رویشهای ادبی مشروطه؛ از بهار تا عشقی

خراسان/ بيترديد انقلاب مشروطه، شعر فارسي را جوان کرد؛ تا پيش از اين رويداد سرنوشتساز، قلم نويسندگان عموماً در اختيار قدرتمندان بود و بيشتر شاعران نيز، براي گذران زندگي، ناچار مديحهسراي امرا و پادشاهان بودند؛ معدود سرايندگان آزاده و ديندار نيز، قلم خود را در بحر معرفت و عرفان فرو ميکردند و خامه را براي دل ميلغزاندند. اما مشروطيت، ساز مردمنوازي را کوک کرد و قلم شاعران و نويسندگان را رسمي تازه بخشيد و اين بار، آنچه از نوک خامه ميتراويد، براي مردم بود و در راستاي تقويت آداب وطندوستي. شاعران نامدار عصر مشروطه، عموماً جوان بودند و شور جواني و اشتياق به تغيير در کشور، قلم آنها را بُرّانتر و طبعشان را بهروزتر ميکرد. ازاينرو، استفاده از تعبير «رويش» براي شعر مشروطيت، به هيچرو گزاف نيست. امروز، در صد و چهاردهمين سالروز امضاي فرمان مشروطيت و پيروزي ملت بر استبداد، از چهار شاعري که در اين دوره، با اشعارشان شناخته شدند و در سپهر شعر فارسي اوج گرفتند، ياد خواهيم کرد.
ملکالشعرا بهار
با شَهِ ايران زآزادي سخن گفتن خطاست
کار ايران با خداست
محمدتقي بهار در سال 1265 خورشيدي، در مشهد زاده شد و هنگام پيروزي مشروطيت، جواني 20 ساله بود. او از همان دوران به سرودن اشعار اجتماعي رو آورد. با آغاز دوره استبداد صغير و به خطر افتادن اساس مشروطه، بهارِ جوان به عضويت انجمني درآمد که در پي تقابل با استبداد بود. نخستين اشعار سياسي و اجتماعي او در روزنامه خراسان انتشار يافت؛ بهره بهار از سبک شعر کلاسيک فارسي و استفاده از آن در موضوعات روز، وي را به يکي از مهمترين شاعران عصر مشروطه تبديل کرد.
عارف قزويني
از خون جوانان وطن لاله دميده
از ماتم سروِ قدشان، سروْ خميده
ابوالقاسم عارف قزويني، در سال 1259 خورشيدي، در همدان زاده شد و هنگام پيروزي مشروطيت، 26 ساله بود. او در حافظه تاريخي مردم ايران، به واسطه تصنيفهاي جاودانهاش، ماندگار شدهاست. عارف از آن دست شاعران و هنرمنداني بود که حاضر نشد به خدمت عمله قدرت درآيد و همين مسئله او را به کنج عزلت کشاند. سالهاي پاياني عمر وي در دره مرادبيگ، جايي در جنوب همدان گذشت و در فقر و تنگدستي، در سال 1312 خورشيدي درگذشت.
ميرزاده عشقي
خاکم به سر زغصه، به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکي به سر کنم؟
سيدمحمدرضا کردستاني در سال 1273 خورشيدي، در کرمانشاه زاده شد؛ 12 ساله بود که مشروطيت به پيروزي رسيد. او پس از پايان تحصيل در استانبول، به ايران بازگشت و به سرودن شعر و روزنامهنگاري رو آورد. اشعار عشقي، مشحون از حس وطندوستي است و از بهترين نمونههاي نظم معاصر فارسي در اين زمينه محسوب ميشود. او از مخالفان سرسخت سردار سپه بود و به همين دليل، به دست مأموران نظميه در تيرماه سال 1303، در حالي که کمتر از 30 سال داشت، کشته شد.
فرخي يزدي
قسم به عزت و قدر و مقام آزادي
که روحبخش جهان است نام آزادي
ميرزامحمد فرخي يزدي مشهور به شاعر لبدوخته، زاده يزد در سال 1268 خورشيدي است؛ هنگام پيروزي مشروطيت 17 ساله بود و از همان زمان، شعر اجتماعي و سياسي ميسرود. فرخي با اشعار تند و تيزش، به کابوسي براي طرفداران استبداد و انحصارطلبان تبديل شد. او نيز همچون عارف، با عمله قدرت همداستان نبود. مخالفتش با رضاشاه، آن هم در زمان اوج ديکتاتوري وي، باعث شد که به زندان بيفتد و با آمپول هواي پزشک احمدي در سال 1318، رخت از جهان بربندد.
جواد نوائيان رودسري