نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
کتاب

چرا دانش‌آموزان ایرانی به فارسی مسلط نیستند؟

منبع
تسنيم
بروزرسانی
چرا دانش‌آموزان ایرانی به فارسی مسلط نیستند؟
تسنيم/ گمان مي‌کنيم زبان فارسي ياد گرفتني نيست؛ اين باور اکثر خانواده‌هاي ايراني است. بررسي وضعيت دانش‌آموزان نشان مي‌دهد که در مقايسه با ميزان آموزش‌هايي که در مدارس براي يادگيري اين زبان به کار گرفته مي‌شود، سطح مطلوبي در کسب مهارت‌هاي زباني ندارند. اين در حالي است که اغلب اين دانش‌آموزان به اصرار خانواده‌هايشان، در يادگيري زبان دوم کوشاتر هستند. وضعيت يادگيري زبان فارسي وقتي بغرنج‌تر مي‌شود که وضعيت يادگيري فارسي را در ميان دانشجويان در رشته‌هاي مختلف از جمله زبان و ادبيات فارسي بررسي کنيم. به گفته کارشناسان، شمار قابل توجهي از دانشجويان حتي پس از فارغ‌التحصيلي بر تمام مهارت‌هاي زباني فارسي مسلط نيستند. اين موضوع متأسفانه در مورد دانشجويان زبان و ادبيات فارسي هم صدق مي‌کند. دانشجويان اين رشته واحدهاي مختلفي را طي دست کم چهار سال براي يادگيري تمامي مهارت‌هاي زباني فارسي مي‌گذرانند، اما پس از فارغ‌التحصيلي گاه حتي نمي‌توانند يک نامه اداري بنويسند. مشکل کجاست؟ در فرهنگ ما ايراني‌ها که يادگيري زبان دوم را فخر مي‌دانيم اما بر زبان ملي‌مان تسلط نداريم؟ در نحوه آموزش زبان فارسي به فراگيران اين زبان؟ در نبود منابع آموزشي نوين؟ يا... در هر چه باشد، زبان فارسي در ميان فرزندان خود غريب است. دانشجويان اين رشته واحدهاي مختلفي را طي دست کم چهار سال براي يادگيري تمامي مهارت‌هاي زباني فارسي مي‌گذرانند، اما پس از فارغ‌التحصيلي گاه حتي نمي‌توانند يک نامه اداري بنويسند. حسن ذوالفقاري، استاد دانشگاه، در يادداشتي به بررسي چرايي اين موضوع پرداخته است. او در اين يادداشت که توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسي منتشر شده است، مي‌نويسد: يکي از انواع و گونه‌هاي نثر معاصر، نثر آموزشي است که در کتب درسي مدارس و دانشگاه‌ها با آن مواجه هستيم. کتاب‌هاي آموزشي نقش تعيين‌کننده‌اي در سواد زباني و اصلاح زبان معيار ما دارد. در حقيقت اصلي‌ترين مرجع زبان معيار زبان آموزشي است. در زبان فارسي اين زبان بر اثر آميختن با نثر ترجمه و اغلب ترجمه‌هاي نادرست يا بي‌توجهي نويسندگان کتب درسي و ناآشنايي آنان با روش‌هاي نويسندگي باعث شده آسيب‌هاي جبران‌ناپذير بر نثر آموزشي و معيار وارد آيد. آسيب اين نوع نثر به طور مستقيم متوجه دانش‌آموزان و دانشجويان است. زبان آموزشي طي چند دهه اخير با نويسندگان خوش‌ذوقي چون حسين گل گلاب در گياه‌شناسي، پرفسور حسابي در فيزيک،‌غلامحسين مصاحب در رياضي را همواري طي کرده و سرمشق خوبي براي شاگردان آنان بوده است. اما در برخي علوم چون پزشکي و در رشته‌هاي فني عقب مانده است. اهميت و روش صحيح آموزش زبان فارسي زماني محقق مي‌شود که در کتب درسي نثر سالم باشد و فراگير نوشته‌هاي معيار زباني را ببيند. اگر دانش‌آموز و دانشجو، متون زباني درست فارسي را بخواند گويا که اصول درست‌نويسي را غير مستقيم به او ياد داده‌ايم. نياز نيست به دانش‌آموز ابتدايي اصول دستور را آموزش بدهيم، همين که درست بنويسيم تا انها درست بخوانند و درست ياد بگيرند، از ترويج غلط‌نويسي جلوگيري مي‌شود. اين درست نوشتن در ذهن دانش‌آموز به يک قانون درست تبديل خواهد شد. درست‌نويسي بايد در تمام مقاطع و به خصوص عميق‌تر در دبيرستان‌ها آموزش داده شود. پاکيزه‌سازي زبان کار راحتي نيست که به سادگي انجام شود؛ بايد قبل از آموزش، اين نگرش ايجاد شده باشد. به خصوص در ميان برنامه‌ريزان درسي و مؤلفان کتب آموزشي حساسيت مسئله جاافتاده باشد. به گفته ذوالفقاري؛ در آموزش و پرورش سالانه 130 ميليون کتاب درسي منتشر مي‌شود و در آموزش عالي نيز هزاران کتاب در رشته‌هاي مختلف نوشته مي‌شود. به اين تعداد صدها نشريه را هم بيفزاييد. فراگيران بايد زبان درست را از طريق همين کتاب‌ها ياد بگيرند. اگر اين کار درست انجام مي‌گرفت، امروز نياز نبود نگران باشيم. متأسفانه نوشته‌هاي کتاب‌هاي آموزش و پرورش فارسي نيستند؛ جمله‌هاي طولاني، نحو اشتباه، ابهام، کاربردهاي نادرست زباني، عاميانه‌نويسي، غلط‌هاي نگارشي و رسم‌الخط متفاوت و ده‌ها عيب ديگر ديده مي‌شود. ناهماهنگي اصلاحات علمي را هم بر آن بيفزاييد؛ چنان‌که در متن يک کتاب براي يک مفهوم سه اصطلاح به کار رفته است(آنتي‌بادي از انگليسي، آنتي‌کور از فرانسه و پادتن از فارسي). استاد دکتر شهيدي نخست در سال 1349 در مقاله «روش آموختن زبان فارسي را تغيير دهيد» به آموزش زبان فارسي در دوره‌هاي مختلف تحصيلي پرداخته، مواردي که بايد در اين دوره‌ها آموخته شود و نيز ايرادهاي آنها اعم از پيچيدگي عبارات، تعقيد در لفظ و معني، کهنگي مضمون و عدم تناسب مطالب پرداخته است. وي علاوه بر اين در مقاله «زبان و ادبيات فارسي را دريابيد» در سال 1352 نيز در مورد نحوه آموزش زبان و ادبيات فارسي داد سخن درداده و اصلي‌ترين ويژگي زبان آموزشي را در سادگي دانسته است. در سال 1365 در مورد آموزش زبان فارسي به دانش‌آموزان رشته‌هاي غير ادبي در مقاله «مشکلات زبان فارسي در حال و آينده» اصولي پيشنهاد کرده که مهمترين آن سادگي زبان است. کتاب‌هاي آموزشي را بايد کارشناسان ورزيده و آشنا به زبان فارسي روزآمد کنند. چه بسا لازم باشد مطالب علمي پس از تأليف، از نو به کمک نويسندگان مجرب کودک و نوجوان بازنويسي شود. در اين صورت بايد فرهنگ‌هاي جامع آموزشي تهيه شود که حاوي واژگان پايه دانش‌آموزان باشد. گاه ديده مي‌شود تنها تفاوت طرح مبحثي علمي در ابتدايي و دبيرستان فقط خلاصه‌سازي و حجم است نه تفاوت زبان و نوع بيان. از اين مقالات و تذکرات معلوم مي‌شود اصلي‌ترين عنصر زبان آموزشي سادگي زبان است. نوشته ساده به سادگي قابل فهم است؛ زباني صميمي و نزديک به زبان گفتار دارد؛ از واژگان دشوار و غير قابل فهم در آن استفاده نشده است؛ جمله‌ها کوتاه و روان‌اند؛ عبارت‌هاي زائد و بي‌نقش در آن ديده نمي‌شود. ساده‌نويسي گاه مربوط به لفظ است؛ يعني نوع انتخاب واژگان، عبارت‌هاي و گاه مربوط به معنا؛ چنان‌که به گونه‌اي بنويسيم که به سهولت و آساني قابل فهم همگان باشد. انسجام، رواني، خوش‌آهنگي، دلنوازي و سلامت ويژگي‌هاي يک نوشته ساده آموزشي است که البته همگي مربوط به محتوا و معناي نوشته است. ساده‌نويسي با عاميانه‌نويسي، ابتذال، ساده‌انگاري، تسامح و سهل‌انگاري در نوشتن تفاوت دارد. ممکن است نثري در کمال هنر و اوج زيبايي؛ ساده و قابل فهم باشد. نويسنده اين مقاله در ادامه به برخي از ملاک‌هاي ساده‌نويسي اشاره کرده و استفاده از کلمات،‌ جمله‌ها و متن‌هاي کوتاه، پرهيز از ابهام، کلي‌گويي و پيچيده‌نويسي، حفظ انسجام دروني نوشته، دقت در انتخاب واژه، صداقت و صميميت در نوشته، نزديکي به زبان گفتار و ... را از جمله اين ملاک‌ها مي‌داند. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره