خبرآنلاين/ شايد خودش خواسته که خيليها صدايش را نشنوند اما واقعا صدايش هم خاص و شنيدني است همچون رسمالخطش و همچون نگاهش به رمان و ادبيات.
شايد خودش خواسته که خيليها صدايش را نشنوند اما واقعا صدايش هم خاص و شنيدني است همچون رسمالخطش و همچون نگاهش به رمان و ادبيات.
اين خاصيت هنرمندان صاحبسبک است که محصولات خود را با هر فرمتي ارائه کنند، خاص است و ارزشمند؛ به اين معنا که ارزش ديدن، شنيدن و يا خواندن را دارد.
«قيدار» هم از آن دست رمانهايي است که اتفاقا بيشتر شنيدني است تا خواندني. اما اينکه چندماهي از انتشار کتاب صوتي قيدار بگذرد و خبري از آن ديده نشود شايد به خود نويسنده و يا گوينده اثر برگردد.
رضا اميرخاني صداي مناسب و آرامي دارد، لهجه ندارد، داستان خودش را بهتر از هرکسي ميخواند و قطعا در هنگام بلندخواني، برخي ايرادها را ويرايش هم ميکند. حالا هم اولين کتاب صوتي اش را منتشرکرده و اتفاقا مانند مکتوبش، با استقبال هم مواجه شده
خود اميرخاني درباره کتاب صوتياش گفته: من از آنهايي بودم که با کتاب صوتي به شدت لج بودم و احساس ميکردم کتاب يک موضوع نوشتاري است و ذهني بايد خوانده شود، برعکس شعر که يک فن شفاهي است. اما وقتي وارد اين کار شدم و به دليل رفتن به استوديو از وسيله نقليه عمومي استفاده کردم، ديدم خيليها هستند که فرصتهايي در روز دارند که با «گوش دادن» ميتوانند آن را سر کنند. اين هم نوعي از مطالعه است. «قيدار» يکي از مناسبترين کارهاي من براي تبديل به کتاب صوتي بود و من هم در بالاي چهل سالگي اين آموختن را چنگ زدم و تجربهاش کردم و بسيار برايم شيرين بود. معروف است که ميگويند راديوييها شريفترين گروه رسانه هستند و آنها معمولا در متن کتاب تغييري نميبرند. اما درباره کار خودم بارها پيش آمد که ديالوگهايم را تغيير دادم و در همين کار با توجه به اين که نويسنده و راوي يک نفر بود گاهي ميگفتم نه نويسنده اشتباه کرده و بهتر بود اينطور مينوشت. چون من هيچ وقت آن را با صداي بلند نخوانده بودم و اولين بارم بود!
شما داريد بخشي از کتاب قيدار را با صداي رضا اميرخاني ميشنويد.
بازار