نماد آخرین خبر

​اریک امانوئل اشمیت: اشعار مولانا مرا به تصوف علاقه‌مند کرد

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
خبرگزاري کتاب ايران/ اريک امانوئل اشميث در بيشتر کشورهاي دنيا از جمله ايران نويسنده شناخته‌شده‌‌اي است. بسياري از رمان‌ها و نمايشنامه‌هاي اين نويسنده 59 ساله فرانسوي- بلژيکي از جمله «خرده‌جنايت‌هاي زناشوهري»و «مهمان‌سراي دو دنيا» به فارسي ترجمه شده و برخي از نمايشنامه‌هاي او در بيش از 50 کشور از جمله ايران به روي صحنه رفته است. از ميان آثار اشميث «موسيو ابراهيم و گل‌هاي قرآن» جايگاه ويژه‌اي دارد. اين اثر بارها در نقاط مختلف جهان به روي به صحنه رفته و فيلم موفقي نيز به کارگرداني فرانسوا دوپرون از روي داستان آن ساخته شده است. اشميث در داستان موسيو ابراهيم و گل‌هاي قرآن، مفاهيم دروني جريان تصوف را در قالب روايت رهايي پسري يازده ساله به نام موسي از بند پدرش و آشنايي با مغازه‌دار مسلمان صوفي‌مسلکي به نام ابراهيم به تصوير مي‌کشد. او درباره منشا علاقه‌اش به تصوف که در اين کتاب نمود يافته مي‌گويد «از زماني که با مولانا، شاعر و صوفي ايراني آشنا شدم و اشعارش را خواندم به تصوف علاقه‌مند شدم و در اين احساس با برونو آبراهام کرِمِر" کمدين شناخته‌شده فرانسوي نيز شريک بودم و داستان را با الهام از زندگي واقعي او نوشتم.» چندي پيش نمايشي از اين داستان در فرانسه به روي صحنه رفت که خود اشميث نقش موسيو ابراهيم را در آن به عهده داشت. او که به گفته خودش خيلي اتفاقي از نويسندگي وارد حيطه نمايش و بازيگري شده درباره آن مي‌گويد :«در واقع براي مدت چند شب جانشين فرنسز لالين بازيگر شدم و آن اجرا خيلي مورد پسند تماشاگران قرار گرفت. از آن وقت ديگر روي صدا و حرکاتم با يک مربي خوب کار کردم و بازيگر شدم.» اشميث سبک‌هاي مختلف نويسندگي را آزموده. او هم رمان نوشته و هم نمايشنامه و فيلم‌نامه و هم داستان کوتاه. اما درباره ژانر دلخواه و انتخاب آن مي‌گويد «در واقع شخصيت‌ها و موقعيت‌ها هستند که شکل انتخابي خود را به من ديکته مي‌کنند و من بايد از آن پيروي کنم. اما تئاتر و نمايشنامه از ابتدا شيوه و سبک بيان روشن و اساسي و آغازين من بوده. بعدها خواستم ببينم که يک رمان‌نويس در انتهاي قلمم وجود دارد و در نهايت آن را پيدا کردم.» نويسنده «خرده جنايت‌هاي زناشوهري» درباره روي آوردنش به نويسندگي مي‌گويد «هميشه دلم مي‌خواسته خودم را جاي شخص ديگري بگذارم و براي همين هم نويسنده شدم. براي اينکه بتوانم نه يک زندگي که زندگي‌هايي متعددي را تجربه کنم و مثل يک آفتاب‌پرست رنگ عوض کنم. براي من ادبيات مثل برداشتن فاصله بين من و ديگري است.» اشميث حالا يکي از نويسندگاني است که بيش از هر نويسنده فرانسوي‌زبان در دنيا مخاطب و خواننده دارد. اما اين هدفي نبوده که او به عنوان يک نويسنده به دنبالش بوده :«حتي وقت رويابافي در اين باره را نداشتم. خيلي سريع اتفاق افتاد. از همان زمان که براي تئاتر مي‌نوشتم وارد بازيگري شدم و وقتي هم وارد عرصه رمان‌نويسي شدم به همان سرعت آثارم ترجمه و خوانده شد. به نويسنده محبوبي تبديل شدم با اينکه حتي ماهيت و طبيعت آنچه را که مي‌نويسم در راستاي محبوبيت نبود. من با قلب و احساسم مي‌نويسم. زماني که به احساساتمان مجال بروز مي‌دهيم آن وقت است که ايده‌هاي و افکار بسياري در ذهن ما شکل مي‌گيرد و به نوعي از صداقت و خلوص ناب مي‌رسيم. هربار که متني را مي‌نويسم انگار که اين آخرين بار است و شايد که خواننده هم اين بعد حساس و ضروري را احساس کند.»
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد