آخرين خبر/ کدخداي ده اسمش قمربيگ بود، دهاتيها را اذيت ميکرد، وقتي مي مرد گفت من مردم را خيلي اذيت کردم بگذاريد با مرده من هرکاري ميخواهند بکنند. وقتي مرد دهاتيها ريختند سر قبرش با بيل و کلنگ، محشري شد و دعوايي و خونريزي، يکي فرياد زد:
زنده بلا، مرده بلا، قمربيگ!
طهران قديم
جعفر شهري
از کانال تلگرام سهند ايرانمهر sahandiranmehr
بازار