ايسنا/ کتاب «دختران مهتاب» نوشته جوخه حارثي با ترجمه نرگس بيگدلي منتشر شده است.
اين کتاب که جايزه جهاني بوکر را در سال ۲۰۱۹ از آن خود کرده، روايتي از زندگي سه نسل از مردم عمان است.
نرگس بيگدلي، کارشناس ارشد زبان و ادبيات عرب از دانشگاه تهران است و اين کتاب را به فارسي از متن اصلي آن ترجمه کرده است. او درباره ترجمه کتاب گفتوگويي داشته و در پايگاه اطلاعرساني شهر کتاب منتشر شده است. متن مصاحبه در پي ميآيد:
ترجمه اين کتاب چه مدت طول کشيد و پيش از اين کتاب اثر ديگري را ترجمه کردهايد؟
ترجمه کتاب «دختران مهتاب» حدود يک سال و نيم طول کشيد و قبل از اين کتاب يک مجموعه سي و چهارجلدي داستان کوتاه براي کودکان و نوجوانان ترجمه کردم که نشر «آشنايي» آن را منتشر کرده است.
آيا ميتوان گفت برنده شدن اين کتاب در جايزه بوکر ۲۰۱۹ شما را براي ترجمه آن ترغيب کرده است؟
خير. در واقع من قبل از برنده شدن کتاب مشغول ترجمه بودم و بعد از اينکه کتاب را تحويل ناشر دادم و آماده چاپ شد در خرداد ماه سال ۹۸ خبر برنده شدن کتاب را از شبکه خبر ديدم و واقعا هيجانزده شدم. در واقع همين موضوع باعث شد که ترجمه کتاب در کمتر از يک ماه بعد از برنده شدن وارد بازار کتاب شود.
قبل از ترجمه اين اثر چقدر با ادبيات عمان آشنا بوديد؟
رشته تحصيلي من زبان و ادبيات عربي است که دانشجوهاي عربي به طور کلي با ادبيات جهان عرب آشنايي نسبي دارند اما به طور ويژه در رابطه با ادبيات کشور عمان اينطور بود که من براي انجام پاياننامهام در دانشگاه تهران در حال تحقيق درباره ادبيات کشورهاي حاشيه خليج فارس بودم که متوجه شدم تعدادي از نويسندگان زن عماني از جمله خانم حارثي موفق شدند جوايز متعددي از جمله جايزه «شارقة الإبداع العربي» و جايزه «سلطان قابوس» را کسب کنند و به همين خاطر کنجکاو شدم که بيشتر درباره آثارشان مطالعه کنم اما از آنجا که صنعت نشر عمان بيشتر حالت محلي دارد و اغلب آثار در قالب pdf در اينترنت موجود نيستند، به سختي توانستم از طريق ايميل با نويسندهها ارتباط بگيرم و فايلها را برايم ارسال کنند و در نهايت از اين طريق باب آشنايي بيشتر با ادبيات عمان برايم فراهم شد.
جوخه حارثي آثار ديگري هم قبل از دختران مهتاب منتشر کرده است، آيا شما آثار ديگر او را هم خواندهايد؟(اگر خواندهايد آن آثار را در مقايسه با اين کتاب چگونه ديدهايد؟)
بله من کتاب «نارنج و منامات» او را هم مطالعه کردهام و آن را بسيار دوست داشتم و در حال ترجمه اين کتاب هستم. «نارنج» به لحاظ تکنيکهاي فني و سبک روايي و زمانپريشي شبيه به «دختران مهتاب» است اما به لحاظ موضوعي که به آن پرداخته شده بسيار متفاوت هستند و خواننده را غافلگير ميکند.
با توجه به اينکه ادبيات عمان براي ما خيلي شناخته شده نيست، در زمان ترجمه شما با چه سختيهايي رو به رو بوديد؟
بله همينطور است؛ البته بيشتر مشکلاتي که من در حين ترجمه داشتم کثرت استفاده از کلمات عاميانه و لهجه محلي در اين کتاب بود و همينطور برخي اشيا و لباسها و حتي غذاهاي دريايي و محلي در کتاب وجود داشتند که در فرهنگ ايراني وجود ندارند و من سعي داشتم براي آن واژهها معادلي مناسب پيدا کنم تا براي خواننده ملموس باشند اما با همه اين احوال برخي سنتهاي مشترک هم وجود داشت که براي من جالب بود. به طور مثال «حروف» نام نوعي زيورآلات مخصوص عروس است که از دايرههاي تو در تويي تشکيل شده که به هر کدام از دايره ها«حرف»ميگويند و از فرق سر تا پيشاني عروس پايين ميآيد و من روزها به دنبال معادل مناسب براي اين کلمه گشتم و با پرس و جو از دوستان خوزستانيام متوجه شدم که در گذشته در خوزستان نيز شبيه به چنين زيورآلاتي استفاده ميشده و «دَلاعه» نام دارد؛ بنابراين اين معادل را برايش انتخاب کردم و توضيحاتي را هم در پاورقي کتاب آوردم تا خواننده متوجه اين تشابه فرهنگي نيز باشد.
به نظرتان خواندن اين کتاب چقدر ميتواند ما را با فرهنگ و آداب و رسوم رايج در عمان آشنا کند؟
خانم حارثي روايتگر تاريخ سه نسل از زنان و مردان عماني است که هر يک از آنها به نوعي با رسوم و سنتهاي رايج زمان خود زندگي ميکنند. برخي با اين رسوم همسو شده و سر تسليم فرود آوردهاند و برخي درگير سنتشکن هستند و تابوشکني ميکنند. بهنظر من اين کتاب نهتنها ما را با آداب و رسوم عمان آشنا ميکند بلکه واکنشها و ديدگاههايي که نسلهاي مختلف زنان و مردان نسب به سنتها دارند را نيز به نمايش ميگذارد و با تکنيکي ماهرانه باورهاي رايجي را که گاه درست يا غلط هستند همراه باپيامدهاي آنها؛ به ويژه در ماجراي مروان(طاهر)روايت ميکند و ما را در برابر اثري روانشناختانه قرار ميدهد که قصد دارد به عرياني هرچه تمامتر زير و بمهاي وجود آدمي را در مواجه با تصميمها و رفتارهايش به تصوير بکشد.
جوخه حارثي تحول عظيمي در ادبيات عمان بهوجود آورد، آينده ادبيات عمان را چگونه ميبينيد؟
جايزه «منبوکر» جهاني اتفاق بسيار بزرگي براي ادبيات عمان و ادبيات عرب بود از اين جهت که نگاه خوانندگان را به سمت ادبيات عرب ميکشاند اماصرفا گرفتن يک جايزه جهاني نميتواند نشاندهنده عظمت يک اثر باشد؛ يک اثر ادبي بايد جهانشمول و دغدغهي اصلي آن انسان باشد که حارثي در رمان دختران مهتاب انسان را در تمام حالت آن ميبيند و به تصوير ميکشد به طوريکه هر انساني در هر نقطهاي از جهان ميتواند با شخصيتهاي اين اثر ارتباط برقرار کند. بنابراين دختران مهتاب اثري جهانشمول است که وراي گرفتن جايزه «منبوکر» اثري ارزشمند تلقي ميگردد و از آنجا که اين رمان در سال ۲۰۰۹ نوشته شده و جايزه «منبوکر» را در سال ۲۰۱۹ دريافت کرده است ميتوان گفت «منبوکر» فقط باعث بيشتر ديده شدن اين اثر ادبي در سطح جهاني شد. و با اين احوال قطعا آثار ديگري نيز در ادبيات عمان و به طور کلي ادبيات عرب وجود دارد که دختران مهتاب فقط يک مثال موفق از اين ادبيات غني است و گرفتن اين جايزه اين امکان را براي بيشتر ديده شدن آثار ادبيات عرب و به ويژه ادبيات عمان بهوجود ميآورد.
با توجه به آنچه در کتاب آمده زنان دوران سختي را در عمان از سرگذراندهاند، آينده زنان عمان را چگونه ميبينيد؟
عمان کشوري با فرهنگي غني است که پيچ و خمها و فراز و فرودهاي تاريخي بسياري را به خود ديده است و زنان نيز در عمان همانند زنان در سراسر جهان در دورههاي تاريخي مختلف نقشي تاثيرگذار و تاثرپذير داشتهاند؛ هرچند اين نقش در گذشته کمرنگتر بود و علت آن محدوديتهايي است که در زمينه تحصيل و کمبود مدارس براي زنان و حتي مردان وجود داشت اما با گذر زمان و پيشرفتي که عمان بعد از نهضت داشت نقش زنان پررنگتر و امکان تحصيل و حضور فعال اجتماعي براي آنان بيشتر شد و همانطور که در کتاب دختران مهتاب هم ميبينيم زنان به مرور زمان نقشهاي اجتماعي مهمي مانند پزشک پرستار و معلم را دارند درحاليکه در گذشته از تحصيل محروم بودند؛ به طور کلي دوران پس از نهضت و آغاز سلطنت سلطان قابوس دوران شکوفايي براي زنان و مردان عماني محسوب ميشود.
جوخه حارثي فارغالتحصيل «ادينبورگ» است، به نظر شما چقدر زندگي و تحصيل در غرب روي نوشته او تاثير گذاشته است؟
«دختران مهتاب» پيش از آنکه يک رمان باشد يک تکنيک و سبک نويسندگي محسوب ميشود. به نظر من مفاهيمي که در کتاب حارثي پررنگ هستند مانند ازدواج اجباري، ترس از آبرو، سکوت در برابر تجاوز، بردهداري، باورهاي ديني، خرافات، مردسالاري، نابرابري اجتماعي، تقابل غني و فقير و نظام ارباب رعيتي و... نشاندهنده اين است که حارثي در انتخاب محتوا تا حد زيادي تحت تاثير مسايل شرق و رنجهاي خاورميانه است اما به لحاظ سبک و تکنيک نويسندگي و ارائه اين مفاهيم در قالب روايت و بهشکل کاملا زمانپريش، اين تصور را براي خواننده به وجود ميآورد که نويسنده تحت تاثير سبک نويسندگي غرب باشد.
کتاب «دختران مهتاب» در مدت کوتاهي به چاپ دوم رسيده است، اقبال خوانندگان به آن زياد بوده، علت آن را در چه چيزي ميبينيد؟
در وهله اول جايزه «منبوکر» باعث ديده شدن اين رمان شد و اين جايزه آنقدر حائز اهميت هست که براي خوانندگان آگاه وسوسهانگيز باشد، بهطوريکه حداقل يکبار خواندن اين کتاب را در برنامه مطالعه خود قرار دهند و در وهله دوم همانطور که قبلا اشاره کردم دغدغه اصلي اين رمان انسان و احوالات مربوط به انسان است و هر انساني ميتواند بخشي از ويژگيهاي وجودي خود را در زير و بم شخصيتهاي اين رمان بيابد و در فاصلهاي دور بايستد و احوالات دروني خود را در عريانترين شکل ممکن تماشا کند و با آن شخصيتها همذاتپنداري داشته باشد.
در چند کلمه کتاب دختران مهتاب را توصيف کنيد.
از آنجا که اين کتاب اولين رمان ترجمه شدهي من است براي من اهميت ويژهاي دارد و تکتک شخصيتهاي اين رمان را دوست دارم و يکسال و نيم از عمرم را با جملات آن دست و پنجه نرم کردهام با اين وجود براي توصيف آن نميتوانم کلمات مناسبي را پيدا کنم اما پررنگترين چيزي که از اين رمان در وجود من باقي ميماند اين است که براي «شخصيت عبدالله» دلتنگ ميشوم.
بازار