برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
جذاب ترین ها
کتاب

کتاب در کشکول سلبریتی‌ها؛ پُز فرهنگی یا رسالت اجتماعی؟

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
کتاب در کشکول سلبریتی‌ها؛ پُز فرهنگی یا رسالت اجتماعی؟
خبرگزاري کتاب ايران/ چندي پيش آسوشيتدپرس خبري منتشر کرد مبني بر عذرخواهي «سلما هايک» هنرپيشه مکزيکي-آمريکايي که در صفحه مجازي خود، رمان بحث‌برانگيز «غبار آمريکايي» نوشته جنين کامينز را تحسين کرده بود؛ رماني که به‌دليل نوع روايتش از مهاجرت مکزيکي‌ها به آمريکا، با انتقادهاي فراواني مواجه شد. منتقدان اين رمان را روايتي ناآگاهانه از مکزيک خوانده‌اند که به کليشه‌هاي پيشين درباره اين کشور دامن مي‌زند. گذشته از حواشي و تبعات اين اقدام هايک، اين کتاب ظرف چند روز از رتبه‌هاي بالاي جدول فهرست‌ پرفروش‌هاي جهان سردرآورد. اين يعني سلبريتي‌ها با استفاده از ابزارهاي رسانه‌اي خود مي‌توانند در کوتاه‌ترين زمان ممکن، کتاب و نويسنده‌اي را که پيشتر کسي آن‌ها را نمي‌شناخت، در سطح جهان مطرح کنند؛ معجزه‌اي که در عصر حاضر، تنها با يک توئيت يا يک پست اينستاگرامي اتفاق مي‌افتد. حالا اين سوال مطرح مي‌شود که آيا سلبريتي‌هاي ما هم تاکنون چنين معجزاتي داشته‌اند؟ آيا توانسته‌اند در اين بازار راکد و کم‌تحرک، به‌فراخور جايگاه اجتماعي‌شان نقش مثبتي داشته باشند؟ ماجراي «غبار آمريکايي» در فضاي مجازي «غبار آمريکايي» 21 ژانويه 2020 (يکم بهمن) براي اولين بار منتشر شد، در ابعاد وسيعي و توسط نويسندگان برجسته‌اي همچون «‌استفن کينگ» و «آن پچت»‌ تحسين و توصيه شد؛ چنان‌که پس از گذشت تنها پنج روز از انتشار آن، اين کتاب در رتبه چهارم فهرست پرفروش‌هاي داستاني «آمازون» قرار گرفت. «سلما هايک»، بازيگر، مدل و تهيه‌کننده هاليوود هم مبلغ اين کتاب بود که در همان روزهاي اول انتشار، تصويري از خود را درحالي که نسخه‌اي از رمان «غبار آمريکايي» را در دست گرفته، در صفحه اينستاگرامش که 14.2 ميليون نفر دنبال‌کننده دارد، منتشر کرد و از «اپرا وينفري» براي «تريبون بودن براي افراد ناشناس و عشق ورزيدن در پاسخ به نفرت» تشکر کرد. طولي نکشيد که انتقادهاي فراوان به اين تصوير در فضاي مجازي سرازير شد و اين هنرپيشه مکزيکي-آمريکايي را مجبور به عقب‌نشيني از موضع خود کردتا در پيام ديگري ضمن اعلام اينکه از هرگونه مسأله مناقشه‌برانگيزي بي‌خبر بوده، اعلام کرد: «من براي حمايت از چيزي که آن را تجربه نکرده يا تحقيقاتي درباره آن انجام نداده‌ام، عذرخواهي مي‌کنم.»‌ ما هم سلبريتي داريم! انتشار اين خبر و اطلاع از حواشي آن، بهانه‌اي شد تا طبق عادت (هميشه سعي مي‌کنيم همه اتفاقات و برخوردهاي خوب و بد دنيا را با نظير آن در ايران مقايسه کنيم) همين روند را در ايران متصور شوم و به‌نوعي آن را ايرانيزه کنم. براي اين کار به چند هنرپيشه وطني هم قدوقواره خانم هايک، با دنبال‌کننده‌هاي فراوان در اينستاگرام نياز داشتم. يک جستجوي ساده در شبکه اجتماعي اينستاگرام نشان داد مهناز افشار با 10.4 ميليون دنبال‌کننده، رامبد جوان با 9.5 ميليون نفر، بهنوش بختياري با 8.1 ميليون‌ نفر، الناز شاکردوست با 7.6 ميليون نفر، محمدرضا گلزار با 7.6 ميليون نفر، بهنوش طباطبايي با 6.6 ميليون نفر، ترانه عليدوستي با 5.8 ميليون نفر، امين حيايي با 5.3 ميليون نفر، بهرام رادان با 5.1 ميليون نفر و رضا عطاران با 3.9 ميليون نفر دنبال‌کننده؛ به‌ترتيب 10 بازيگر ايراني با بيشترين دنبال‌کننده در اينستاگرام به‌شمار مي‌آيند. بررسي صفحات اينستاگرامي اين بازيگران، با هدف يافتن پست‌هاي کتابي که از هر طريق به معرفي، تبليغ و ترغيب مخاطبان به مطالعه اختصاص داشته باشد، انجام شد که نتايج قابل توجهي را به‌دنبال داشت. کم‌رنگ‌هاي مايل به بي‌رنگ همين ابتدا بگويم که تعدادي از اين 10 هنرمند ايراني صدرنشين در اينستاگرام، حتي يک پست هم درباره کتاب نداشته‌اند. در صدر اين فهرست، مهناز افشار است که در 604 پست منتشرکرده در صفحه‌ شخصي خود، از هر دري صحبت کرده است الا کتاب! البته از حق نگذريم که در يک پست عکسي از خود در اکران فيلم «نهنگ عنبر» در فرهنگسراي انديشه منتشر کرده که - به‌نظر مي‌رسد اتفاقي- کتاب «چهار اثر از فلورانس اسکاول‌شين» را هم در دست داشته است. اگر همين عکس را هم اقدامي در راستاي تبليغ کتاب قلمداد کنيم، نسبت يک به 604، خود گواه وضعيت است. در اين سطح از تاثيرگذاري اجتماعي، مهناز افشار تنها نيست و بازيگر ديگر سينماي ايران يعني ترانه عليدوستي هم شرايط مشابهي داشته است؛ به‌نحوي که پست‌هاي اينستاگرامي‌اش نشان مي‌دهد چندان علاقه به معرفي و تبليغ کتاب نداشته است؛ چراکه از ميان 248 پستي که در صفحه شخصي خود منتشر کرده‌، فقط يک پست کتابي دارد که آن هم تصويري از کتاب «تاريخ عشق» نوشته نيکول کراوس با ترجمه خود ايشان را نشان مي‌دهد. محمدرضا گلزار را هم بايد در همين سطح از تاثيرگذاري دسته‌بندي کرد. او در ميان 1550 پست اينستاگرامي خود؛ فقط دو پست درباره کتاب دارد؛ يکي تصويري از کتاب «هفت قانون معنوي موفقيت» اثر ديپاک چوپرا» بدون هيچ توضيح و تفسيري، و ديگري هم تصويري از خود او در حال خواندن يک کتاب در يک لوازم‌التحريرفروشي مجلل است که در نگاه اول به کتابخانه مي‌ماند. البته يک پست هم براي پويش کتابگردي در سال 94 منتشر کرده است که مي‌توان آن را هم به عنوان يک فعاليت مثبت در مسير ترويج کار فرهنگي و کتابي تلقي کرد. بهرام رادان، امين حيايي و رضا عطاران هم در همين سطح از تاثيرگذاري ايستاده‌اند، با اين تفاوت که بهرام رادان حداقل در دو يا سه پست، تصويري از خود در حال خواندن يک کتاب لاتين منتشر کرده است؛ اما کتاب و تبليغ آن هيچ جايي در صفحه اينستاگرام امين حيايي و رضا عطاران ندارد. هميشه مرغ همسايه غاز است از ميان 10سلبريتي ياد شده، باقي بازيگران مطالب بيشتري را در ميان مطالب اينستاگرامي خود به کتاب و کتاب‌خواني اختصاص داده‌اند، اما شکل و نحوه معرفي کتاب‌ از سوي آن‌ها، متفاوت اما بعضا سوال‌برانگيز است. رامبد جوان که دومين سلبريتي پرمخاطب ايران در اينستاگرام است، واقعا در تبليغ کتاب و کتابخواني اقدامات موثري انجام داده که بخشي از آن را در برنامه خندوانه نيز شاهد بوديم. او در صفحه اينستاگرامي‌‌اش هم کتاب معرفي کرده است و هم به برگزاري مسابقات داستان‌کوتاه پرداخته است. «سه‌شنبه‌ها با موري»، «اتحاديه‌ي ابلهان»، «باشگاه مشت‌زني»، «عقايد يک دلقک»، «بيشعوري»، «ناطور دشت» و «پسري با بيژامه راه‌راه» از جمله کتاب‌هايي‌اند که جوان در بيش از 10 پست از 2562 پست اينستاگرامي خود را به معرفي آن‌ها اختصاص داده است. جاي اميدواري است که در ميان کتاب‌هاي معرفي شده از سوي اين بازيگر و کارگردان که مجموعا 30 تا 40 کتاب را شامل مي‌شود، تنها سه کتاب تاليفي «مرداد ديوانه» اثر محمدحسن شهسواري، «يک عاشقانه آرام» از نادر ابراهيمي» و «جام جهاني در جواديه» اثر داوود اميريان هم به‌چشم مي‌خورد اما همين نسبتِ حداقلي در صفحه ساير بازيگران، تقريبا به صفر رسيده است. النازشاکردوست ديگر بازيگر پرمخاطب ايراني در اينستاگرام است که ما از صفحه ايشان دست خالي و نااميد بيرون نيامديم. شاکردوست حدود 8 پست از 876 پست صفحه اينستاگرام خود را به کتاب يا معرفي آن اختصاص داده است، که کتاب «کيمياگر» و «پرنده تنهاست» پائولو کوئيلو، «ملت عشق» اليف شافاک، «ميرا» نوشته کريستوفر فرانک و کتاب تخصصي «بازيگري در سينما» از جمله آن‌ها است. در نگاه اين هنرمند هم آثار تاليفي داخلي کمتر محل توجه‌اند و فقط دو کتاب «هر روز براي همان روز» نوشته مسعود مهدوي‌پور و «فيليچيتا» از حميد کريلي معرفي شده‌اند. اين روال در صفحه بهنوش طباطبايي هم حاکم است؛ با اين تفاوت که طباطبايي فقط به معرفي چند کتاب «شازده کوچولو»، «بيشعوري»، «سه‌خواهر» آنتوان چخوف، «مگه تو مملکت شما خر نيست؟» از عزيز نسين و کتاب تخصصي «سينما و روانپزشکي» پرداخته و آثار نويسندگان داخل هيچ سهمي از پست‌هاي کتابي او ندارند. بهنوش بختياري ديگر بازيگر سينما و تلويزيون، در بيش از 20 پست جداگانه اينستاگرامي‌اش به معرفي کتاب‌هايي نظير «عامه‌پسند» از بوکوفسکي، «مزرعه حيوانات» از جورج اورول، «مسخ» و «آمريکا» از فرانتس کافکا، «گتسبي بزرگ» از فيتز جرالد، «جزء از کل» از جوجو مويز و کتاب‌هايي از نويسندگان مشهور ديگري چون هاينريش بُل، آنتوني رابينز و نيچه پرداخته و مخاطبان خود را به خواندن صد کتاب در هر سال تشويق کرده است. نکته قابل توجه در پست‌هاي کتابي اين بازيگر پرمخاطب در اينستاگرام، جاي خالي آثار ايراني و کتاب‌هاي تاليفي است؛ هرچند که -تنها- در يک پست و به شکل تجميعي، کتاب «کارت‌پستال» نوشته روح‌انگيز شريفيان، «بيوه‌کشي» از يوسف عليخاني، «يوزپلنگاني که با من دويده‌اند» اثر بيژن نجدي، «چهل نامه کوتاه به همسرم» و عاشقانه‌هاي آرام» از نادر ابراهيمي، «شازده احتجاب» هوشنگ گلشيري و «ماه هفت شب» بهاره رهنما را نيز معرفي کرده است. آنچه که از شواهد و قرائن برمي‌آيد، اين است که متاسفانه اينجا؛ يعني در صفحات اينستاگرامي سلبريتي‌ها و در صف معرفي کتاب هم مثل جاهاي ديگر «مرغ همسايه غاز است»؛ به‌طوري‌که سهم کتاب‌هاي ايراني در مقايسه با نويسندگان خارجي، بسيار کم است. روشنفکرنمايي يا پُز فرهنگي در بررسي‌ صفحات اينستاگرامي سلبريتي‌ها ايراني، نکته قابل تامل ديگر اين است که عمده کتاب‌هاي خارجي معرفي شده در اين صفحات، کتاب‌هاي مشهور و پرمخاطبي‌اند که در ادوار مختاف، ابزارهاي متعددي براي تبليغ در اختيار داشته‌اند و عمدتا به‌خودي‌خود از استقبال مناسبي از سوي اهالي کتاب مواجه هستند؛ آنچنانکه شايد بتوان گفت نيازي به تبليغ سلبريتي‌ها ندارند. هر مخاطب دست به کتابي، حداقل يک بار آن را خوانده يا دست‌کم اسم آن‌ها را شنيده است و به قول سام درخشاني در فيلم «خوب،بد،جلف1»، «اين را که همه مي‌دانند»! «بيشعوري» خاوير کرمنت، «عقايد يک دلقک» هاينريش بل، «مزرعه حيوانات» جورج اورول، «کيمياگر» پائولو کوئيلو ازجمله کتاب‌هايي‌اند که همه ما حداقل يک بار اسم آن را شنيده‌ايم و به مطالعه آن توصيه شده‌ايم. البته که تبليغ کتاب در همين حد هم خوب است اما تجربه نشان داده که تبليغ اين آثار، تاثير کمتري نسبت به کتاب‌هاي ارزشمند و مغفول‌مانده در بازار کتاب دارند و شايد اگر اين انرژي و وقت براي تبليغ کتاب‌هاي کمتر ديده‌شده اختصاص مي‌يافت، به کتاب و کتابخواني بيشتر کمک. ازطرفي تبليغ آثار شناخته‌شده و پرفروش در جهان توسط هنرمندان پرمخاطب اين احتمال را قوت مي‌بخشد که سلبريتي‌ها، تاثيرپذيرند تا تاثيرگذار! يعني هنرمندان هم مانند ساير مخاطبان کتاب، برخي آثار را به صرف پرفروش بودن، مطالعه کرده‌اند؛ در‌حالي‌که مي‌توانند با توجه به خيل مخاطبان خود، منشاء اثر باشند و در ايجاد ذائقه و نگاه در جامعه موثر نشان دهند. از سوي ديگر؛ مطالعه برخي آثار جزو شرايط روشنفکري است. مثلا در جو جامعه امروز، خواندن کتاب «بيشعوري»، «عقايد يک دلقک» و... ديگر به يک پُز فرهنگي و روشنفکر‌مأبانه تبديل شده و اين شبهه و شائبه نيز بي‌راه نمي‌نمايد که چه‌بسا برخي از سلبريتي‌ها، صرفا به‌دنبال سوار شدن روي موج جريان‌هاي روشنفکرنمايي باشند و... معرفي کتاب بدون هيچ توضيحي در بررسي پست‌هاي اينستاگرامي بازيگران نامبرده، پست‌هاي کتابي ايشان در دو قالب قابل دسته‌بندي است؛ برخي عکس بخشي از متن کتاب‌ را منتشر کرده‌اند که شايد در درجه اول نشان دهد کتاب مورد اشاره را خوانده‌اند و از آن بخش خاص، تاثير پذيرفته‌اند. اما برخي هم فقط به انتشار عکس جلد کتاب بسنده کرده‌اند و توضيحي درباره کتاب ننوشته‌اند؛ حتي يک کلمه. درست است که حتي انتشار يک عکس از کتاب، بدون هيچ توضيحاتي از سوي سلبريتي‌ها مي‌تواند بار تبليغاتي داشته باشد اما نوع معرفي کتاب هم شرط است و مي‌تواند مويد نکاتي باشد. حداقل اين است که نام نويسنده، مترجم، ناشر و موضوع کتاب هم به معرفي کتاب اضافه شود يا دست‌کم بايد حس و حالي که از خواند کتاب مورد نظر ايجاد شده، با مخاطبان و هواداران به اشتراک گذاشته شود. فعاليت در شبکه‌هاي مجازي و رسانه‌هاي اجتماعي، امري ايجابي و تحميلي نيست اما قبول کنيم که اگر سلبريتي‌ها که معمولا به هر رويدادي واکنش‌ نشان مي‌دهند و درباره هر موضوعي؛ حتي موضوعات تخصصي اظهارنظر مي‌کنند، کمي بيشتر اوقات خود را به کتاب (خواندن!) و معرفي آن اختصاص مي‌دادند؛ حال و روز بازار نشر و البته کتابخواني بهتر از چيزي بود که هست!
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره