نماد آخرین خبر

داستانک/ خدا هیچ مادربزرگی را شرمنده نکند

منبع
خبرآنلاين
بروزرسانی
داستانک/ خدا هیچ مادربزرگی را شرمنده نکند
خبرآنلاين/ احمدآقا؛ سر برج که يارانه رو بريزن ميام باهات تسويه مي‌کنم. الان ميشه يه بسته خرما و يخورده پنير بدي؟ آخه افطاري نوه‌هام دارن ميان. احمدآقا کارتني را از پشت سرش برداشت و گذاشت روي پيشخوان. بيا اکرم خانوم. يه سيدي امروز همه حساباي دفتري رو تسويه کرد. براي هر کدوم از اهالي هم که نوه دارند، اين کارتن‌ها رو گذاشت پيش من. پيرزن وقتي داشت از مغازه بيرون مي‌رفت چشمش افتاد به جواز کسب: سيد احمد علوي... نويسنده: محمدرضا مهاجر
به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد