آخرين خبر/ يک بار آن وقتها که خيلي کوچک بودم، از درختي بالا رفتم و از سيبهاي سبز کال خوردم، دلم باد کرد و مثل طبل سفت شد، خيلي درد ميکرد. مادرم گفت اگر صبر ميکردم تا سيبها برسند، مريض نميشدم.
حالا هر وقت چيزي را از ته دل ميخواهم، سعي ميکنم حرفهاي او را در مورد "سيب کال" يادم باشد ...
بادبادک باز
خالد حسيني
بازار