خراسان/ برخي سلبريتي ها عاشق کمپين اند؛ فعاليتي ساده و بي خطر که از طريق آن مي توانند براي خودشان وجهه اجتماعي و محبوبيت دست و پا کنند. آن ها هيچ رخدادي را ازدست نمي دهند؛ حوادث طبيعي و غيرطبيعي برايشان فرصتي است که هشتگ و کارزار راه بيندازند و سفير و نماينده چيزي بشوند و بر جهان و جهانيان تأثيرات مثبت بگذارند. بعضيهايشان اين وسط نادانسته و ناخواسته به کمپيني پيوسته اند که خطر و ضرر کم ندارد، البته نه براي خودشان که براي زبان فارسي؛ کمپين «غلط بنويسيم». صفحه اينستاگرام هنرپيشه ها، ورزشکارها و خواننده ها پر است از اشتباه هاي املايي و دستوري.
از آنجاييکه هرکدام از اين سلبريتي ها چندصدهزار تا چندميليون دنبال کننده دارند؛ و از آنجايي که منبع مکتوب بسياري از طرفداران شان، همين صفحات مجازي است (بهجاي کتاب و مجله و روزنامه) خطاهاي نوشتاري سلبريتي ها مي تواند به عادي شدن غلط نويسي دامن بزند. در اين پرونده به کمک چند چهره مشهور، اشتباه هاي نوشتاري را مرور مي کنيم و صورتِ درست آن ها را ياد مي گيريم.
نکته: همه صفحاتي که عکس شان را در اين پرونده مي بينيد، عمومي(پابليک) هستند.
بضاريم يا بظاريم يا بزاريم؟
سام درخشاني، بازيگر/ 2.5 ميليون دنبال
کننده
وقتي کارگردان و طراح سوال پرسپوليسي باشن و بخوان سر به سر من بزارن.از قرار معلوم بايد بپذيريم که «بذارن» ديگر از مد افتاده است و همه الان «ميزارن». اگر صورتِ درست واژه را بلديد و صرفا از سر بي دقتي يا به پيروي از شيوه رايج، مثل آقاي درخشاني مي نويسيد که هيچ؛ اما اگر تنوع حرف «ز» در زبان فارسي گيج تان مي کند و نمي دانيد کجا بايد کدام يکي را به کار ببريد، اين راهنماي ساده به دردتان مي خورد؛ دو تا مصدر داريم که معمولا با هم اشتباه مي شوند؛ «گذاشتن» و «گزاردن». «گذاشتن» درمعناي حقيقي کلمه، قراردادنِ فيزيکي است مثل «مداد را بگذار/ بذار سر جايش» و در معناي مجازي، قراردادن و وضع و تأسيسکردن؛ مثل «قانون گذار» و «بنيان گذار». کلمه هايي را که معاني گفته شده را ندارند، «مي گزارند». نيازي نيست همه کاربردهاي «گزاردن» را حفظ کنيد ولي محض اطلاع بد نيست بدانيد که معني بهجاآوردن، ادا کردن، انجام دادن و اجرا کردن مي دهد مثل «نمازگزار» و «سپاس گزار».
«را»ي مفعولي بي نوا
برزو ارجمند، بازيگر| 930 هزار دنبال کننده
اين عکس و علي اوجي جان نازنين برام فرستاد.
توضيح: در شکستهنويسي، در حق «را»ي مفعولي خيلي اجحاف مي شود؛ بعضي ها اصلا نمي نويسندش: «سلام عشقا! فيلم دوس داشتين؟». بعضي ها معلوم نيست چرا خودشان را به زحمت مي اندازند و روي صفحه کليد گوشي دنبال ضمه مي گردند: «سلام عشقا! فيلمُ دوس داشتين؟». بعضي ها هم مثل برزوخان ارجمند تبديلش مي کنند به «واو عطف».
عمليات نجات «هکسره»
محسن مسلمان، فوتباليست| يکونيم ميليون دنبال کننده
دوست دارم عشقه داداش!
نازنين بياتي، بازيگر| 755 هزار دنبال کننده
شرايط الان براي همه سخت ولي کساني هستن که تو شرايط سخت تري قرار گرفتن. با کمک هم مي تونيم يکم به زندگي اين عزيزان رنگ ببخشيم.

در فارسي محاوره، وقتي «است» و «هست» را حذف مي کنيم، بايد به جايش چيزي که نشان دهنده فعل باشد، اضافه کنيم. آن چيز، «ه» است يعني مي نويسيم «شرايط براي همه سخته». جمله بدون فعل که نداريم، درست است؟ خب حالا در جمله اول ، فعل کدام است؟ آفرين! «دوستت دارم» و «هست» يا «استـ»ـي در اصل جمله نبوده است که در صورتِ محاوره اي حذف شده باشد. پس اگر خواستيد تولد کسي را تبريک بگوييد، بايد بنويسيد «دوستت دارم عشق داداش»، مگر اين که منظورتان چنين چيزي باشد: «دوستت دارم عشق است داداش!».
نکته: برگرديم به پست خانم بياتي. چه فرقي است بين «يه کم» و «يکم»؟ دومي نمي تواند «يکُم» خوانده شود؟ يک قاعده خيلي ساده وجود دارد؛ در شکسته نويسي، اجازه نداريم موقع چسباندن ضمير به «هاي غير ملفوظ» -يعني «ه»اي را که نوشته مي شود ولي خوانده نميشود- «ه» حذف کنيم، چرا؟ چون با کلمه هاي مشابه ديگري اشتباه گرفته مي شود. مثلا اگر مي خواهيد به دوستي خبر بدهيد که قرار لغو است چون توي خانه تان دعوا به راه افتاده است، بايد بنويسيد: «نمي تونم بيام، دعوا و درگيري تو خونهمونه» و اگر «ه» را دست کم بگيريد و بنويسيد «نمي تونم بيام، دعوا و درگيري تو خونمونه»، معني جمله زمين تا آسمان عوض مي شود. اصلا چه بسا قرار براي ابد کنسل شود، از ما گفتن بود.
کلمه ها و ترکيب هاي تازه و حتي ساده!
بهاره رهنما، بازيگر/ 4ميليون و 200 هزار دنبال کننده
هميشه وقتي دختر کم سن و سالي بودم دلخور بودم که دستاي مامانم هميشه لاک زده و مرتب نيست و روي شصت دستش اغلب جاي بريدگي چاقو هست...
«شصت»، عدد است و «شست»، انگشت بزرگ و پهن دست يا پا. از آنجايي که خانم رهنما بين سلبريتي ها يکي از پيشکسوت هاي غلط نويسي بهشمار مي رود، مروري براشتباهات پست ها و استوري هاي قديمي ايشان هم براي علاقه مندان به زبان فارسي و درست نويسي، خالي از فايده نيست:
* فائزه، بهمعني رستگار و پيروز است و فائضه، يعني فيض رساننده. بر اساس آن چه در اخبار خوانده و شنيده ايم، مي دانيم که اسم کوچک خانم هاشمي، اولي است.
* «غذا» را مي خوريم و «علوم قضايي»، عنوان رشته دانشگاهي است.
طناز طباطبايي، بازيگر/ 223هزار دنبال کننده
ما نمي توانيم انتظار داشته باشيم، با جهان در تعامل سياسي سالم باشيم ولي خود ما مردم نگاه اهم و فل اهم نسبت به اين کره خاکي داشته باشيم.

قاعده «الاهم فالاهم» بهمعني تقدم حکم مهمتر است درجاييکه بين دو حکم مهم و مهمتر، تزاحم وجود دارد. همانطور که مشخص است، اصل عبارت عربي است. در فارسي، بهصورت «اهم فالاهم» و گاهي به اشتباه «اهم فيالاهم» نوشته مي شود. «فاء» در زبان عربي حرف عطف است براي بيان ترتيب. خانم طباطبايي، احتمالا اين عبارت را از روي آنچه شنيده بهکار برده و شک نکرده است که «فل» اصلا معني دارد يا نه. در مواقعي که اصرار داريم سخت و ثقيل بنويسيم، مي توانيم با جست و جو يا پرس و جو از درستي کلمه و عبارت مدنظرمان مطمئن شويم.
اشتباه هاي غيرقابل توضيح
هدف از نوشتن اين پرونده، اين بود که اول از همه بگوييم آدم هاي مشهور هم اشتباه مي کنند و قرار نيست به هرچيزي توي صفحات شان مي بينيم و مي خوانيم، اعتماد کنيم. دوم تلنگري بزنيم به سلبريتي ها که خودشان هم کمي از اعتماد به نفس شان بکاهند و قبل از نوشتن هر چيزي، از درستي اش مطمئن شوند. سوم، بهانه اي پيدا کنيم که اشتباهات نوشتاري را مرور و دسته بندي و شکل درستشان را يادآوري کنيم. بعضي از پست ها و استوري ها اما در هيچکدام از طبقهبندي هاي غلط هاي رايج، قرار نمي گيرند. اشتباه هاي نادر اين گروه از سلبريتي ها، غيرقابل توضيح و اصلاح است. فقط مي توانيم بگوييم لطفا شما اين طوري ننويسيد.
متأسفانه ما منظور آقاي انصاريان را نفهميديم. متوجه نشديم دوتا ويرگول کنار هم چه کاربردي دارد و «خودتون ميدونيده» چه زمان و صيغهاي است. «اين اونه يا اون اينه» هم به فارسي خيلي سخت نوشته شده است. خلاصه که توضيح خاصي نداريم فقط همين قدر بدانيد اين طرز نوشتن اشتباه است.
ضمير، در اين دو خط سرگردان است. معلوم نيست موضوع راجع به «من» است يا «ما». چطوري «بريم تحويلش بگيرم»؟ تنها توصيه مان اين است که شما در نوشتن آقاي ميناوند را الگوي خود قرار ندهيد و تکليف ضمير را روشن کنيد.

همزه، انصافا از آن چيزهايي است که مدعيان درست نويسي را هم به دردسر مي اندازد؛ کي بايد همزه را روي «الف» بگذاريم و کي روي «ي» و چهوقت روي «و»؟ «هيئت» درست است يا «هيأت»؟ بنويسيم «مسئله» يا «مسأله»؟ «جرأت» يا «جرئت»؟ ولي چسباندن همزه به کلمه «همه» از آن اشتباه هاي نادر و غيرقابل توضيحي است که فقط مي توانيم بگوييم شما مرتکبش نشويد. حالا براي اينکه دست خالي از اين بخش نرويد، اين قاعده کلي فرهنگستان براي نوشتن همزه را بهخاطر بسپاريد؛
در نوشتن همزه مياني، اگر حرف پيش از آن مفتوح (-َ) باشد، روي کرسي «ا» نوشته مي شود؛ رأفت، شأن.
اگر حرف پيش از آن مضموم (-ُ) باشد، روي کرسي «و» نوشته مي شود؛ مؤسسه، مؤانست.
در بقيه موارد روي کرسي «يـ» نوشته مي شود؛ مسئله، جرئت، هيئت.
شاگرد زرنگ کلاس!
مهراوه شريفي نيا، بازيگر/ 5ميليون و 100هزار دنبال کننده
گرچه خيلي از سلبريتي ها در درس املا «نياز به تلاش بيشتر» دارند ولي بين شان کساني پيدا مي شوند که با مطالعه بيگانه نيستند و زبان مادري شان را بلدند و مي شود بدون نگراني از بدآموزي و غلط آموزي صفحه شان را دنبال کرد؛ «مهراوه شريفينيا» نه تنها سرسري و بي حواس و پر اشکال نمي نويسد که «نيمفاصله» را هم رعايت مي کند. حالا که بحث سر درست و پاکيزه نوشتن است، بد نيست از بهانه شاگرد زرنگ بودن خانم شريفي نيا استفاده کنيم و نيمفاصله را ياد بگيريم.
اينروزها که بيشتر از نوشتن دستي با تايپ کردن سر و کار داريم، اهميت نيمفاصله بيشتر از قديم احساس مي شود. دانشآموزها و دانشجوهايي که همين نيمچه فاصله ظاهرا بي اهميت نقره داغ شان کردهاست و نمره تحقيق و مقاله شان را بهخاطرش کم گرفته اند، خيلي خوب منظورمان را درک مي کنند.
نيمفاصله، متن را زيبا و تر و تميز مي کند اما اهميت اش فقط در زيبايي نيست. در فارسي کلماتي داريم که از چند بخش تشکيل شده اند و مجموعا يک واژه را مي سازند. مثلا همان طور که مي دانيد، «کتاب» يک کلمه است؛ «کتابها» و «کتابخانه» و «کتابدوست» هم هر کدام يک کلمه اند که اين يکي بودنِ واژه را با نيمفاصله نشان مي دهيم. به اين دو جمله دقت کنيد؛ «کتاب دوستم را نديدي؟»، «فلاني آدم کتابدوستي است». در جمله اول، بين کتاب و دوست يک فاصله خورده و در جمله دوم، بين شان نيمفاصله آمده است که از هم جدا نيفتند و معلوم شود با يک کلمه واحد سر و کار داريم. بعضي وقت ها رعايت نکردن نيمفاصله اساسا معني جمله را عوض مي کند؛ «نخستوزير وارد جلسه شد» و « نخست وزير وارد جلسه شد».
کجا نيمفاصله بزنيم؟
پسوندها و پيشوندها: خوشمزهتر، بيمعرفت، همکلاسي
نشانه جمع: خانهها، گلها
اجزاي مختلف فعلها: ميآيي، گفتهباشم، خوردهاند
کلمههاي مشتق، مرکب و مشتق-مرکب: سيلآسا، دندانپزشک، گفتوگو
نيمفاصله، موارد کاربرد بيشتري دارد اما نگران بوديم گيج بشويد و ليست بلندبالاي مواردش بترساندتان. اگر درست نوشتن برايتان مهم است، مي توانيد با کمي جستوجو آن ها را پيدا کنيد و ياد بگيريد. اصلا هم لازم نيست همهشان را حفظ کنيد، قاعده ساده و سر راستش اين است؛ کلماتي از هم يک فاصله کامل مي گيرند که معناي مستقلي داشته باشند مثلا؛ «گرگ و ميش دشمن هماند» اما اگر مجموع اجزاي يک کلمه، معناي واحدي ميسازد بايد با نيمفاصله از هم جدايشان کنيم مثلا «هوا گرگوميش بود که راه افتاديم». براي صفحهکليد کامپيوتر، تنظيمات سادهاي وجود دارد که ميتوانيد با ايجاد کليد ميانبرِ نيمفاصله از اين به بعد درستتر و دقيقتر بنويسيد. بعضي تلفنهاي همراه، به طور پيشفرض کليد نيمفاصله دارند که با سه تا خط تيره و دو فلش در دو طرف، مشخص شده است. اگر تلفن همراه شما ندارد، ميتوانيد صفحهکليدي دانلود کنيد که اين امکان را بهتان بدهد.
نويسنده : الهه توانا| خبرنگار
بازار