نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
کتاب

«لبخند نداشت، داس در دستش بود»؛ چند رباعی برای قتل رومینا اشرفی

منبع
فارس
بروزرسانی
«لبخند نداشت، داس در دستش بود»؛ چند رباعی برای قتل رومینا اشرفی
فارس/ ميلاد عرفان‌پور از شعراي کشورمان چند رباعي راجع به ماجراي غم‌انگيز قتل رومينا اشرفي توسط پدرش سروده که آن‌ها را از نظر مي‌گذرانيد: ۱- دستان مرا بگير بابا... سردم... يک‌بوسه... که از فرارها برگردم مِهري که دريغ کردي از من، بابا! از هر کس و ناکسي گدايي کردم ۲- آرام گرفته ام، بيا باباجان از حال دلم بپرس...ها... باباجان آن بوسه که خرج من نکردي، آخر داسي شد و بوسه زد مرا، باباجان ۳- آه از گل سرخ بي‌گناهي که منم بر غربت خويشتن، گواهي که منم بي مهر پدر، هيچ نفهميد از عشق آن دختر بي‌پشت و پناهي که منم ۴- سنگي شده بود... ساکت و سرد، پدر پيغام محبتي نياورد، پدر لبخند نداشت، داس در دستش بود تا کِشته‌ي خويش را درو کرد پدر ۵- اي حسرت احساسٕ کبودم! بابا! اي مهر تو خواهش وجودم! بابا! ديشب يکي آمده سرم را برده‌ست... اي کاش هنوز خواب بودم، بابا ۶- از مزرع غم، فتنه درو خواهد کرد پشت سر هم ، فتنه درو خواهد کرد داس‌ است به دست غرب وحشي، داس است از خون تو هم فتنه درو خواهد کرد ۷- اين درد چه دودمان تلخي دارد اين جوهر خون، زبان تلخي دارد سوغاتي دست‌هاي بي‌ايمان است اين داس، که داستان تلخي دارد