خراسان/ پاييز کوچک من
پاييز کهربايي تبريزيهاست
که با سماع باد
تن را به پيچ و تاب جذبه
تن را به رقص ميسپرند».
زادۀ اولين روز پاييز بود و در ارديبهشت رفت. خودش را «عشق» معرفي ميکرد و ميگفت: «نام من عشق است آيا ميشناسيدم»؟ از بس که عاشق بود حسين منزوي. او با غزلهايش آنقدر گل کاشت که تبديل شد به احياگر غزل معاصر فارسي. البته منزوي در شعر نو و ترانهسرايي هم استاد بود. نمونهاش هم ترانهاي از اوست که با صداي همايون شجريان شنيدهايم: «آهاي خبردار، خوابي يا بيدار»؟ استاد شفيعي کدکني در وصف شعر منزوي گفته است: «حافظ شاعري بود که شعر را به آسمانها برد و منزوي شاعري بود که شعر را از آسمان به زمين آورد و در دسترس مردم قرار داد».منزوي استادي به بزرگي مهدي اخوان ثالث داشت و برايش احترام زيادي قائل بود؛ تا جايي که شعري در وصف او سرود با اين مطلع: «تو مشکلي و هرگزت آسان کسي نشناخت/ شاعر! تو را زين خيل بيدردان کسي نشناخت». در جلسههاي شعرخواني اخوان، شاعران جوان بسياري شرکت ميکردند. در يکي از همين جلسهها بين اين شاعرِ جوان زنجاني با قيصر امينپور، شاعر خوزستاني بحثي درگرفت و استادشان، اخوان ثالث با خطاب «عزيزجان» و کمي نصيحت شاعرانه، آن را فيصله داد.بلاي نشر اشعار جعلي به نامِ شاعران کلاسيک و معاصر فارسي گريبانِ حسين منزوي را هم گرفته و در فضاي مجازي، تعدادي شعر جعلي به نام او منتشر شده است. از جمله اين بيتها: «دوباره مينويسمت کنار بيت آخرم/ و چکه چکه ميچکم به سطرهاي دفترم» و «مثل باران بهاري که نميپرسد: کي؟/ بي خبر در بزن و سرزده از راه برس».
بازار