زرتشت اخوان ثالث از بیشباهتبودن خانهموزه م. امید به منزل پدریاش میگوید

شهرآرا نيوز/ «بهرهبرداري، نوسازي و بازسازي خانههاي مشاهير بايد از الگويي تبعيت کند که متناسب با سبک زندگي مشاهير بوده و يادآور آنان باشد.» اين عبارات نيز نطق احمد مسجد جامعي رئيس اسبق شوراي شهر تهران در ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ و در صحن شوراست. او در اين جلسه يادآور شده بود که در دوره سوم شوراي اسلامي شهر پيشنهاد خريد خانه اخوان ثالث مطرح شد که به واسطه جايگاه اين شاعر بزرگ بايد اين کار ارزشمند انجام ميشد، اما متأسفانه اين خانه هيچ نشانهاي از اخوان ثالث ندارد. با اين اوصاف دو سال از وعده نخستين مسئولان گذشت و خبري از افتتاح موزه اخوان نشد.
اما بالأخره روز گذشته باخبر شديم که پس از گذشت ۷ سال قرار است خانهموزه مهدي اخوانثالث در پايتخت افتتاح شود. ظاهرا بازسازي خانه اخوانثالث و اجراي طرح تبديل آن به خانهموزه براساس وعدههاي پيشين مسئولان از سال گذشته آغاز شده و شرکتي موسوم به توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران تا کنون دوبار آن را بازسازي کرده است.
منزل مذکور در خيابان دکتر فاطمي، خيابان ششم، کوچه خجسته، پلاک ۳۱ واقع شده و سال ۱۳۸۲ با شماره ۱۰۴۰۴ به ثبت ملي رسيده است و البته يکبار ۱۴ تير ۱۳۹۹، همزمان با روز قلم و يک بار هم در دهه ولايت بنا بوده اين خانهموزه افتتاح شود که هر دو بار به دليل شرايط کرونا به تعويق افتاد. اين خانهموزه که با عنوان خانهموزه «م. اميد» بازسازي شده اکنون و پس از بگيروببندهاي بسيار قرار است با حضور تعداد معدودي از مديران شهرداري تهران ۲۹ مرداد افتتاح شود.
القاي ماهيت شاعرانگي
بنا به گفته عليرضا آقائي، مديرعامل شرکت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران، در جريان بازسازي تا افتتاح خانهموزه اخوان به جزئيات و ويژگيهاي منزل در زمان حيات مهدي اخوانثالث توجه شد و تلاش شد تا الحاقيهاي در جريان بازسازي اعمال نشود.
او ميگويد: تلاش کرديم تفکر و ماهيت شاعرانگي اين شاعر معاصر را در طراحي خانهموزه منعکس کنيم. خانواده مهدي اخوانثالث، بهويژه مزدک اخوانثالث با اهداي لوازم پدر و همچنين علي دهباشي، مديرمسئول مجله بخارا، در به نتيجه رسيدن اين طرح کمک شاياني کردند.
بيشباهت به منزل پدري
به سراغ زردشت، فرزند مرحوم اخوانثالث و تنها ناشر قانوني آثار اين شاعر بزرگ (نشر زمستان) ميرويم تا درباره افتتاح اين موزه پس از ۷ سال اطلاعات بيشتري به ما بدهد. اما او که به شدت از اين اتفاق برانگيخته است ميگويد خبري غير از خلف وعده مسئولان شهرداري تهران درباره افتتاح خانهموزه اخوان وجود ندارد: شهرداري قرار بود پس از خريداري خانه اخوان، آن را براي بازسازي و احيا و آمادهسازي در اختيار خانواده اخوان قرار دهد و بودجهاي براي بازسازي منظور کنند تا اين خانه بازسازي شود البته با نظارت شهرداري. اما هيچکدام از اينها اتفاق نيفتاد.
بنا به گفته اخوانثالث چند سال پيش هم منزل پدري را بازسازي کرده بودند که با اعتراض خانواده در فضاي مجازي روبهرو شد و مسئولان شهرداري تهران دوباره مجبور شدند آن خانه را بازسازي کنند: آن بازسازي اوليه هيچ شباهتي با منزل اخوان نداشت و همه وسايل اهدايي خانواده اخوان در آن از بين رفت. پيمانکاري که قرار بود کار بازسازي منزل را انجام دهد به سليقه خودش اين بازسازي را انجام داده بود و بعد از اينکه اعتراضات ما به گوششان رسيد دوباره آن را بازسازي کردند. البته اين بار بازسازي شبيهتر است، اما اشکالات فراواني دارد.
هيچکدام از آن وعدهها هم وفا نشد
«آنچه به جايي نرسد فرياد است» زردشتاخوان با بيان اين ضربالمثل ادامه ميدهد: قطعا کاري که در منزل پدريام انجام شده زير نظر خانواده ما نيست و ما نميدانيم چه اتفاقي افتاده است. درواقع اين کاري خودسرانه بود و هرکار دوست داشتند انجام دادند. تنها تفاوتي که اين دوره بازسازي با مرتبه پيشين دارد اين است که پيمانکار تازه وارد تلاش بيشتري کرده و از همسايهها کسب اطلاع بيشتري نسبت به قبليها داشته و سعي کرده با پرسوجوي بيشتر کارش را انجام دهد. اما قطعا زير نظر خانواده کاري انجام نشده است.
نظارت بر خانه اخوان بايد به عهده همسرش ميبود
بيشک خانواده و همسر مرحوم مهدي اخوانثالث بهترين منابع و مراجع براي بازسازي منزل او به عنوان موزه هستند. آنها ميتوانند پيمانکار و يا هر اهل فني را براي دستيابي به موزهاي خاطرهانگيز هدايت و راهنمايي کنند همانطور که اخوانثالث ميگويد: وقتي که همسر مرحوم اخوانثالث در قيد حيات است و منزل مرحوم اخوان ساخته و پرداخته تلاش اوست کار درستي نيست که هدايت و نظارت بازسازي را به فرد ديگري بسپارند. به نظرم اين اتفاق خلاف روال درست، منصفانه و شعورمند است.
و، اما درباره گفته مسئولان مديريت شهري تهران مبني بر اينکه مزدک، ديگر پسر مرحوم اخوانثالث، با آنها براي راهاندازي خانه موزه اخوان همکاري داشته است؛ زردشت، برادرش، ميگويد: برادرم از سر دلسوزي تعدادي از آثار منتشر شده مرحوم پدر را به آنها داده و تنها همکارياش در همين حد بوده است. از مزدک خواهش کردند که با آنها همکاري کند؛ ممکن است برادرم از ميراث «منتشر شده» اخوان به آنها چيزي داد باشد. اما از ميراث در اختيار خانواده چيزي به آنها تحويل داده نشده است؛ و باز هم تأکيد ميکنم اين کار خودسرانه است.
به گفته او بردارش مزدک به خاطر دلسوزي و اينکه کمکي به آنها کرده باشد در همين حد با آنها همکاري داشته است. غير از اين هيچکدام از ميراث اخوان که در اختيار خانواده اخوان و انتشارات «زمستان» است به آنها تحويل داده نشده است.
همانگونه که زردشت اخوانثالث ميگويد: اين خانه بايد مقاومسازي ميشد. بايد با کارشناسي کارش انجام ميشد. اين خانه بايد احيا ميشد؛ و هر فردي ميتوانست با انجام کارهاي ساده و سطحي و نصب تابلوئي سردر آن خانه آنجا را به اسم موزه معرفي کند.
زردشت همچنين ميگويد: کار راهاندازي خانه موزه اخوان اصولي و منطقي نيست و اين کار تنها ظاهرسازي است. با زيبا کردن فضا و دعوت از چند نفر براي بازديد نميتوان کار اصولي و منطقي انجام داد.
جواد ميزبان، نويسنده و مدرس دانشگاه:
بايد با تعامل طرفين، کار پيش رود
جواد ميزبان، منتقد ادبي و مؤلف کتاب «از زلال آب و آينه» (تأملي در شعر مهدي اخوانثالث، م. اميد)، بر اين باور است راهاندازي خانهموزهها کار معقولي است و براي هويت، تاريخ، فرهنگ، هنر، ادبيات و ... يک ملت نياز است. اين نويسنده مشهدي با رجوع به حافظه تاريخي خود گفت که يادش نميآيد کاري از اين دست براي بزرگان و مفاخر انجام شده باشد که مورد رضايت خانواده وي نيز قرار گرفته باشد: نه الزاما خانواده مرحوم اخوان، بلکه بازماندگان هر بزرگ شهيري چندان به اتفاق و اقدامات صورت گرفته شده اينچنيني روي خوشي نشان ندادهاند. اين ناخشنودي دلايل شخصي و غيرشخصي دارد. اما از طرف ديگر بايد محدوديتهاي دستگاه مجري را نيز در نظر گرفت و بر اساس آن قضاوت کرد.
به گفته او بايد اين موارد به صورتي انجام شود که با تعامل طرفين کار پيش رود. او همچنين باور دارد افراد بزرگي همچون اخوان ثالث مربوط و متعلق به يک خانواده نيستند، بلکه اين افراد متعلق به جامعه هستند: بايد بهگونهاي در راهاندازي خانهموزهها عمل شود که رضايت عموم جامعه را دربرگيرد. نظر خانواده شخصي که قرار است خانهاش به موزه تبديل شود نيز بايد کارشناسي شود. به هر حال «تا پريشان نشود کار به سامان نرسد.» بايد چيزي تا اندازهاي تخريب شود تا بعد از آن دوباره ساخته شود.