نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
کتاب

«طفلی به نام شادی»؛ تازه‌ترین کتابِ استاد شفیعی‌کدکنی در بازار

منبع
ايرنا
بروزرسانی
«طفلی به نام شادی»؛ تازه‌ترین کتابِ استاد شفیعی‌کدکنی در بازار
ايرنا/ «طفلي به نامِ شادي»* عنوانِ تازه‌ترين مجموعۀ شعر دکتر محمدرضا شفيعي‌کدکني است که به همتِ انتشارات سخن به چاپ رسيده و از صبحِ شنبه دهم خردادماهِ ۱۳۹۹ در اختيارِ ‌علاقه‌مندانِ شعر قرار خواهد گرفت. اين کتاب شاملِ پنج دفترِ شعر است: «زيرِ همين آسمان و روي همين خاک»، «هنگامهٔ شکفتن و گفتن»، «از هميشه تا جاودان»، «شيپورِ اطلسي‌ها» و «در شبِ سردي که سُرودي نداشت». کتاب در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و به قيمتِ ۸۵هزار تومان عرضه شده است. اين سومين مجموعه‌شعرِ دکتر کدکني، پس از «آينه‌اي براي صداها» و «هزارهٔ دومِ آهوي کوهي» است و طبقِ روالِ آن کتاب‌ها، در اين مجموعه نيز ايشان شعرها را به ترتيبِ تاريخِ سرودن نياورده‌اند و پاي شعرها تاريخ‌هايي چون فروردين ۴۹ (شعر غوک‌نامه، ص ۶۹) يا ۳/ ۱/ ۱۳۸۸ (شعرِ با شعر نيز اين قصه را دارم، ص ۱۹۷) ديده مي‌شود و نيز بسياري شعرها که تاريخي پاي آن‌ها نيست. مشخصاً دکتر شفيعي‌کدکني در اين مجموعه نيز به سياقِ مجموعه‌هاي قبلي، حال و هواي شعرها را ملاکِ چينشِ آن‌ها قرار داده است. عکس: سيدجواد ميرهاشمي/ اختصاصي ايرنا
اکثرِ شعرهاي اين مجموعه قبلاً در شماره‌هايي از مجلۀ بخارا چاپ شده و اکنون با چاپِ يک‌جا و منقحِ شعرها، دسترسي به آن‌ها آسان‌تر شده است.۱ در يک بررسي کوتاه و شتاب‌زده،‌ مشخص شد که کدکني در برخي از ابياتِ بعضي شعرها تجديد نظر کرده است. مثلاً در رباعيِ «آزادي» (ص ۱۵۱): «بذري که ز زير سنگ و سيمان سفري‌ست/ وان چشمه که از شکافِ خارا جاري‌ست/ آن نيرويي که مي‌کشاند همه را/ جز دغدغهٔ ميل به آزادي نيست.» مصرعِ آخر قبلاً اينگونه چاپ شده: «جز دغدغهٔ ميل به آزادي چيست؟» (بخارا، شماره ۹۸، بهمن-اسفند ۱۳۹۲، ص ۹). يا شعرِ «قلندرِ شيرين» (ص ۲۱۶) چنين شروع مي‌شود: «چراغِ خانهٔ خاموش و هوشِ ما بودي» در حالي که در چاپِ مجلۀ بخارا** آمده است: «چراغِ خانهٔ احساس و هوشِ ما بودي» (بخارا، شماره ۹۸، بهمن-اسفند ۱۳۹۲، ص ۲۲)، نيز بيتي که در آخرِ نسخۀ داخلِ کتاب هست و در مجله نيست: «به صدر مصطبه، هم‌بزمِ‌ مزدک و خيام/ «اَنوش ‌کن ميِ» ديرين که هوشِ ما بودي». آفاق و چشم‌اندازهاي اشعارِ اين مجموعه چنان گسترده است که اشاره به همۀ آن‌ها از مجالِ اين يادداشت خارج است. بي‌ترديد دوست‌دارانِ شعرِ شفيعي، بخش‌هاي موردِ علاقۀ خود را در اين کتاب خواهند جست و پخش خواهند کرد و «به اشتراک» خواهند گذاشت. طراح جلد: کاوه حسني‌بيگلو
مقدمۀ کتابْ کوتاه و از آن مقدمه‌هاي -به قولِ خودِ ايشان- «دشمن‌تراشانه» است و مشخص مي‌کند باورِ شفيعي به مقولۀ «وزنِ شعر» و «عشق» و «ايران» و... همان است که بود و در اين باور استوارتر هم شده است: «به هرحال، جاي تأسف است که من در طولِ مدّتِ شصت و اند سال شاعري، حتي براي نمونه، در يک مورد هم، نتوانستم وزن و قافيه و معني و عشق و تأمُّلاتِ وجودي و ايران را به کناري نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختي ازين بالاتر؟» (مقدمه، ص ۸). «فهرستِ اساميِ شعرها» و «فهرستِ سطرهاي آغازينِ شعرها»، دو فهرستِ دقيق و بسيار حياتي است که در پايانِ کتاب آمده. نوشتن از «طفلي به نامِ شادي»، سخت است و بايد اجازه داد و ديد داوريِ زمان و طبعِ سخت‌پسندِ «مردم» کدام بخش‌ها را به ياد خواهد سپرد و کدام را فراموش خواهد کرد. خودِ استاد شفيعي‌کدکني معتقد است که «خوب و بدِ اين شعرها را -و هر شعري را- جامعه تعيين مي‌کند نه من و منتقدانِ رَه‌نشناس. حتّي داوريِ امروز هم بسنده نيست؛ آيندگان داورِ نهايي‌اند. معلوم نيست که پنجاه سال ديگر مشاهيرِ شعرِ عصرِ ما در کدام قفسه کتابخانه تاريخ ادبيات ايران جاي خواهند داشت. يک چيز را به يقين مي‌دانم که تاريخ ادبيات، «وَرَمِ» ايدئولوژيک را، هيچ‌گاه، «فربهي» نشناخته است. ما به چشمِ خود شاهدِ فروخوابيدنِ بسياري از اين «ورم‌هاي ايدئولوژيک» بوده‌ايم.» (مقدمه، ص ۹). لااقل از يک نکته مي‌توان مطمئن بود. برخي از شعرهاي اين کتاب همچون شعرِ «گمشده» که در ميانِ مردم با نامِ «طفلي به نامِ شادي» معروف شده است، از هم‌اکنون در خاطرۀ جمعيِ ما حک شده و آرزوي شفيعي برآورده شده آنگاه که سرود: اي شعرِ من ز هستيِ من يادگار باش تاريخِ نانوشته اين روزگار باش! (ص ۱۷) اميرهوشنگ ابتهاج (ه‍.ا.سايه): «آخرين برگ سفرنامهٔ باران/ اين است/ که زمين چرکين است.» اين شعر پر از زيبايي است، در ستايش زيبايي است. پس از باران همه چيز شسته مي‌شود. شفيعي‌کدکني "ستايشگر زيبايي" است + دستخط سايه که براي نخستين‌بار منتشر مي‌شود.
*«شفيعي‌کدکني، ستايشگر زيبايي» عنوانِ فيلمِ مستندي به کارگردانيِ سيدجواد ميرهاشمي است که مراحلِ پژوهش و ساختش از سال ۱۳۹۱ شروع شده و تا اکنون ادامه داشته است. از عوامل فيلم مي‌توان به حسن نيکبخت، مجري طرح و پرويز حسنلو و محمد راهبريان‌يزدي، تدوينگرانِ فيلم اشاره کرد. گروه پژوهش شاملِ سيدجواد ميرهاشمي، شهريار شاهين‌دژي، امير باقرزاده، نويد خسرواني و مونا باروتيان، با مشاوره دکتر ايرج پارسي‌نژاد و دکتر محسن پورمختار است. اين فيلم در مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي تهيه مي‌شود. هم‌زمان با چاپِ کتابِ «طفلي به نامِ شادي»، گروهِ مستندِ ستايشگرِ زيبايي از مراحلِ چاپ و صحافيِ اين کتاب در چاپخانۀ آزاده و صحافيِ حقيقت فيلم‌برداري کرد و به اين ترتيب، پروندۀ فيلم‌برداريِ اين فيلمِ مستند پايان پذيرفت. اميد است با پيش‌رفتنِ سريعِ مراحلِ فني، اين مستند هرچه زودتر آمادۀ نمايش شود. يادداشت: * اين يادداشت و عکس‌هاي مربوط به مراحلِ چاپِ کتابِ «طفلي به نامِ شادي» اختصاصاً از طرفِ گروهِ مستندِ «شفيعي کدکني، ستايشگرِ زيبايي»، پيش از عرضه‌ي کتاب، در اختيارِ ما قرار گرفته است. **شعرهاي شفيعي‌کدکني در شماره‌هاي مختلفِ مجله بخارا به چاپ رسيده است، اما عمدۀ شعرها در اين سه شماره چاپ شده است: - شماره ۹۲، فروردين-ارديبشهت ۱۳۹۲. - شماره ۹۸، بهمن- اسفند ۱۳۹۲. - شماره ۱۰۵، فروردين-ارديبشهت ۱۳۹۴.
عکس‌ها: سيدجواد ميرهاشمي/ اختصاصي ايرنا