فارس/ ميلاد عرفانپور از شعراي کشورمان چند رباعي راجع به ماجراي غمانگيز قتل رومينا اشرفي توسط پدرش سروده که آنها را از نظر ميگذرانيد:
۱-
دستان مرا بگير بابا... سردم...
يکبوسه... که از فرارها برگردم
مِهري که دريغ کردي از من، بابا!
از هر کس و ناکسي گدايي کردم
۲-
آرام گرفته ام، بيا باباجان
از حال دلم بپرس...ها... باباجان
آن بوسه که خرج من نکردي، آخر
داسي شد و بوسه زد مرا، باباجان
۳-
آه از گل سرخ بيگناهي که منم
بر غربت خويشتن، گواهي که منم
بي مهر پدر، هيچ نفهميد از عشق
آن دختر بيپشت و پناهي که منم
۴-
سنگي شده بود... ساکت و سرد، پدر
پيغام محبتي نياورد، پدر
لبخند نداشت، داس در دستش بود
تا کِشتهي خويش را درو کرد پدر
۵-
اي حسرت احساسٕ کبودم! بابا!
اي مهر تو خواهش وجودم! بابا!
ديشب يکي آمده سرم را بردهست...
اي کاش هنوز خواب بودم، بابا
۶-
از مزرع غم، فتنه درو خواهد کرد
پشت سر هم ، فتنه درو خواهد کرد
داس است به دست غرب وحشي، داس است
از خون تو هم فتنه درو خواهد کرد
۷-
اين درد چه دودمان تلخي دارد
اين جوهر خون، زبان تلخي دارد
سوغاتي دستهاي بيايمان است
اين داس، که داستان تلخي دارد
بازار