آخرين خبر/ حضرت امام خميني(ره) ديوان شعري دارد که خيلي از ما اگر نه تمام آن را ولي حتما اشعار زيادي از اين ديوان را خوانده و بدون ترديد حيرت کردهايم از اين که اين مرد بزرگ عالم سياست با آن خطابههاي آتشين، سکوتهاي پرمعنا و اقتدار ذاتي چطور ميتوانسته شاعر باشد؛ آن هم شاعري که اشعار عاشقانه سروده است.
درباره اشعار امام خميني(ره)، مطالعاتي صورت گرفته و شاعران متعددي از جمله رضا اسماعيلي درباره اين اشعار مقالاتي نوشتهاند. اين بار سراغ شاعري جوان رفتهايم که متولد سال 1368 است و دانشآموخته رشته زبان و ادبيات فارسي تا مقطع دکتري. نگاه عارفه دهقاني درباره اشعار امام را در ادامه بخوانيد:
دانشآموز بودم و دوران راهنمايي را ميگذراندم که در ميان کتابهاي مادربزرگم ديوان امام خميني(ره) را يافتم. بارها و بارها خواندمش و از انتهاي کتاب که معني لغات عرفاني اشعار امام را تشريح ميکرد، واژهاي تازه آموختم و به کشف معناي اشعار پرداختم.
اولين واکنشم تحير بود. در همان سالها متعجب بودم از اين که مبارزي نستوه، مردي چنين محکم و مقتدر چطور ميتواند عاشقانههايي به اين اندازه لطيف بسرايد!
حالا ميدانم امام(ره) نه در شاعري بلکه در جنبههاي ديگر زندگي هم يگانه بودند و متفاوت؛ در ورزش، در همسرداري و خيلي جنبههاي ديگر. امروز که شعرهاي ايشان را دوباره ميخوانم، رد مسير مطالعاتي امام(ره) را در آنها جستوجو ميکنم و به حافظ و سعدي ميرسم. نشانههايي از اين دو نابغه شعر را در اشعار امام پيدا ميکنم از جمله تکنيکهاي شعري و واژههاي مشترک.
بيدليل نيست که گاهي بعضي که کمتر شعر خواندهاند و شعر ميشناسند در اولين مواجهه با اشعار امام خميني(ره) گمان ميکنند سرودهاي از حافظ است. زبان شعري، اصطلاحات عرفاني و مضامين و محتواي اشعار ايشان بسيار به لسانالغيب شباهت دارد.
شاعرانگي بدون عيب حضرت امام خميني(ره) به خصوص در رباعياتش و در اشعاري که براي دخترشان فاطمه سروده، تحسين برانگيز است و رباعيهاي ايشان هم ضرب محکم و موثر دارند. از ميان اين رباعيها يکي هست که بسيار توجهم را به خودش جلب کرده به خصوص بازي زيبايي که در مصرع آخر وجود دارد:
جمهوري ما نشانگر اسلام است / افکار پليد فتنهجويان خام است
ملت به ره خويش جلو ميتازد / صدام به دست خويش در صد دام است
از اشعار امام(ره) پيداست که قالبهاي شعري را خوب ميشناسند و به کمال از آنها بهره گرفتهاند. تبحر ايشان در پيادهسازي اين قالبها از قدرت کلام و مطالعه بسيار حکايت دارد.
اميدوارم روزي کنگرهاي برپا شود يا نشستي که به اشعار بنيانگذار انقلاب اسلامي ايران اختصاص داشته باشد و انديشمندان و شعرشناسان، ديوان ايشان را تحليل و براي مخاطب رمزگشايي کنند.
جواد محقق:
«شعر امام، در ادامۀ آثار شاعران حوزوي سروده شده و از سبک شعري عالمان ديني پيروي کرده است. عرصۀ شعر علماي مذهبي، مانند شاخهاي از شعر فارسي سر برآورده است. اين گروه، بهترين اشعار را به ادبيات فارسي عرضه کردهاند.»
با هم به خوانش يک غزل و چند رباعي از ديوان اشعار امام (ره) ميپردازيم:
دکۀ عطر فروشيست و يا معبر يار؟
ماه، روشنگر بزم است و يا روي نگار؟
اي نسيم سحري از سر کويش آيي
که چنين روحفزايي و چنين غاليه بار
غمزهاي تا بگشايي به رخم راه اميد
لطفي اي دوست ، بر اين دلشدۀ زار و نزار
در ميخانه به رويم بگشودهست حريف
ساغري از کف خود بازده اي لالهعذار
خُم مي زنده، اگر ساغري از دست برفت
سر خُم باز کن و عقده ز جانم بردار
برکَنم خرقۀ سالوس، اگر لطف کني
سر نهم بر قدمت خرقه گذارم به کنار
_
از هستى خويشتن، گذر بايد کرد
زين ديو لعين، صرف نظر بايد کرد
گر طالب ديدار رخ محبوبى
از منزل بيگانه سفر بايد کرد
_
در محفل دوستان، بجز ياد تو نيست
آزاده نباشد آنکه آزاد تو نيست
شيرين لب و شيرين خط و شيرين گفتار
آن کيست که با اين همه، فرهاد تو نيست؟
برگرفته از روزنامه جام جم/ موسسه فرهنگي شهرستان ادب
بازار