نماد آخرین خبر

مثنوی مولانا بیانیه صلح است

منبع
ايرنا
بروزرسانی
مثنوی مولانا بیانیه صلح است
ايرنا/ هشتمين نشست «مهر مولانا» با عنوان «صلح از نظرگاه مولانا» در تالار قلم سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران آغاز به‌کار کرد و صاحبنظران، مثنوي مولوي را بيانيه صلح و مولانا را منادي صلح و دوستي دانستند. در آغاز اين برنامه، مديرکل حوزه رياست، روابط‌عمومي و امور بين‎الملل سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران، نکاتي را با حاضران مطرح کرد. «هانيه گراييلي» گفت: زبان پارسي، به عنوان نقطه تلاقي نقش و خط و موسيقي، زبان عشق است اما چه مي‌شود که در اقليم شاعرزادگان و پري‌وشان، شاعر شاعران مولانا است و اگر سعدي، معلم اول و حافظ، نگارگر شعر و فردوسي، حماسه آن است و بدون شک، تکامل يافته‌ترين مغز اين اقليم، خالق مثنوي است. وي با بيان اينکه جوهر جواهر مولانا، جست‌وجوي انسان کامل در قالب مثنوي است، اظهار داشت: انگار حوادث و تجارب تلخي که بر سرزمين رفته، او را آب ديده کرده؛ جنگ عقايد، تعصب، نيرنگ علماي دين، کشتارهاي بيهوده و سنگدلي هاي حکام، زمينه بسيار مساعدي براي تفکر عرفاني پديد آورده است و پافشاري براي حفظ استقلال فکري ايراني در عين نگاهداري دين، منجر به پيوند خجسته افکار ايراني - اسلامي گشته است. او اضافه کرد: به راستي؛ افکار بلند، جهان وطني، کثرت گرايي و انسان دوستي فراتر از مرزهاي مذهبي و عقيدتي سبب شده تا امروز در قرن بيست و يکم نيز پرمخاطب ترين و پرشمارگان‌ترين کلام مکتوب را در گستره غرب و شرق داشته باشد، زيرا جهان تشنه پيام مبارک عشق است و او «پيام آور عشق». گرائيلي ابراز کرد: ما «ملت شعريم» و به سرودن و شنيدن شعر محتوم؛ اما سِرّ دلبري مولانا به گونه‌اي ست که خَلقي را «صيد» کرده و تير عاشقي و دلبري‌اش، قلب جهانيان را نشانه رفته است. او به راستي استاد مسلم طريقت است و فقط اوست که مي‌تواند از وقايع عادي و پيش پاافتاده کوچه و بازار، تشبيهات و پيوستي آسماني بسازد و هم اوست که با افسون کلامش، نه از انبيا بلکه از شبان و اياز و هلال و صدر خجند و شاه و کنيزک، افسانه «ابدال حق» و اولياءالله مي سازد و در آخر؛ از خداوند متعال خواستارم که ذره اي از حس عالي و شيفتگي اين عاشق شوريده را به کام ما بچشاند تا ما نيز دست از طلب نکشيم و زندگي را به معنا بنگريم. ** ريشه صلح بيروني در صلحِ درون است سپس «مريم موسوي» مدير مؤسسه‌ فرهنگي-هنري سروش مولانا، بيانيه همايش را قرائت کرد که در متن آن آمده است: « در زمانه‌اي که به واسطه‌ جهان‌گستري پديده‌ ماشينيسم و پيش‌رفت دم افزون علوم تجربي و فناوري‌ها ناشي از آن، قدرت بشر به نحوي بي‌سابقه و به طرزي باورنکردني افزايش يافته است، طبعاً، بدخواهان و نادانان نيز از نيروي تخريب‌گري و ويران‌سازي به غايت بيشتري برخوردار شده‌اند و بنابراين براي جلوگيري از به فعليّت رسيدن نيروي اينان، بر نيک‌خواهان و دانايان بشري فرض عين است که از هيچ کوششي فرو نگذارند. يکي از اين کوشش‌ها که احياناً از مهمترين آنها هم هست، سعي در جهت توسعه و تعميق صلح‌طلبي و آشتي‌جويي در جامعه‌اي جهاني است، چرا که در محيط و فضاي دشمن خويانه، نزاع‌آگَند و متشنّج آنان که بيشترين منفعت را حاصل مي‌کنند بدسگالان قدرمنداند، نه نيک‌انديشان مصلحت‌نگر و بنابراين اين بدسگالان براي نزاع ‌انگيختن از هيچ کاري روي نمي‌گردانند. و دست بر قضا، اينک همه‌ ما در روزگاري به سر مي‌بريم که به جهات عديده‌اي از همه‌ روزگاران گذشته ناآرام‌تر و هيجاني‌تر و در نتيجه، تردتر و شکننده‌تر است. مهم‌ترين اين جهات، چنان که ناگفته پيداست عبارتند از: انواع و اقسام بي‌عدالتي‌ها، فقدان آزادي‌ها، شکاف‌هاي پديدآمده ميان داراها و ناداران و ايدئولوژي‌زدگي‌ها و بنيادگرايي‌هايي که فقط با فريب‌کاري و خشونت‌ورزي تنفّس مي‌توانند کرد. همه فعاليت‌هاي نظري و عملي‌ که انسان دوستان و خيرخواهان براي تضعيف اين عوامل نزاع‌انگيز کرده‌اند، مي‌کنند و خواهند کرد نه فقط مفيد، بل، ضروري‌اند و بايد ترغيب و تقويت شوند. هر چه به نفع صلح انجام گيرد به صلاح نسل‌هاي کنوني و آينده‌ بشريّت است. در عين‌حال، از ديرباز همه‌ فرزانگان از جمله‌ عارفان و بسياري از بنيان‌گذاران اديان و مذاهب، الهي‌دانان و فلاسفه ريشه‌ صلح بيروني را در صلح دروني جسته و يافته‌اند. بنا به رأي اينان که مولانا جلال‌الدّين بلخي نيز در زمره‌ آنان محسوب است، تا آدمي با خود در آشتي نباشد نمي‌تواند با ديگران به آشتي برسد. شرط لازم تحقّق صلح در مناسبات آدميان با يک‌ديگر پيدايي آشتي در ارتباط آدمي با خودش است. سودمند و بايسته است که همه‌ صلح‌طلبان جهان به اين آموزه، نيز توجّه و اهتمام کنند و در ايضاح و توجيه آن سعي بليغ بورزند و با مددجويي از آخرين دستاوردهاي عالمان روان‌شناسي، جامعه‌شناسي و اخلاق، در راه عرضه‌ پيشنهادهاي عملي براي پديد آمدن اين صلح درون گام بردارند و از اين رهگذر، راه ديگري، نيز به سوي صلح پايدار جهاني بگشايند - راهي که بعيد نيست و احتمال قوي مي‌رود که مطمئن‌ترين راه براي نيل به اين آرمان جهاني باشد. و سرانجام، وقت آن رسيده است که براي رفع مشکلات عملي جامعه‌ بشري، در هر زمينه و حوزه، افزون بر اقبال به آخرين مطالعات و تحقيقات عالمان علوم تجربي انساني، از نو، نگاهي حق‌طلبانه و ژرف نيز به تعاليم همه‌ عارفان جهاني بيفکنيم و بدانيم که چنين نگاهي برکات فراوان، براي حال و آينده‌ نوع بشر، خواهد داشت. بادا که همه‌ ما انسانها به تعادل، هماهنگي، آشتي و آرامش درون دست يابيم! بادا که آرامش جان‌مان مايه‌ آرامش جهانمان شود! بادا که يکايک ما با خود يک دل و با ديگران همدل باشيم! چنين باد! چنين‌تر باد!». ** براي رسيدن به آشتي به آموزه‌هاي مولانا احتياج داريم معاون امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران نيز در اين نشست گفت: در جوار مولاناپژوهان به خود حق نمي‌دهم که درباره مولانا صحبت کنم اما همين‌قدر مي‌گويم در دنياي وانفساي امروز که جنگ، ستيز، کينه و دشمني سراسر آن را گرفته براي رسيدن به آشتي به آموزه‌هاي مولانا احتياج داريم و نبايد فراموش کنيم که اين آموزه‌هاي صلح‌انگارانه در انديشه مولانا از دين محمدي آمده است. «ولي‌الله شجاع‌پوريان» اضافه کرد: در کتاب آسماني اسلام، مدام از صلح سخن رفته است و در 142 آيه قرآن واژه صلح و مشتقات آن ديده مي‌شود و به نوعي شعار جهاني قرآن اين است که با همديگر سازش کنيد و در زمان درگيري و مشاجره به صلح روي بياوريد و در يک کلام، صلح خير بشر است. بنابراين در متون ادبي غني فارسي که تحت آموزه‌هاي اين دين قرار دارد نيز صلح و مدارا بيش از پيش به چشم مي‌خورد و حتي کتاب‌هاي جداگانه از بزرگان ادبيات کلاسيک در زمينه صلح مي‌بينيم. ** به اعتقاد مولانا تمام اختلافات در اديان، ظاهري است سخنران بعدي اين نشست، «امير اکرمي» مولاناپژوه بود که در سخنان خود با عنوان «کثرت‌گرايي مولانا زمينه‌ساز صلح جهاني» اظهار داشت: بدون کثرت‌گرايي و نگاه کثرت‌گونه به دين اساسا گفت‌وگويي بين اديان رخ نمي‌دهد، اگر رابطه بين اديان با يکديگر و همين‌طور رابطه اديان با ديگر مناسبات اجتماعي در صلح باشد جهاني پر از صلح خواهيم داشت چراکه خواه ناخواه، اديان نقش مهمي در زندگي بشر بازي مي‌کنند پس رابطه صلح با کثرت‌گرايي ارتباط نزديکي با همديگر دارد. وي افزود: برخي کثرت‌گرايي را با مفهوم ليبرال، برابر مي‌دانند که از پس ليبراليسم و از عصر روشنگري به وجود آمده و در مقابلش جبهه مي‌گيرند اما بايد بپذيريم اديان در عين تفاوت‌هايي که با هم دارند که قابل انکار هم نيست يک وحدت نيز در پسِ پرده‌‌شان وجود دارد که بعضا با رويکردهاي فلسفي، تاريخي، اخلاقي يا عرفاني به آن مي‌رسيم. در مقابل کثرت‌گرايي نظام شمول‌گرايي يا اقتصادگرايي هست که مي‌گويد يکي از اديان بر ديگري برتري مطلق دارد يا اينکه دست کم خودش را کامل‌تر و برحق‌تر مي‌داند. اين مولوي‌پژوه سپس در پاسخ به آنهايي که کثرت‌گرايي را برآمده از ليبراليسم و تغييرات چندقرن اخير در غرب مي‌دانند، گفت: ما وقتي در آثار امثال مولانا دقيق مي‌شويم کثرت‌گرايي را به عينه مي‌بينيم و اين نشان مي‌دهد که اين مفهوم از دل تحولات نوين غرب بيرون نيامده بلکه يک گرايش و منش عرفاني است و حتي در بين عارفان مسيحي نيز ديده مي‌شود، مولانا معتقد است که اين کثرت و اختلافات ميان اديان و انسان‌ها نا زدودني است، يعني هيچ گروهي نمي‌تواند هر چقدر هم که تلاش کند ديگري را از صحنه بيرون کند. او ادامه داد: از ديد مولانا امر متعالي يا خداوند، بيان‌ناپذير است يعني ما تنها توصيفهايي از او به دست مي‌دهيم که توليد ما انسان‌هاست، در نتيجه محدود است پس نبايد جنگي براي نو تعاريف وجود داشته باشد، افزون بر اين مولانا مي‌گويد تمامي اين تفاوت‌ها و اختلافات در اديان، ظاهري است و اگر در باطن آنها دقيق شويم مي‌بينيم که همه يک وحدت را شکل مي‌دهند. ** مثنوي معنوي مستقيم و غيرمستقيم به صلح و جنگ پرداخته است در ادامه اين نشست، پژوهشگر ادبيات فارسي از افغانستان سخنان خود را پيرامون «مولانا و استراتژي صلح» بيان کرد و گفت: صلح، تفاهم، آشتي، مسالمت و واژه هايي مانند اينها، ابزاري جهت برقراري ارتباط دوستانه، بين موجودات هستند و در مقابل واژه هايي چون جنگ، تخاصم، قهر و مخالفت قرار مي‌گيرند. «سيده‌شکوفه اکبرزاده» ادامه داد: منطقه ما به خصوص افغانستان از ديرباز آماج حملات و درگيري هاي پي در پي بوده است که جنگ‌هاي داخلي، جنگ قدرت و جنگ‌هاي ايدئولوژيک نمونه‌هاي بارز آن به شمار مي آيد. او يادآور شد: مولانا جلال‌الدين محمد بلخي، فرزند بلخ باستان نيز از قربانيان جنگ بوده و کودکي او با اخبار جنگ و مهاجرت به سوي قونيه شکل گرفته است، بنابراين نه تنها با جنگ و اثرات مخرب آن آشنايي کامل داشته بلکه هجرت و هم‌زيستي با ديگران را تجربه کرده است. اکبرزاده افزود: مثنوي معنوي مولانا از جمله آثاري است که به طور مستقيم و غيرمستقيم به صلح و جنگ پرداخته است؛ گرچه واژه‌هاي صلح، آشتي، جنگ و قهر به وفور در مثنوي و ديگر آثار مولانا به کار رفته است اما با مطالعه دقيق مثنوي، مبحث صلح‌طلبي را مي‌توان در کل انديشه مولانا جستجو کرد. وي تصريح کرد: نتيجه اخلاقي اغلب داستان‌هاي مثنوي بر وحدت و يگانگي و صلح دوستي اشاره دارد، پس جاي هيچ نوع ترديد نيست که مثنوي مولانا ديباچه صلح و نشانه دوستي ميان انسان‌هاست. اکبرزاده افزود: بنابراين با پژوهش در مثنوي معنوي مي‌توان به شمه‌اي از تفکر صلح‌طلبي مولانا پي برد و از آن در استراتژي‌هاي صلح جهاني به خصوص افغانستان که بيش از هر کشور ديگر در اين منطقه، درگير جنگ است بهره برد. اين پژوهشگر افغان ادامه داد: افغانستان زادگاه مولانا، حدود نيم قرن گرفتار تنش‌ها و منازعات خانمان‌سوز است. مردم و دولت افغانستان به کرات براي صلح پايدار تلاش کرده و مي‌کنند و ايجاد شوراي عالي صلح، گفت‌وگوهاي افراد درگير، ايجاد بورد مشورتي صلح و تاليف صدها کتاب و مقاله در باب صلح، همه و همه نشان‌گر خستگي مردم افغانستان از جنگ‌هاي پايدار در اين کشور است. او در پايان گفت: استراتژي صلح افغانستان و استراتژي صلح جهاني با تحقيق در انديشه بزرگاني چون مولانا مي‌تواند راهبردهاي بهتري را براي صلح پايدار تعيين کند و در اين ميان انديشه صلح‌طلبانه مولانا که خود از جنگ تاثير پذيرفته و برکت و نعمت صلح را درک کرده است، مهم و قابل تامل است. ** «اين جهان جنگ است کل چون بنگري/ ذرّه با ذرّه چو دين با کافري» بيانيۀ فکري مولانا است در آغاز بخش دوم نخستين روز نشست «مهر مولانا» در سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران، «مهدي سالاري‌نسب» پژوهشگر زبان و ادبيات فارسي نيز با حاضران سخن گفت. او با اشاره به مولانا و نيز شمس تبريزي و به طور عموم نگرش عرفاني درباره صلح اظهار داشت: عرفان راه سلوک به سمت حق است و راهي است از زهد به فنا، و سرمايۀ راه هم نياز و طلب و عشق است و جان‌مايه عرفاني اسلامي را در سه اصطلاح زهد، عشق و فنا بايد دنبال کرد. سالاري‌نسب ادامه داد: ما دائما در رقابت هستيم نه تنها در رشد اقتصادي و پيشرفت کاري، حتي دين‌داران هم در اعمال نيک در رقابتند و در عشق هم در متون عاشقانه هميشه علاوه بر عاشق و معشوق، يک رقيب هم در ميان است و همين وضع، جنگ نهاني را در همۀ اعمال انساني تعبيه مي‌کند. ** مولانا ريشه بسياري از جنگ‌ها را برداشت‌هاي سطحي از مسائل مي داند مدير گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه سلجوق ترکيه هم در اين نشست با موضوع «صلح و دوستي از نظرگاه مولانا» سخنراني داشت و گفت: مولانا، اين سفير صلح و دوستي، بارها در داستان‌هاي مثنوي، انسان‌ها را به اتجاد فکري دعوت مي‌کند و معتقد است که اختلاف‌هاي مردم به علت درک نادرست از مسائل است و برداشت نادرست آن‌ها از حقايق، دنيا را اينچنين به جنگ و دشمني مي‌کشاند. «علي تميزال» افزود: بايد دانست که جنگ، خونريزي، ستم، استضعاف، نابرابري و دشمني همه ريشه در ناداني دارد، کسي که از روي ناداني تصور مي‌کند فقط خودش درست مي‌انديشد و هميشه افکار او صحيح است، نمي‌تواند تضاد بين واقعيت‌ها را درک کند. اين پژوهشگر تُرک بيان کرد: اگر ما فقط خود را اسير تعصب‌هاي نژادي، مذهبي، مليتي، حزبي و در يک کلام، خود را اسير «خودخواهي»هاي خود کنيم و ديگران نبينيم، مسلما نمي‌توانيم محيطي را براي تبادل عقايد و دوستي و برادري با ديگران ايجاد کنيم، مولانا در آثار و افکار عرفاني خود به ما مي‌آموزد که در برخورد با ديگران، بايد اول رضايت «خدا» را در نظر بگيريم و بعد به «خود» فکر کنيم. او افزود: مولانا هميشه در آثار خود انسان را به محبت کردن دعوت مي‌کند، او محبت را کيمياي گران‌بهاي عشق مي‌داند. همچنين در مثنوي، ريشه بسياري از دشمني‌ها و جنگ‌ها، جهل‌ها و برداشت‌هاي سطحي از مسائل دانسته شده است و مولوي باور دارد که اگر در دست انسان‌ها شمعي هدايتگر باشد و چشمي معنابين پيدا کنند، ديدشان نسبت به جهان دگرگون خواهد شد. وي خاطرنشان ساخت: او بر اين باور است که با دشمن‌مان هم بايد به خوبي و زيبايي رفتار کنيم زيرا ممکن است در نتيجه اين رفتار خوب بتوانيم با دشمن‌ها دوست شويم و حتي اگر دوست نشوند، دست‌کم دشمني و کينه‌شان کمتر مي‌شود. تميزال خاطرنشان کرد: مولانا همچنين به اهميت احسان اشاره مي‌کند؛ زيرا احسان علاج بسياري از مشکلات جامعه است و علاوه بر احساس لذت، عشق و محبت، موجب استحکام ارتباط قلبي مي‌شود. در پايان اين نشست، پيام تصويري «نورعلي نوراُف»؛ پژوهشگر زبان و ادبيات فارسي از تاجيکستان براي ميهمانان پخش شد و «عبدالله عبدي»، دقايقي حاضران در جلسه را به تکنوازي تنبور خراسان (دوتار) ميهمان کرد. اين نشست ادبي که شامگاه گذشته آغاز به کار کرده است، امروز نيز با حضور صاحبنظران، اديبان و فرهنگوران ادامه دارد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره