نماد آخرین خبر

یک کتاب خوب/ آدم خوبی هستی؟!

منبع
بروزرسانی
یک کتاب خوب/ آدم خوبی هستی؟!
کافه بوک/ کتاب درباره خوب بودن اثري از آلن دوباتن، نويسنده و فيلسوف سوئيسي است که دوره دکتراي فلسفه در دانشگاه هاروارد را رها کرد تا کتاب‌هاي فلسفي قابل فهمي به زبان ساده بنويسد. در اين کتاب دوباتن به سراغ موضوعي رفته است که احتمالا در طول روز حتي به آن فکر هم نمي‌کنيم و يا وقتي براي فکر کردن به آن نداريم. موضوع پيش پا افتاده‌اي که اگر به اندازه کافي به آن توجه کنيم احتمالا کيفيت زندگي‌مان بالاتر خواهد رفت: خوب بودن. آلن دوباتن را مي‌توان نويسنده موفقي دانست که کتاب‌هايش طرفداران زيادي دارد و در ايران نيز بسيار معروف است و شمار زيادي از کتاب‌هاي او ترجمه و حتي به چاپ‌هاي بالا رسيده است. کتاب حاضر نيز از سري کتاب‌هاي مدرسه زندگي – The School of Life – است که خود دوباتن از جمله اعضاي هيئت موسس آن است. مدرسه زندگي هدف خود را «يافتن پاسخ‌هايي براي پرسش‌هاي اساسي زندگي» تعريف کرده است. پرسش‌هايي مانند اينکه: چگونه شغل رضايت‌بخشي پيدا کنيم؟ آيا اصلا مي‌توانيم از گذشته‌مان سر دربياوريم؟ چگونه روابط خوبي با ديگران برقرار کنيم؟ چگونه جهان را تغيير دهيم درباره اين موسسه و فلسفه وجودي آن‌ها در پشت جلد کتاب چنين توضيحي آمده است: هدف از انتشار مجموعه‌ي مدرسه‌ي زندگي پرورش هوش عاطفي به ياري فرهنگ است. باورمان اين است که طيفي از جدي‌ترين معضلات ما نتيجه‌ي فقدان خودشناسي، همدلي و ارتباط است. فعاليت‌هاي ما در ده مرکز در اقصي نقاط جهان انجام مي‌شود، از جمله لندن، آمستردام، سئول و ملبورن. فيلم‌سازي، برگزاري کلاس‌ها، ارائه خدمات درماني و توليد سلسله‌اي از محصولات در عرصه‌ي روانشناسي از ديگر فعاليت‌هاي ماست. موسسه‌ي انتشاراتي مدرسه‌ي زندگي به انتشار آثاري در باب مهم‌ترين مسائل حيات فرهنگي و عاطفي معاصر مي‌پردازد. مبناي انتشار عناوين، ارائه‌ي سرگرمي، آموزش، تسلي‌بخشي و دگرگوني در زندگي خوانندگان است. کتاب درباره خوب بودن طبيعتاً همه ما دوست داريم آدم خوبي باشيم. در آموزه‌هاي ديني و يا حتي خانوادگي ما تاکيد بر خوب بودن هميشه وجود داشته است. اما هميشه خوب بودن ممکن است باعث شود ديگران فکر کنند ما آدم ساده‌اي هستيم. يا شايد جرات درخواست حق خود را نداريم و يا هر چيز اشتباه ديگري که در برابر يک رفتار خوب قرار مي‌گيرد. در دنياي امروز بي‌جهت خوب بودن ممکن است هميشه باعث علامت سوال شود. آلن دوباتن نيز در ابتداي کتاب خوب چنين توضيح مي‌دهد: اينکه بکوشيم تا آدم خوب‌تري باشيم، آرزوي بي‌وجه و نوميدکننده‌اي به نظر مي‌رسد. ما در تئوري، به خوب علاقه داريم. اما در عمل، اين مفهوم به‌شکل خجالت‌آوري بي‌خاصيت، سربه‌زير، خسته‌کننده و حتي بي‌بخار است. اين روزها آدم خوبي بودن مثل اين است که تنها وقتي که همه گزينه‌هاي دشوارتر و سودمندتري از بين رفتند، بکوشيم که آن گونه باشيم. اما اين ذهنيت و اين محافظه‌کاري در برابر يک فرد خوب و يا يک رفتار خوب از کجا نشأت گرفته است؟ ممکن است بدگماني ما ناشي از شخصيت خودمان باشد اما بدون ترديد جريان‌هاي تاريخي نيز در اين باره تاثير دارند. از ديدگاه آلن دوباتن که طبيعتاً جوامع غربي را مورد مطالعه قرار داده است حداقل چهار جريان فرهنگي باعث پديد آمدن اين بدگماني شده است: ميراث مسيحيت: خوب اما ضعيف ميراث رومانتيسيسم: خوب اما ملال‌آور ميراث سرمايه‌داري: خوب اما ورشکسته مثراث تن کام‌خواهي: خوب اما بي‌بخار به عنوان مثال نويسنده در ميراث سرمايه‌داري بررسي مي‌کند که اين فرهنگ خوي رقابتي بودن را در ما زنده مي‌کند. جهاني که سرمايه‌داري بر آن حاکم است بايد با قاطعيت عمل کند، مدام با سرعت پيش برود تا سهم بيشتري از بازار را در اختيار بگيرد و از خود نرمي نشان ندهد. در اين جهان يک فرد خوب که مثلا بخواهد دستمزدها را بالا نگه دارد احتمالا به سرعت حذف خواهد شد. بنابراين با توجه به اين چهار ميراث ما خودبه‌خود از «خوب بودن» فاصله مي‌گيريم. خوشبختانه آلن دوباتن با اين کتاب مي‌خواهد به ما نشان دهد که هنوز مي‌شود خوب بود. در واقع نويسنده اميدوار است و مي‌خواهد به خواننده در جهت بهتر شدن کمک کند. همان‌طور که اشاره شد، در بخش ابتدايي کتاب به اين موضوع پراخته مي‌شود که چرا ما از خوب بودن فاصله گرفته‌ايم. دو بخش بعدي به نام‌هاي «مهرباني» و «دلنشيني» تلاش مي‌کند روش‌ها و ايده‌هاي خوب بودن را به ما ياد بدهد که خود شامل فصل‌هاي مختلفي است که عبارت است از: مهرباني: بخشندگي – نقطه‌ضعف قدرت – بازنده‌ها و قهرمانان تراژيک – انگيزه‌ها – رنج‌کشيدن و ميان‌مايگي – مودب بودن. دلنشيني: هدف از دوستي چيست؟ – مشکل محبت بيش از حد – چگونه بر شرم فائق آييم – چرا با محبت سر به سر گذاشتن خوب و لازم است – چگونه گرم باشيم – چرا اظهار علاقه کردن مهم است – چرا آدم‌هاي مهربان هميشه دروغ مي‌گويند – چگونه شنونده خوبي باشيم – چگونه ذهن بازي داشته باشيم – چگونه خسته‌کننده نباشيم – چگونه درباره خودمان سخن بگوييم – چگونه وراجي نکنيم – افسون آسيب‌پذيري – آزمون نهايي مهارت‌هاي اجتماعي. در توضيحات روي جلد کتاب، توضيحات بيشتري در مورد کتاب درباره خوب بودن آمده است: اغلب کتاب‌هايي که مي‌خواهند ما را تغيير دهند به دنبال اين هستند که ما را پولدارتر يا لاغرتر کنند. در عوض، اين کتاب مي‌خواهد به ما کمک کند که خوب‌تر باشيم. خوب‌تر بودن يعني: زودرنج نبودن، صبورتر بودن، آمادگي بيشتر براي شنيدن، صميمي‌تر بودن و گوشت‌تلخ نبودن… ممکن است خوب بودن بلافاصله باعث جذب پول و شهرت نشود، اما ويژگي بي‌اندازه مهم و چيزي است که در موقعيت‌هاي بغرنج پيش رويمان فراموشش مي‌کنيم. اين کتاب راهنمايي است براي کشف چشم‌انداز ناشناخته‌ي خوب بودن که ما را با مضامين اين ويژگي فراموش شده آشنا مي‌کند. در اين کتاب مي‌آموزيم که چگونه خيرخواه باشيم، چگونه ببخشيم، چگونه معمولي باشيم و چگونه قوت قلب دهيم. مي‌آموزيم که خوبي با قدرت سازگار است و به‌هيچ‌وجه نشانه‌ي ساده‌لوحي نيست. شايسته است که از خوب بودن به عنوان يکي از برجسته‌ترين دستاوردهاي انساني دوباره پرده‌برداري شود. جملاتي از کتاب درباره خوب بودن ساير آدم‌ها به اين خاطر اين‌قدر زننده و نامطبوع هستند که دارند رنج مي‌کشند. تنها دليلي که آن‌ها ما را آزار مي‌دهند اين است که جايي در اعماق درونشان دارند خودشان را آزار مي‌دهند. آن‌ها به اين دليل کينه‌توز و بي‌ملاحظه و بدجنس هستند که حالشان خوب نيست. بخشش، در ريشه‌اي‌ترين معنايش، يعني دادنِ چيزي به کسي که آن چيز را نياز دارد اما خودش نمي‌تواند آن را داشته باشد. طبق درک عامه، اين يک چيز مادي است: ما از اساس با شنيدن لفظ «بخشندگي»، دادنِ پول در ذهنمان تداعي مي‌شود. در قسمت عمده‌اي از تاريخ بشر، ايده مودب بودن در کانون برداشت ما از خوب و متمدن بودن قرار داشت. اما خيراً به مودب بودن به ديده ترديد نگريسته مي‌شود. در حالي که ممکن است يکسره ردش نکني، وقتي که مي‌خواهيم توضيح دهيم چرا کسي را دوست داريم يا تحسين مي‌کنيم، اين کلمه‌اي نيست که ناخودآگاه از آن استفاده کنيم. مودب بودن ممکن است گاهي حتي بار معنايي کاملا متضادي با معناي سنتي‌اش داشته باشد، ممکن است تا حد توهين و ناسزا معناهايي نظير خرده‌شيشه داشتن و يا قلابي بودن داشته باشد. چه بسا يک فرد مودب حتي به وانمود کردن متهم شود و به عنوان کسي قضاوت شود که به شيوه خودش بي‌ادب است. ظهور بدگماني جمعي ما نسبت به مودب بودن براي خودش تاريخي دارد. شرايط بشري پر از وحشت است. ما هميشه در آستانه بي‌مهري، خطر و بدعهدي هستيم. با اين حال، مشمول قواعد رفتار مودبانه نيز هستيم که به ما الزام مي‌کند جوري رفتار نکنيم که گويي همواره حق به جانب ماست. به طرز فاجعه‌باري نيازمند دوست هستيم. زيرا با مردمي که به صورت سطحي آن‌ها را مي‌شناسيم، خيلي کم مي‌توانيم اعترافاتمان درباره رابطه وسواس‌گونه، افسوس، خشم و سردرگمي را در ميان بگذاريم. شايد چندان موافق نباشيد، اما يقين بدانيد که سربه‌سر گذاشتني که با مهر و مهارت انجام شود يکي از دستاوردهاي مهم انساني است. ميل به انطباق يافتن عميقاً با سرشت ما عجين شده است. ما موجوداتي اجتماعي با تاريخ طولاني در حال تکامل هستيم که بر اهميت عضويت در يک گروه تاکيد فراوان داريم. آدم‌هاي ناسازگار با جمع احتمالاً آخرين کساني بودند که سهم خود از گوشت ماموت را دريافت مي‌کردند. ما نوادگان کساني هستيم که انطباق يافتند و بدين ترتيب به آن‌ها غذا رسيد. مشخصات کتاب کتاب درباره خوب بودن نويسنده: آلن دوباتن ترجمه: عطا حشمتي انتشارات: کتابسراي نيک تعداد صفحات: ۱۰۸ قيمت: ۳۰۵۰۰تومان