
25 کلمه از آقای محمود واعظی با 8 غلط نگارشی!

جام جم/ هميشه با ساز و کارهاي زباني متون اداري سر ناسازگاري داشتهام. از متنهاي تذکردهنده مديران ساختمانها و اعلانهاي صاحبان مشاغل حرصم گرفته و خواستهام روبهروي هر يک از اين متنها که بر در و ديوار اينجا و آنجا نصب شدهاند بايستم، خودکارم را از کيف در آورم و شروع کنم به ويرايششان: «به يک خانم جهت صندوق نيازمنديم»؛ جهت صندوق، کدام سمتي است؛ راست يا چپ؟ «جناب آقاي فلاني، رياست محترم بهمان اداره»؛ رياست؟! اين (يعني رياست)، «کار»ي است که طرف انجام ميدهد، خودش که «رئيس» است نه رياست و بسياربسيار ناملايمتيهاي زباني از اين دست که خودتان ميدانيد لابد.
البته اين، تنها بخشي از ماجراست؛ اينها را ميشود به حساب غلط مصطلح و جاافتاده در ادبيات ديواني و اداري در نظر گرفت؛ از متون ديواني دربارهاي قرون گذشته تا متوني که حالا بين اتاقهاي ادارات در رفتوآمدند، دچار اين ادبيات بودهاند. ماجرا وقتي بغرنجتر ميشود که اين ادبيات، دچار ضعف تاليف و اشتباهات فاحش زباني هم باشد. مثل همين دستخط رئيس دفتر رئيسجمهور روي کاپوت واپسين پرايد در شانزدهم مرداد. محمود واعظي که در آيين خروج پرايد از خط توليد شرکت کرده بوده، به رسم يادگار، بر بدن کمجان اين خودروي جنجالي، متن آش و لاشي نگاشته که حالا در شبکههاي اجتماعي دستبهدست ميشود. متن او، هم در ساختار ادبيات اداري که ذکرش رفت دچار ايراداهايي است و هم از منظر زبان معيار فارسي و نشانههاي سجاوندي در نگارش.ما اين متن را به لحاظ دستور زبان فارسي معيار بررسي کرده و ايرادهايش را برشمردهايم.
متن غلط
ابتدا ببينيم محمود واعظي بر کاپوت پرايد چه نوشته که حالا مثل خود پرايد پرحرف و حديث و جنجالي شده است. او نوشته:
«بسمه تعالي/به اميد اينکه اين شرکت بعد از اتمام توليد پرايد خودرو جايگزين ايمن، زيباتر با قيمت مناسب در اختيار مردم عزيزمان قرار گيرد. محمود واعظي/رئيس دفتر رئيس جمهور».
متن اصلاحشده
خب، ما شکل صحيح منظور جناب رئيس دفتر را بنويسيم و بعد بررسي کنيم متن ايشان دچار چند و چه اشتباهاتي است:
«باسمه تعالي/اميدواريم شرکت سايپا، پس از اتمام توليد پرايد، خودروي جايگزين ايمن، زيباتر و با قيمت مناسب در اختيار مردم عزيزمان قرار دهد.محمود واعظي/رئيس دفتر رياست جمهوري»
دچار چه ايرادهايي است؟
حالا بياييد يکييکي بررسي کنيم. ببينيم اين متن کوتاه محمود واعظي چه ايراداتي دارد.
بسمه به جاي باسمه
همزه اسم با هر پيشوندي که بر سر آن بيايد بايد حفظ شود. اين قاعده تنها در «بسما... الرحمن الرحيم» استثنا شده است. لفظ «اسم» از نوع اسماي ثلاثي مجرد جامد است؛ از ماده سمو به معناي علو است و لامالفعلش (واو) حذف شده و به جاي آن همزه وصل مسکور در اولش قرار گرفته است. اين کلمه، «باسمه» نوشته ميشود ولي «بسمه» خوانده ميشود. هر چند «بسمه تعالي» غلط مشهور است و واردآوردن ايراد به متن محمود واعظي در اين فقره کمي سختگيرانه است، اما خب ما از رئيس دفتر، که کارش کتابت است، انتظار دقت کامل داريم.
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از متون عربي و قرآن
آغاز جمله با حرف اضافه
جمله با «به اميد اينکه» آغاز شده است. دستور زبان معيار فارسي به ما ميگويد جمله رسمي، با نهاد يا نهاد محذوف آغاز ميشود نه با حرف اضافه يا متمم يا باقي ارکان. بنابراين جمله با «ما اميدواريم» يا «اميدواريم» بايد آغاز ميشد.
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از کتاب فارسي سوم دبستان
استفاده از ضمير، در غياب مرجع
محمود واعظي نوشته است «اين شرکت». درست است که ما با پيوستهاي موجود (اطلاع از حضور او در خط توليد پرايد در شرکت خودروسازي سايپا» ميدانيم که اشاره او به «شرکت سايپا»است اما با اين حال، وقتي در متن، اشارهاي به مرجع «سايپا» نشده است، نميتوان از ضمير اشاره به آن مرجع (اين) بهره برد. پيش از اينکه واعظي بنويسد «اين شرکت»، مرجع ضمير اشاره «اين»، در متن حضور نداشته است. بنابراين به جاي «اين شرکت» بايد مينوشت «شرکت سايپا».
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از کتاب فارسي دوم دبستان
حذف «ي» ميانجي
ميدانيم دو مصوت (حرف صدادار) نميتوانند به دنبال يکديگر بيايند. مثلا ما نميتوانيم در اشاره به پدر خودمان بگوييم «بابا من»؛ از «ي» ميانجي استفاده ميکنيم و مينويسيم و ميگوييم «باباي من». اين قاعده درباره مصوتِ «و» نيز صادق است. بنابراين در متنِ واعظي، «ي» ميانجي جا افتادهاست: «خودرو جايگزين»... «خودروي جايگزين».
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از کتاب فارسي اول دبستان
جايگاهِ نادرست «،» و «و»
براي استفاده از ويرگول، قواعد مشخصي در دستور نگارش فارسي پيشنهاد شدهاست. جز براي مکث، در شمارش نيز از اين نشانه سجاوندي بهره ميگيريم. در متن واعظي آمده «جايگزين ايمن، زيباتر با قيمت مناسب». جايگاه ويرگول در اين گزارش مخدوش است. يا بايد به اين صورت نوشته شود: «جايگزين ايمن و زيباتر، با قيمتِ مناسب» يا آنچنان که ما تصحيح کردهايم: «جايگزينِ ايمن، زيباتر و با قيمت مناسب». هيچيک از اين دو صورت در متن آقاي رئيس دفتر رعايت نشدهاست.
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از کتاب فارسي اول دبستان
اشتباه در فعل
اشتباه ششم، به عنوان تنها ايرادي که حالا کاربران شبکههاي اجتماعي به متنِ کوتاه محمود واعظي وارد ميکنند، اتفاقا سهمگينترين خطاي اين جمله نيست. درست است که فعل، با توجه به نهاد جمله کاملا غلط است، اما مشخص است نويسنده متن، اين بار اتفاقا نه از روي دانشِ اندک، بلکه از سر حواسپرتي دچار اشتباه شدهاست. از همينرو، اتفاقا از بروز اين خطا چندان نبايد نگران و ناراحت بود، آن چنانکه پنج خطاي پيشين از جانب مسؤولي که مهمترين متونِ دفتر رئيسجمهور را مينويسد، کاملا نااميدکننده است. واعظي در جايگاه فعل، به جاي «دهد» نوشتهاست «گيرد». او ظاهرا در پايان جمله، فاعليتِ نهاد را که «اين شرکت» [البته که گفتيم همين هم غلط است] باشد، فراموش کردهاست. فاضلترين نويسندهها هم ممکن است دچار چنين سهلانگارياي بشوند. خيلي بعيد است واعظي نداند فعل اين جمله بايد «دهد» ميبوده و اگر يکبار جملهاي را که نوشتهبود ميخواند، لابد فعل را اصلاح ميکرد.
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از کتاب فارسي اول دبستان [البته بديهي است ايشان اين يکي را همان سال اول دبستان ياد گرفته، بلکه اينجا و در اين جمله دچار حواسپرتي شدهاست]
رئيس جمهور به جاي رياست جمهوري
واعظي، متنِ کوتاهش را اينطور امضا کردهاست: «محمود واعظي رئيس دفتر رئيسجمهور». درست است که او در دفتري کار ميکند که محل کار رئيسجمهوري است، اما اطلاق «دفتر رئيسجمهور» به آن محل اشتباه است؛ چرا که آنجا فقط محل کارِ يک رئيسجمهوري (هماکنون حسن روحاني)، نيست، بلکه محل استقرار روساي جمهوري ادوار مختلف بوده است. بنابراين آنجا «دفتر رياستجمهوري» است که هماکنون حسن روحاني به عنوان رئيسجمهوري در آن مستقر است. حال ممکن است واعظي بر جايگاه رياست دفتر رياست جمهوري باقي بماند يا نماند؛ اين، فرع بر قضيه است.
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ از آموزههاي دفتري و اداري
رئيس جمهور به جاي رئيس جمهوري
به کار بردن عبارت «رئيس جمهور» نادرست است. چنين پست و جايگاهي در هيچ نظام سياسي، از جمله جمهوري اسلامي ايران، شناخته نشدهاست. واژه «جمهور» از لحاظ معناي سياسي با «جمهوري» تفاوت دارد. پيش از اينها، مقاله مفيدي در سايت خوابگرد با امضاي روحا... شهسوار منتشر شده که بهخوبي تفاوت اين دو عبارت را تبيين کردهاست. در بخشي از اين مقاله ميخوانيم: «آنچه پس از تشکيل دولت - ملتهاي مدرن به وجود آمد، جايگزيني مقام «شاه» با جايگاه «رئيس» بود. در کشورهايي که از نظام «جمهوري رياستي» برخوردارند، مثل فرانسه، اين فرد به صورت طبيعي رئيسجمهوري ناميده ميشود: «رئيسِ جمهوري فرانسه» يا «رئيسِ جمهوري ايتاليا» و…». بنابراين، جمهور (مردم)، رئيس ندارند، بلکه اين جمهوري (نظام سياسي) است که رئيس دارد؛ رئيسجمهوري، رياست جمهوري.
* کجا بايد ياد ميگرفت؟ کتاب تاريخ سال سوم دوره راهنمايي تحصيلي (نظام قديم)
چه بايد کرد؟
اغلب مردم، فارسي را درست نمينويسند؛ اينکه ميگوييم فارسي، منظورمان اين نيست که مثلا از لغات عربي در نوشتههايشان استفاده نکنند، نه! ما هم در اصلاح متنِ کوتاهِ محمود واعظي، با لغات عربي کاري نداشتهايم و فيالمثل،
«بعد از» را به «پس از» يا «اتمام» را «بهپايانرسيدن» تغيير ندادهايم. منظور، دقت در درستنويسي است. اغلب مردم چنين دقتي را به خرج نميدهند. مسؤولان نشان دادهاند از آنجا که بيش از مردم در معرض نوشتن قرار ميگيرند، دچار وضع بدتري هستند. چه بايد کرد؟ نميدانيم. سالها پيش، شاعري نوشته بود: «من هر چه درد ميکنم از فارسيست».