آخرين خبر/ نقل است سارباني در آخر عمر خود،
شترش را صدا ميزند و به دليل اذيت و آزاري که بر شترش روا داشته از شتر حلاليت مي طلبد. يکايک آزار و اذيتهايي که بر شتر بيچاره روا داشته را نام ميبرد.
از جمله؛ زدن شتر با تازيانه، آب ندادن، غدا ندادن، بار اضافه زدن و...
همه را بر ميشمرد و ميپرسد آيا با اين وجود مرا حلال ميکني؟
شتر در جواب ميگويد همه اينها را که گفتي حلال ميکنم، اما يکبار با
من کاري کردي که هرگز نميتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.
ساربان پرسيد آن چه کاري بود؟
شتر جواب داد يک بار افسار مرا به دُم يک خر بستي.
من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذيتها ببخشم بخاطر اين تحقير هرگز تو را نخواهم بخشيد!
ضربالمثل معروف "افسار شتر بر دم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالايق است و اينکه افرادي نالايق بدون داشتن تخصص، تحصيلات، تجربه، شايستگي و شرايط متصدي پست و مقامي شوند.
بازار