خبرآنلاين/ منصور ضابطيان نويسنده، مجري و گوينده به تازگي پويشي با نام «شش بيت سعدي» در اينستاگرام راه انداخته است که با استقبال بسيار خوبي مواجه شده است و ضابطيان از هدفش در مورد راه اندازي اين کمپين صحبت ميکند.
منصور ضابطيان چهره شناختهشده حوزه رسانه و برنامهسازي در راديو و تلويزيون کار خود را با طراحي و کارگرداني برنامه «نقره» (بهصورت مشترک با محمد صوفي) در سال ۱۳۸۷، به طور جدي آغاز کرد. پس از آن نيز با برنامههايي همچون «فرشواژه»، «راديو هفت» و «صدبرگ» سبکي خاص در برنامهسازي تلويزيون رسيد. در همه اين برنامهها «خلاقيت» عنصري جداييناپذير است.
ضابطيان علاوه بر تحصيل در رشته سينما، به عنوان روزنامهنگار هم، تجربه قابلتوجهي در حوزه مطبوعات دارد و همين تجربه فعاليت مطبوعاتي باعث شده است تا رگ خواب مخاطبان را به خوبي بشناسد.
او که در فضاي مجازي و در زمينههاي فرهنگي هم حضور پررنگ و موثري دارد، اخيراً در صفحه خود متولي راهاندازي يک مسابقه ويدئويي با عنوان «شش بيت از سعدي» شده است . در اين مسابقه که به نوعي يک پويش فرهنگي است، هر کدام از کاربران شش بيت از يک غزل عاشقانه سعدي را انتخاب کرده و آن را جلوي دوربين ميخواندند. سپس ويدئوهاي خود را از راههايي که در صفحه اينستاگرام ضابطيان، ذکر شده ارسال ميکردند. درنهايت هيئت داوران سه نفره شامل رشيد کاکاوند، احترام برومند و منصور ضابطيان ۹ويدئو را انتخاب کرده و اين ويدئوها در صفحه ايستاگرام ضابطيان منتشر شد. و کاربران تا شامگاه ششم خرداد فرصت داشتند که با گذاشتن کامنت براي ويدئوهاي موردعلاقه خود سه ويدئوي برگزيده نهايي را انتخاب کنند.
به همين منظور گفتگويي با منصور ضابطيان انجام شد که در ادامه ميخوانيد؛
در بين شاعران مطرح ادبيات کلاسيک و معاصر چرا سعدي را به عنوان محور اين پويش در فضاي مجازي انتخاب کرديد؟
علاقه به سعدي براي من پيش از هرچيز، يک احساس شخصي است. با اين که در مقطعي از تاريخ ايران شاعري همچون فردوسي، زبان فارسي را از مسير ضعف نجات داد و به تعبير خودش از شعر کاخي بلند ساخت،اما به نظر من زباني که ما امروز با آن صحبت ميکنيم به زبان خود سعدي بسيار نزديک است. شما وقتي غزليات يا گلستان سعدي را ميخوانيد گويا که اين شعرها را ديروز گفته است.
او شاعري است که در سايه شاعران بزرگ ديگر و از جمله همشهرياش حافظ قرار گرفته؛ خواندن آثار اين شاعر بزرگ باعث ميشود که ارتباط بهتر و بيشتري با زبان فارسي پيدا کنيم. ريشه بسياري از ضربالمثلهايي که ما در زبان فارسي داريم به آثار سعدي باز ميگردد بنابراين ما مديون شعر سعدي هستيم و بايد قدرش را بدانيم.
من فکر کردم شايد بتوان با يک حرکت در فضاي اينستاگرام تا اندازهاي بين ادبيات کهن و فناوري امروز پيوند برقرارکرد. سعدي شاعري است که هم زبان فوقالعاده شيريني دارد و هم اشعار آن براي همه مخاطبان قابل درک است.
من سعدي را يک روزنامهنگار ميدانم که زبان شعري دارد. او چون ژورناليست است ميداند که به اصطلاح زبان کف جامعه و آن چه که موردعلاقه و نياز مردم است چيست. زباني که ميتواند مردم را با آن جذب کند اين زبان با زبان يک فيلسوف، تاريخنگار يا دانشمند متفاوت است.
سعدي روزنامهنگاري است که گاهي به سفر و ماجراجويي ميرود، گاهي در حضر مينشيند و شعر عاشقانه ميگويد. در مجموع آنقدر تجارب ارزشمند در زندگي خود دارد که باعث ميشود همه احساسات انساني در دستش مثل موم شود و ميتواند اين احساسات را در اشعارش به شکل دلخواه خود درآورد.
اين نکته، ويژگي مهمي است که او را سعدي کرده است. از طرف ديگر شعر سعدي يک شعر جهانگير است. او با زباني صحبت ميکند که زبان فطرت بشر است و محدود به جغرافياي خاصي نيست مثل همان اتفاقي که براي مولانا يا شکسپير در انگلستان و مولير در فرانسه ميافتد و گستره تأثير اين شعر را افزايش ميدهد. در نتيجه حاصل اين زبان و تفکر گلستان و بوستان ميشود که زمان و مکان ندارد.
شما اول ارديبهشت امسال و همزمان با روز سعدي پادکست جعبه را هم توليد و منتشر کرديد. چه ضرورتي داشت که در يک فاصله کوتاه در شبکههاي اجتماعي در اين موضوع ورود پيدا کنيد.
بسياري از کساني که در اين مسابقه شرکت کردند پيغام فرستادند که مهم نيست ما برنده شويم يا نه، ديده شويم يا نشويم، همين که ما بعد از مدتها توانستيم سراغ سعدي برويم، وقت گذاشتيم تا يک غزل مناسب انتخاب کنيم، چند بار آن را ضبط کنيم تا به بهترين شکل باشد اساساً حال و هواي ما را عوض کرد. دوباره کليات سعدي را از قفسه کتابخانه درآورديم و روي ميز گذاشتيم همين براي ما کافي است. همين اتفاق ما را خوشحال ميکند.

در عرصه رسانه هر پلتفرمي ويژگيهاي منحصربهفرد خودش را دارد. در پادکست شما با مخاطب تعامل نداريد، در حالي که من ميخواستم يک جريان تعاملي با مخاطبان آن هم با محوريت سعدي داشته باشم. مردم را حساس کنم تا خودشان سراغ سعدي بروند.
سهنفره اين مسابقه ادبي شامل شما، آقاي رشيد کاکاوند و خانم احترام برومند است. چگونه به اين ترکيب رسيديد؟
آقاي دکتر رشيد کاکاوند و خانم احترام برومند هم استاد و هم از دوستان خوب من هستند، اما اين انتخاب بيشتر به دليل تخصص آنها بود. تسلطي که آقاي کاکاوند در ادبيات و شعر دارد بر کسي پوشيده نيست. سابقه و خاطرهسازي خانم برومند در شعرخواني و اجراي برنامههاي مختلف راديويي و تلويزيوني دارند قابل چشمپوشي نيست.
بنابراين دو انتخاب بسيار خوب داشتم. البته من شخصاً دوست نداشتم آثار را داوري کنم، اما چون اين پويش از طريق صفحه من در فضاي اجتماعي رخ ميداد احساس کردم شايد بهتر است که نظر من هم در اين اتفاق دخيل باشد.
تعداد ويدئوهاي ارسالي چقدر است و برگزيدگان چگونه انتخاب مي شوند؟
راستش پيش بيني من اين بود که با توجه به گرفتاريهاي مردم و بي حوصلگيها و شرايط فعلي جامعه، مثلاً ۱۰۰ يا ۱۵۰نفر به اين پويش پاسخ مثبت بدهند، اما نزديک به ۷۰۰ ويدئو ارسال شد که خيلي براي من حيرتانگيز بود. شايد حدود هشتاد درصد از اين ويدئوها هم اجراي بسيار خوبي داشتند.
خوشحالم که بگويم۶۱ نفر از شرکتکنندگان ما در بازه سني زير ۱۵ سال هستند. قرار بود که ۶ ويدئوي منتخب را معرفي کنيم تا کاربران بيايند و نظر بدهند و از جمعبندي نظر آنها و نظر هيئت داوران نفرات اول تا سوم مشخص شود، اما آنقدر تعداد ويدئوها زياد بود که ما ناگزير ۹ ويدئو را انتخاب کرديم که الان هم در صفحه من قابل مشاهده است. مردم در مدت دو روز به صورت مفصل درباره اين ويدئوها اظهارنظر کردند. مهلت اظهار نظرها تا ساعت ۲۰روز سه شنبه (ششم خرداد) بود.
روز چهارشنبه (هفتم خرداد) داوران نظر نهايي را ميدهند و قرار است پنجشنبه شب هم در يک برنامه لايو سه نفر برگزيدهها انتخاب شوند.
جا دارد که از فيديبو هم تشکر کنم که اعتبار خريد کتاب هاي الکترونيک را تدارک ديدند که جنبه فرهنگي هم دارد. از سوي ديگر از جنس دغدغههاي امروز است. همچنين از انتشارات پرتقال که يکي از بهترين انتشارات حوزه کودک است هم سپاسگزارم. انتشارات پرتقال قرار است صرفنظر از نتيجه مسابقه براي همه اين شرکتکنندگان يک بسته سهتاييکتاب بفرستد که لطف بزرگي است.
يکي از دلايل شخصي من براي آغاز اين پويش اين بود که بگويم ما بستري مثل اينستاگرام داريم که براي فعاليت فرهنگي بسيار مناسب است، اما متأسفانه بخش عمدهاي از زمان ما در آن صرف کارهايي ميشود که نه دنيا دارد و نه آخرت! حداقل ميتوانيم به جاي شنيدن و خواندن يکسري مطالب بيهوده و سخيف کاري کنيم که حالمان بهتر شود. البته چه بخواهيم و چه نخواهيم، اينگونه مطالب زرد در اکثريت وجود دارد و افرادي که براي ارتقاي سطح سواد و فهم خود در فضاي مجازي فعاليت ميکنند در اقليت هستند اما بايد همين در اقليت بودن را ابراز کنيم و بگوييم که ما هستيم. ادبيات زنده است، سعدي و حافظ زنده هستند و وظيفه ماست که اين را گسترش بدهيم.
در مسابقه ويدئويي «شش بيت سعدي» بخشي را هم تحت عنوان خارج از مسابقه طراحي کردهايد. درباره اين ويدئوها هم توضيح ميدهيد؟
من در فاصله زماني روزي که مهلت ارسال ويدئوها به پايان رسيد تا زمان انتحاب هيئت داوران خواستم با انتشار چند ويدئو هم چراغ سعديخواني روشن بماند و هم براي کاربران جنبه آموزشي داشته باشد تعدادي از دوستان هنرمند و اساتيد لطف کردند غزلهايي از اشعار سعدي خواندند که هم براي من و هم براي مخاطبان جذابيت داشت.
خانم ژاله صادقيان که در خارج از کشور بودند زحمت کشيدند و ويدئوي خود را فرستادند. عزيزان ديگري همچون آقاي رضا خضرايي و خانم مريم واعظپور که از گويندگان خوب راديو هستند و نيما رئيسي با آن صداي جادويي ابياتي از سعدي را بري اين پويش خواندند. اشکان کمانگري هم غزلي از سعدي را به آواز براي صفحه ما خواند. محبت اين دوستان باعث شد در چند روزي که ما براي انتخاب ويدئوها فرصت داشتيم کاربران اين ارتباط را از دست ندهند.
آيا اين پويش و اين مسابقات ويدئويي با محوريت ساير شاعران ادبيات فارسي تداوم خواهد يافت؟
بله؛ شايد اگر بخواهم در آينده پويش مشابهي راه بيندازم ترجيح ميدهم فضا را مقداري عوض کنم و سراغ يک نويسنده يا شاعر معاصربروم؛ هنوز تصميمي دراين باره نگرفتهام اما فکر ميکنم بعد از اين که تا اندازهاي سعدي را با غزلهايش شناختيم برويم سراغ مشاهير ديگري تا آنها را هم به مردم بشناسانيم.
چراکه نه؛ معمولاً هر رويداد بزرگ فرهنگي و هنري از يک حرکت کوچک شروع ميشود.اگر به يک قالب مؤثر برسم حتماً آن را گسترش ميدهم. اميدوارم اين گونه پويشهاي مجازي با محوريت مسائل ادبي، در راديو و تلويزيون به يک جريان سراسري تبديل شود و از اين طريق همه به ميدان بيايند و پرچم ترويج شعر فارسي را در دست بگيرند.
من هميشه اين نکته را گفتهام که مهمترين و موثرترين رسانه ما در طول تاريخ سينما، تئاتر، موسيقي و يا هنرهاي تجسمي نيست بلکه شعر و ادبيات بوده و هست. با اين حال اگر بخواهيم جايگاه اين رسانه فرهنگي مهم را در تلويزيون پيدا کنيم کار بسيار سختي است.
لازم است هر شب در تلويزيون کمي از اشعار سعدي، حافظ، مولانا، سهراب و فروغ و نيما بشنويم و بخوانيم و بدانيم که اين کشور چه بزرگاني داشته است. اينها بزرگان ما هستند نه فلان خوانندهاي که در اينستاگرام فالوئر ميليوني دارد.
بزرگان ما کساني هستند که متأسفانه صدا و سيما به آنها توجهي نميکند من فکر ميکنم فارغ از اين که متولي و باني اين گونه اقدامات يا پويشها چه کسي است، هر کسي که دغدغه فرهنگ ايران را دارد بايد در کنار اين گونه حرکتها باشد با همه اختلافات و دلخوريهاي احتمالي بايد در کنار هم در مسير ارتقاي فرهنگ و ادبيات ايران گام برداريم.
بازار