ايسنا/ ثمينه باغچهبان - نويسنده و مترجم - ديروز ۹۲ ساله شد.
شوراي کتاب کودک در زادروزش، درباره اين نويسنده و مترجم نوشت: ثمينه باغچهبان در چهارم فروردين ۱۳۰۶ در تبريز در کودکستان «باغچه اطفال» به دنيا آمد. آنجا را پدرش جبار باغچهبان در ۱۳۰۳ به عنوان نخستين کودکستان ايران را بنياد نهاده بود. از همان ابتدا، زندگي او با مدرسه و تحصيل گره خورد. پس از چند سال همه خانواده به شيراز رفتند و ثمينه در کودکستاني که پدرش در شيراز بنياد نهاد، بزرگ شد. پدرش باور داشت که ترس و خجالت بچهها را تا آخر عمر از کار و زندگي عقب مياندازد . اين صفت را به دخترش هم منتقل کرده بود .
درسال ۱۳۱۱ از شيراز به تهران آمدند. پدر برنامه آموزش ناشنوايان را که در تبريز آغاز کرده بود در تهران ادامه داد و در محله سنگلج دبستان کر و لالها را تاسيس کرد. آنها در اين دبستان زندگي ميکردند، يک اتاق آن کلاس درس، يک اتاق خانه آنها و يک اتاق در اجاره دکتر هشتروديان بود که در آن زمان دانشجوي پزشکي بود. او از همان کودکي همبازي بچههاي ناشنوا شد. شايد لفظ همبازي براي کارهايي که ثمينه با اين کودکان ميکرد کافي نباشد. او در واقع کمک کار و ياور پدر بود و زماني که پدر به يک شاگرد در کلاس درس ميداد، ثمينه با بقيه در حياط بازي و آنها را سرگرم ميکرد. کار پدر براي او جذابيت و کشش زيادي داشت و روح کار پدر آرام آرام در او حلول ميکرد. او پدرش را معلم خود ميدانست و او را آقاي معلم صدا ميکرد و همواره تحت تاثير او بود .
ثمينه دبستان و دبيرستان را تا دوم متوسطه تمام کرد و سپس وارد دانشسراي مقدماتي پامنار شد و همزمان به تدريس در مدرسه کر و لالها پرداخت. در دانشسراي مقدماتي از مديريت بدرالملوک بامداد و آموزش و دانش مهري آهي بهره گرفت و وارد دانشسراي عالي شد. در ۱۳۲۷ از دانشسراي عالي در رشته زبان انگليسي فارغ التحصيل شد و سپس با آقاي هوشنگ پير نظر اشنا شد و با او ازدواج کرد .
در سال ۱۳۲۹ با استفاده از بورس به امريکا رفت و در کالج ليندن وود در ايالت ميسووري در زمينه آموزش و پرورش ناشنوايان به تحصيل پرداخت.
در سال ۱۳۳۲ در مقطع کارشناسي ارشد آموزش و پرورش ناشنوايان از دانشگاه کلمبيا فارغ التحصيل شد و سپس در رشته گفتاردرماني در همان دانشگاه به تحصيل ادامه داد. در همان سال به علت اوضاع آشفته ايران و گرفتاري خانواده، او و همسرش درس را نيمه کاره رها کردند و به ايران باز گشتند.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ در کنار پدرش به تدريس در مدرسه کر و لال ها ادامه داد. در سفرش به امريکا و آموزشهايي که ديده بود، دريافت روشي که پدرش براي آموزش ناشنوايان در ايران ابداع کرده بسيار علمي و ارزنده است.
زماني که از امريکا به ايران بازگشت، قرار شده بود در کتابهاي درسي تجديد نظر شود. در جلساتي که در دفتر کل امور ابتدايي با حضور عباس يميني شريف و ليلي آهي (ايمن) و توران ميرهادي تشکيل شده بود شرکت کرد و گفت و گوها و مشورتهايي انجام گرفت. براساس اين جلسه، او در سال ۱۳۴۰ از طرف آموزش و پرورش، مسئول تشکيل کلاسهاي کارآموزي و کارورزي آموزگاران کلاس اول در سطح کشور شد .
ثمينه باغچهبان همچون پدرش بر اين باور بود که براي پيريزي آموزش موفق، بايد آموزگاران را تربيت کرد. به همين دليل کمر به آموزش آنان بست، به گونهاي که هر معلم ، پس از پايان دوره، ميتوانست کتاب روش تدريس خود را بنويسد، با توجه به نياز جامعهاي که در آن بود و حتي به زبان همان منطقه. او آموزش ناشنوايان را با تربيت معلمان پايهگذاري کرد و موفق شد معلماني درجه يک تربيت کند. هدف پدرش تربيت معلم بود و تاکيد ثمينه هم بر همين بود.در همين زمان، ثمينه باغچهبان، عهدهدار نگارش کتابهاي درسي کلاس اول دبستان شد .
همچنين او کتاب روش تدريس مخصوص سپاه دانش را بر اساس روش پدرش (روش کلي) تهيه کرد که در افغانستان و تاجيکستان هم کاربرد داشت و به اين ترتيب روش باغچهبان فراگير شد. در اين کتاب که با همراهي ليلي آهي (ايمن) تهيه شده بود، موضوع شناخت کودک از جنبه شناخت شناسي و روانشناسي مطرح بود . در بخش نخست کتاب فارسي اول دبستان، به دوره آمادگي و تدريس لوحهها پرداخته شده بود که همه آن انگاره.ها بر گرفته از کتاب آمادگي ثمينه باغچهبان بود . اين کتاب بنياد آموزش پايه در ايران را دگرگون کرد .
پس از درگذشت پدرش در آذر ماه ۱۳۴۵، او ماند و مسئوليت آموزشگاه باغچه بان با ۲۲۰دانشآموز در خيابان يوسف آباد (سيد جمال الدين اسدآبادي فعلي). اما با وجود ضايعه بزرگ، نبودن پدر، او با قدرت توانست کار را اداره کند و ادامه دهد. در همين سال او رياست آموزشگاه مديريت فني جمعيت کر و لالها را هم بر عهده گرفت .
ثمينه باغچه بان در ۱۳۵۰ مديرعامل و مسئول برپايي سازمان ملي رفاه ناشنوايان و در ۱۳۴۵ مدير امور باليني و دوره تربيت متخصص شنوايي سنجي و رابط ناشنوايان در دانشگاه ملي(شهيد بهشتي کنوني) شد.
او در سال ۱۳۴۱ در پي تاسيس شوراي کتاب کودک، فعاليت خود را در آن جا آغاز کرد. دو کتاب «پل چوبي» و «نوروزها و بادبادکها» به قلم او از کتابهاي برگزيده شوراي کتاب کودک است
از کارهاي شايان توجه او که با کمک يونيسف انجام پذيرفت، ارائه ترانه فولکلوريک «دويدم و دويدم» در قالب کتاب و تهيه ويدئوي آن به زبان اشاره است که پلي بين کودکان ناشنوا و شنوا شد. اين کتاب به زبان انگليسي و اسپانيايي برگردان شده است .
در سال ۱۳۷۷ بنا به درخواست يونيسف ، برگردان فارسي کتاب «پيمان جهاني» به قلم او انجام پذيرفت و به چاپ رسيد و از آن ويدئويي به زبان اشاره تهيه شد.
او در معرفي فعاليتها و پيشرفتهاي چشمگير ايران در زمينه توانبخشي ناشنوايان در کنفرانسهاي جهاني، نوشتن کتابهايي درباره آموزش و پرورش ناشنوايان، آموزش زبان فارسي به غيرفارسي زبانان و برگردان آثاري در زمينه آموزش ناشنوايان، اختلالات گفتاري و ناگويايي به زبان فارسي نقشي بسيار موثر داشت.
در سال ۱۹۷۷ از سوي Clarke School Fellowship For The Middle East USA يک بورس تحصيلي به نام ثمينه باغچهبان نام گذاري شد.
از ديگر آثار او کتابهاي «جم جمک برگ خزون» ، «آفتاب مهتاب چه رنگه» و کتاب «روشنگر تاريکيها » (در باره پدرش جبار باغچه بان) است که کتاب آخر با موسسه پژوهشي تاريخ ادبيات کودکان انجام گرفته است.
بازار