خود مترجم بر تمرکز روي يک حوزه خاص، ادبياتي دستنخورده، ادبيات آمريکاي لاتين، علاقهاي که از شناخت نويسندگان و آشنايي با نثر متفاوت آنها برميآيد. اين نگرش و بينش کميابي است به حق جاي آن در ميان نومترجمان و حتي خيلي از کارکشتگان عرصه ترجمه هم خاليست. ادبيات آمريکاي لاتين انتخابي هوشمندانه است، ادبياتي که هم از نظر غنا و هم از نظر پشتوانه فرهنگي قرابتهاي فراواني با ادبيات سرزمين ايران دارد و تا پيش از کوثري خيلي به چشم نيامده بود.
عبدالله کوثري مترجمي است که شهد شيرين نثر نويسنده را به جان و دل خواننده ميبخشد. مترجمي که بسيار ميخواند از حافظ و سعدي و مولانا، و براي هر ترجمه جديدش دستکم سه کتاب ميخواند، کوثري از پراکندهکاري خوشش نميآيد و عليرغم علاقهاش به ادبيات انگلستان و روس، جذابيت زبان و سبک آمريکاي لاتين او را در همين جاده استوار نگاه داشته تا جاودانآثاري خلق کند که با نام عبدالله کوثري عجين شده است.
کوثري پيشرفت فن ترجمه در ايران را منوط به نقد ترجمه ميداند و خود هم دستي بر نقد دارد.
وقتي با کوثري به گپوگفت مينشيني در دنياي اعجابانگيز تجربه و دانش او غرق ميشوي، دريايي که بيدريغ به پاي تو ميريزد.
فراواني بيرويه آثار ترجمهشده که زمينه افت کيفيت اين آثار را در پي دارد، از جمله انتقادات کوثري بر بازار ترجمه و نشر است. وي ورود بدون حساب و کتاب فارغالتحصيلان دانشگاهي به عرصه ترجمه ادبي و بازار نشر ايران را يکي از دلايل اين امر ميداند. موضوعي که به اعتقاد کوثري در کنار تکثير قارچگونه ناشران وضعي اين وضعيت نابسامان را رقم ميزند. کوثري ترجمههاي بد را محصول تقاضاي غيراصولي و بيقاعده ناشران ميداند و نبود روابط صنفي ميان مترجمان را مانعي براي اين مشکلات معرفي ميکند.
بررسي ترجمههاي عبدالله کوثري واقعيت بزرگي را در برابر ديدگان ما قرار ميدهد، تسلط فوقالعاده بر زبان فارسي. معضلي که اين روزها بسياري از مترجمان با آن مواجهاند. نقصي که گاه ترجمههاي خوب را هم در دستانداز مياندازد و خوانش را دشوار ميکند. وي معتقد است مترجمان سراغ اثري ميروند که نويسندهاش را نميشناسند، پس نميتوانند زبان و نوع بيان آن نويسنده را خوب از کار درآورند. از طرف ديگر بعضيها تسلط کافي بر زبان فارسي ندارند و زماني که به سراغ ترجمه ميروند حاصل کارشان خوب نخواهد بود. شايد بتوان گفت علت محبوبيت کوثري در ميان مخاطبان علاوه بر شخصيت برجسته و صميمي وي، ادبيات فاخر و ارزشمندي است که توليد ميکند.
عبدالله کوثري، نه تنها مايه فخر و مباهات ترجمه ادبي ايران زمين است، بلکه محبوب مردم و خوانندگان کتاب است.
جوايز مختلف و انتخاب شايسته عبدالله کوثري بهعنوان مترجم ادبي محبوب مردم در ۵ سال اخير در چهارمين جشن ملي مترجمان که به همت انجمن صنفي مترجمان برگزار ميشود گواهي است بر اين مدعا، شاهدي است بر حال خوش خواندن کتابدوستان از آثار برگردانشده کوثري.
نامش بلند و قلمش مانا
بازار