تاکسیهای زرد به روایت کتابها

ايرنا/ نيمه اوت سال ۱۹۰۷ برابر با مرداد ۱۲۷۶ خورشيدي، مسئولان حمل و نقل عمومي در شهر نيويورک آمريکا، تصميم گرفتند ماشينهايي را که از آلمان وارد کردهاند به رنگ زرد درآورند که تاکسيهاي شهري از ديگر ماشينها قابل تشخيص باشند. تا پيش از اين، تاکسيها سياه رنگ بودند و با يک نشان تاکسي زرد رنگ، مشخص ميشدند. تاکسيهاي زردرنگ به سرعت در همه دنيا راه افتادند و اکنون در بيشتر کشورهاي جهان، تاکسيهاي شهري زرد هستند، امسال در چنين روزهايي، اين ماشينهاي پر از خاطره و روايت ۱۱۳ ساله ميشوند و به همين مناسبت، کتابهايي را پيشنهاد ميکنيم که از تاکسيها روايت ميکنند.
راننده تاکسي
نام رابرت دنيرو، جودي فاستر و مارتين اسکورسيزي، براي اهالي سينما بسيار اهميت دارد. وقتي اين سه نفر در يک فيلم کنار هم جمع شوند، بايد کاري ديدني ساخته شود. يکي از بهترين فيلمهاي سينمايي، سرشار از روايتهاي عميق اما نامي که پشت اين اسمهاي هنري کمتر به چشم خورده پل شريدر است، نويسنده فيلمنامهاي که اين اثر ارزشمند هنري را شکل داد و سال گذشته (فروردينماه ۹۸) به عنوان مهمان ويژه سيوهفتمين جشنواره جهاني فيلم فجر به دعوت مسئولان جشنواره به ايران آمد.
فيلم راننده تاکسي در سال ۱۹۷۶ با بازي دنيرو و فاستر و به کارگرداني اسکورسيزي و نويسندگي پل شريدر ساخته شد. شايد براي شما جالب باشد که اين فيلمنامه در مجموعه ۱۰۰ سال سينما، ۱۰۰ فيلمنامه، توسط نشر ني به چاپ رسيده و ميتواند کتابي خواندني باشد.
راننده تاکسي، روايت تراويس بيکل، جوان ۲۶ ساله است که از کمخوابي مزمن رنج ميبرد و براي فرار از بيخوابي شغل تاکسيراني در شب را انتخاب ميکند و در اين شغل هرچه بيشتر با جنايتها در سطح شهر نيويورک آشنا ميشود. تراويس پس از مدتي تصميم ميگيرد با خشونت، جامعهاي که براي دفاع از آن در جنگ ويتنام شرکت کرده است را دوباره نجات دهد...
گفته ميشود شريدر در يک بحران روحي بزرگ اين فيلمنامه را نوشته است که نامزد چهار جايزه اسکار شد و جايزه نخل طلايي کن را به دست آورد. اين اثر هنري، روايتي اجتماعي از يک فروپاشي اجتماعي و بحران هويت در نسل جوان آمريکاست.
راننده تاکسي، نوشته پل شريدر، ترجمه امين صاحبالزماني، در ۲۰۸ صفحه، توسط نشر ني به چاپ رسيده است.
تاکسي هفت
شايد شما هم هر روز صبح با تاکسي به محل کار برويد البته اگر شيفت کاريتان به خاطر پروتکلهاي ستاد ملي مقابله باکرونا نامرتب نشده باشد. معمولا ساعت ۷ صبح، ساعت تاکسيهاست، شاهدش هم تاکسي هفت است. جلال سميعي، چند سالي در روزنامه هفت صبح، ستون طنز تاکسي نويسي داشت و مجموعه آنها را پس از مدتي در کتاب تاکسي هفت منتشر کرد.
کتاب تاکسي هفت، شامل ۱۱۲ داستان طنزآميز است که نويسنده درباره آن چنين توضيح داده است: اتفاقات درون تاکسي هفت، روايتهايي است که آدمهاي ديگر تعريف ميکنند. فضايي توصيفي مبتني بر ديالوگها، بازخوردها، خاطرهها، خبرها و شايعههايي که در فضاي اجتماعي و روزمره رايج است. تاکسي هفت تلاش کرده در ۵۰۰ کلمه، قصههايي را که کمتر داراي تاريخمصرف هستند ارائه دهد و در آن هم آدمها خيلي معرفي و توصيف نميشوند و ديالوگهايشان آنها را معرفي ميکند.
شايد اتفافات تاکسي هفت براي شما هم روي داده باشد، خاطرههايي که يادآوريشان خنده به لب بياورد. تاکسي هفت، نوشته جلال سميعي، در ۲۳۰ صفحه، توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسيده است.
تاکسي ميرانم
ماشين بازي براي همه بچهها جذاب است. ماشينها قصههاي خاص خودشان را دارند و هر کدام روايت خواندني و شيريني را ميسازند. وقتي ماشين بازي کتاب باشد اين جذابيت شايد بيشتر هم شود، مجموعه ماشينبازي نشر قدياني، براي کودکان ۶ تا ۱۰ سال منتشر شده است و هر کتاب آن به يک ماشين ميپردازد.
ماشين بازي شماره ۱۱، تاکسي ميرانم نام دارد. اين کتاب درباره رمي، يک راننده تاکسي است که رنگ ماشين او زرد است. رمي روزها با تاکسياش، در خيابانها گشت ميزند تا مسافرها را به مقصد برساند. هر شب بعد از اينکه کارش را تمام ميکند، ماشين را به گاراژ دوستش، رومن ميبرد و آن را تميز و باک آن را پر از بنزين ميکند اما يک بار اتفاق عجيبي براي رمي ميافتد...
تاکسي ميرانم، نوشته اميلي بومون با تصويرگر الکسي نسم و ترجمه راضيه خوئيني، در ۱۶ صفحه خشتي، توسط نشر قدياني منتشر شده است. اين مجموعه در کتابنامه رشد ويژه آثار تاييد شده وزارت آموزش و پرورش جاي دارد.